هنک تامپسون، بازیکن سابق بیسبال که از فرسودگی شغلی رنج میبرد، به شکلی ناگهانی و غیرمنتظره وارد نبردی خطرناک برای بقا در دنیای زیرزمینی و جنایتکارانه نیویورک در دهه ۱۹۹۰ میشود. او مجبور است در این دنیای خیانتآمیز و پرمخاطره که حتی تصورش را هم نمیکرد، راه خود را پیدا کند.
وقتی اسلتر کینگ، میلیاردر حوزه فناوری، در جشن خیریهای که برگزار کرده بود با فریدا، بارمن آشنا شد، او را دعوت کرد تا به همراه دوستانش به تعطیلات رویایی در جزیره خصوصیاش برود. وقتی اتفاقات عجیبی شروع شد، فریدا به واقعیت اطرافش شک کرد.
“جیل لوبو” دستیار ستاره هالیوود “هیثر اندرسون” است. پس از مرگ ناگهانی هیثر، کارآگاه “ادوارد آون” به جیل مشکوک میشود و اکنون جیل باید علاوه بر حل کردن معمای قتل رئیسش با مشکلات درونی خودش نیز مبارزه کند…
این فیلم کمدی داستان 5 دوست جوان را روایت میکند که به تازگی خانه ای در شهر میامی آمریکا اجاره نموده اند تا در آنجا به خوش گذرانی بپردازند ولی طی ماجراهایی که برایشان به وقوع می پیوندد، یک مرد را می کشند. حال آنها باید این جنازه را هرچه سریعتر بدون آنکه کسی بفهمد از خود دور کنند...
زمانی که یک جوان انزواطلب به نام "وینسنت" دختری به نام "روکسی" را از دست یک دلال مواد مخدر نجات میدهد، این دو عاشق یکدیگر می شوند. اما دردسر مدام به سراغشان می آید و آنها باید دائماً در حال فرار باشند...
داستان فیلم در سال 1926 با ورود “نیوت اسکمندر” به کنگره سحر و جادوی ایالات متحده برای نشستی مهم آغاز می شود. فرار موجودات جادویی خطرناک از یک کیف جادویی گسترش یافته که خانه و محل نگهداری آن ها به شمار می رفت. موضوع این نشست مهم، شالوده اصلی داستان را تشکیل می دهد. این اتفاق روابط میان جادوگران و انسانها را در موقعیت خطرناکی قرار می دهد...
یک خلبان به مدت 12 ساعت کنترل یک هواپیمای بدون سرنشین را از راه دور به عهده می گیرد تا با طالبان بجنگد. پس از آن به خانه می رود، اما او سراسیمه است که چرا این ماموریت را انجام داده؟ آیا این کار باعث به وجود آمدن تروریست های بیشتری شده؟ یا اینکه آیا او برای یک جنگ بی پایان مبارزه کرده است؟
در آینده ای دور، در حالی که تنها بیابانی خشک از زمین باقی مانده است، باقیمانده ی نسل انسان ها برای بدست آوردن واجبات زندگی حاضرند یکدیگر را بکشند. مکس، مردی کم حرف که زن و بچه اش را از دست داده است، به تنهایی سفر می کند و در جستجوی صلح می باشد...
داستان فیلم درست از جایی آغاز می شود که قسمت اول (Divergent) به پایان رسیده بود. تریس (شیلین وودلی) و فور (تئو جیمز) پس از فرار به بیرون دیوارها و خارج شدن از جامعه تحت کنترل، با گروه هایی در بیرون از مرز روبرو شده اند که با یکدیگر متحد هستند و یک هدف دارند؛ گروهی که Amity نام دارد و توسط زنی به نام جوآن (اوکتاویا اسپنسر) سرپرستی می شود. زنی که تریس نمی داند آیا او هم قدرت ماوراء طبیعی دارد یا خیر...
داستان فیلم درباره ی پسری به نام میکا هستش که در موزه ی بزرگداشت گیلرمو گاریبای ، آواز خوان افسانه ای مکزیکی کار میکند. او در آنجا افراد پیر را راهنمایی می کند و قسمت های مختلف موزه را به آنها نشان می دهد. اما داستان فیلم از جایی عجیب و غریب می شود که معلوم می شود میکا بویی شبیه بوی ماهی می دهد و هر کاری هم می کند از بین نمی رود ، تا اینکه…
در جهانی که افراد طبقه بندی شده اند تریس متوجه می شود که با بقیه افراد تفاوت دارد اون برای فرار از این جامعه نقشه ی راهی به سوی دگرگونی پیدا می کند او باید قبل از این که خیلی دیر شود خود را به آنجا برساند ...
راب طرفدار موسیقی، فرهنگ عام و فهرست های پنج برتر است. او در بروکلین یک فروشگاه موسیقی دارد. این مجموعه اقتباسی از رمانی با همین نام، نوشته ی نیک هورنبی، می باشد.
تمرکز داستان Big Little Lies بر روی زندگی عادی سه زن است که فرزندان خود را به یک مهد کودک میبرند تا اینکه یک قتل عجیب اتفاق می افتد و زندگی آن ها را دگرگون میکند،قتلی که نه فاتل مشخص است و نه مقتول…
سریال Californication مشکلات زندگی ،هنک نویسنده ای رو بیان میکنه که با دخترش بکا و دوستش کارن،زندگی میکند. هنک نویسنده ای است که در زندگی شخصی و حتی شغلش به پوچی و بن بست رسیده و سعی در عوض کردن شرایط ندارد. و برای کنار آمدن با زندگی پوچ و تو خالی اش به بی بند و باری پناه میبرد وبا بیخیال شدن نسبت به وقایع اطرافش سعی در تحمل زندگی غیر قابل تحملش را دارد.