فیلم داستان وقایعی است که پس از کشته شدن فردی در نیویورک رخ میدهد. یک پسربچه بر اثر اصابت یک گلوله سرگردان کشته میشود. این گلوله در درگیری بین یک افسر پلیس و یک عضو گروهی تبهکاری شلیک شده است. این فرد قبلا در زندان بوده است و به صورت مشروط آزاد شده است. آزادی او کاملا مشکوک بوده است. معاون شهردار نیویورک، کوین کالهان، برای آن که بیابد او چطور آزاد شده است تحقیقاتی را آزاد میکند. تحقیقاتی که نیویورک را تکان میدهد.
فیلم داستان زندگی "حضرت یوسف" که توسط برادرانش به بردگی فروخته شد را روایت می کند.برادرانش به توانایی تعبیر خوابش و علاقه پدرشان به او حسادت می کردند...
«ادوار د وود جونیر» (جانی دپ), کارگردان فیلم های کم هزینه سعی می کند به هر طریقی فیلمی با شرکت دوستش, «دولورس فولر»بسازد.«وود» با «بلالوگوسی», بازیگر قدیمی فیلم های ترسناک که اینک به مرفین معتاد شده, ملاقات می کند و درصدد ساختن فیلمی با شرکت «لوگوسی», «دولورس فولر» و یک کشتی گیر سوئدی سنگین وزن به نام «تور جانسون» برمی آید...
بری توماس (جاناتان سیلورمن) به عنوان یک کارمند اداری در یک آزمایشگاه علمی زندگی غیر هیجان انگیزی را سپری می کند، جایی که او عاشق دانشمند جوان جذاب و باهوشی به نام لیزا فردریکز (هلن اسلیتر) شده است. بری زمانی که شاهد قتل لیزا در پارکینگ اداری است، ویران می شود. با این حال، وقتی متوجه می شود که یک تصادف الکتریکی عجیب در آزمایشگاه شرکتش او را در یک "حلقه زمانی" 24 ساعته قرار داده است، سعی می کند لیزا را نجات دهد و به جدول زمانی عادی بازگردد...
"کارلی نوریس" ویراستاری است که دی نیویورک زندگی می کند و به آپارتمانی جدید نقل مکان می کند.در آپارتمان جدیدش او به دو همسایه خود آشنا می شود."جک لنسفورد" که نویسنده کتابهای دلهره آور است و "زک هاوکینز" صاحب خوش چهره آپارتمان.او متوجه می شود که زنان مجتمع به قتل رسیده اند و پلیس مشکوک به وجود یک قاتل سریالی در آنجا است و...
داستان در مورد فیلمنامه نویسی است که یکی از نوشته هایش مورد علاقه یک تهیه کننده قرار گرفته و جستجو برای بدست آوردن منابع مالی آغاز می شود. اما به نظر می رسد همه سرمایه گذاران معشوقه ای پنهان دارند که می خواهند در فیلم بازی کند و...
این مستند یک پرتره غنی از یهودیان اروپای شرقی را قبل از هولوکاست به تصویر می کشد. داستان های عامیانه ، مثل ها و حکایات در یک ملیله پیچیده بافته شده از تحقیقات بایگانی و تاریخ شفاهی گرد هم می آیند...
«جودا رزنتال» (لندو)، چشم پزشکي که مورد احترام خانواده، دوستان و هم کارانش است، در خفا با «دولورس» (هيوستن) رابطه دارد. «دولورس» که از پنهان کاري خسته شده، تهديد مي کند که رابطه شان را بر «ميريام» (بلوم)، همسر «جودا» آشکار خواهد کرد. «جودا» نگران و دستپاچه با ترغيب برادرش که با تبهکاران در ارتباط است، به کشتن «دولورس» رضايت مي دهد.
«پرستن تاکر» (جف بریجز)، جوان مبتکر و خیال پرداز، طرح تولید اتوموبیلی بدیع به نام «تورپیدو» را کامل کرده است و در یک انباری نزدیک خانه اش، مراحل ساخت نمونه ی اولیه را دنبال می کند…
دو بچه به همراه یک فرد بالغ در شهری کوچک با یک سفینه ی فضایی بیگانه مواجه می شوند. بیست و پنج سال بعد، این بچه ها، که اکنون بالغ شده اند و یکی از آن ها کلانتر محلی شده است، در همان شهر با یکدیگر تجدید دیدار می کنند. در این شهر اکنون اتفاقات عجیبی رخ می دهد و در آن موارد قطع عضو احشام و چهارپایان به وفور به چشم می خورد. چندی بعد شرایط از این هم بدتر شده و این موارد قطع عضو به پرونده های قتل انسان تبدیل می شوند...
سندی و گرِگ نوجوانانی هستند که علیرغم هشدارهایی که به آنها داده شده است، با دوستان خود به کمپینگ می روند. آنها به زودی با بیگانگانی روبرو می شوند که از این منطقه به عنوان شکارگاه استفاده می کنند...
گروهی از انقلابیون مکزیکی یک کشیش شهر و تعدادی از پیروان مسیحی او را به قتل میرسانند. ده سال بعد، زنی بیوه به قصد انتقام از قاتلان شوهرش وارد شهر می شود...
سریالِ "غرب وحشی" داستانِ دو مامور مخفی "جیمز تی وست" و آرتموس گوردون" می باشد ، آن ها مامور هستند تا از هر خطری که جانه رئیس جمهور را تهدید میکند ، جلوگیری کنند و ...