Carl Benton Reid

سال 1863. « سروان روپر » ( هولدن ) افسر ارتش شمالى‏هاست كه در قلعه‏اى در آریزونا ، مسئولیت اسراى جنوبى را به عهده دارد. او به دلیل رفتار خشنى كه با اسرا و فرارى‏ها دارد، مورد تنفر جنوبى‏ها و حتى هم‏قطاران خودش است. تا این كه « كارلا فارستر » ( پاركر ) براى عروسى دوستش، دختر فرمانده، به قلعه مى آید. اما او در واقع جاسوس جنوبی هاست...

هنگامی که معشوق او کشته می شود، همسر مردی ثروتمند متقاعد می شود که مرگ خود را جعل کند، که او را به اعماق فجور می کشاند تا اینکه سرنوشت او را با پسر گمشده اش که از هویت واقعی او بی خبر است، دوباره پیوند می دهد...

وظیفه ی ناخوشایندی به یک روانشناس زندان محول می شود تا به یک سرباز نازی که دچار اختلال شخصیت می باشد و به جرم فتنه انگیزی متهم شده، کمک کند...

سفیر آمریکا هریسون مک وایت (مارلون براندو) برای یک ماموریت حفظ صلح به یکی از کشورهای آسیای جنوب شرقی سفر می کند. این کشور آشفته که بین جناح های رقیب دوخته شده است، در آستانه جنگ داخلی قرار دارد. اما قدرت تحلیل مک وایت به او این امکان را می دهد که اوضاع سیاسی را تنها با ساده ترین شرایط ببیند...

مستندی در رابطه با ژنرال ویلیام اف از زمان قبول مسئولیت به عنوان رهبر عملیات ناوهای آمریکایی در جنوبی اقیانوس آرام...

 در زمان جنگ کره، وقتی مذاکره کنندگان تلاش می کردند دو طرف جنگ را پای میز مذاکره کشانده و آن را تمام کنند،"سروان جو کلمنس" دستور پیدا می کند یک حمله بزرگ را ترتیب ببیند.این حمله برای سربازانی که می دانند مذاکرات در جریان بوده و ممکن است به زودی جنگ تمام شود بسیار سخت است...

در یک شهر دورافتاده در صحرای کالیفرنیا، یک وکیل ترتیبی می‌دهد تا یک گانگستر تحت تعقیب از طریق یک فرودگاه کوچک از کشور خارج شود، اما کلانتر محلی و معاونش می‌توانند مشکل‌ساز شوند...

کابویی که برای یافتن مردی گمشده به مکزیک رفته است، در آنجا متوجه می‌شود که دنیا دیگر آنطور که فکر می‌کرده، ساده نیست...

در طول جنگ کره ، اسیر جنگی سابق ، سرگرد هری کارگیل اعتراف می کند که با دشمن همکاری کرده است ، اما سرهنگ ویلیام ادواردز ، بازرس نظامی ، جزئیات را می خواهد...

یک خلبان بمب افکن پشیمان که وزیر دولت شده است دوباره به جنگ کره می پیوندد...

پس از حمله آپاچی ها به قطار حامل مهاجران، تنها تعداد انگشت شماری از آنها زنده می مانند. آنها جان خود را به دستان "کومانچی تاد"، مردی سفید پوست که بیشتر زندگی خود را با کومانچی ها زندگی کرده می سپارند و...

یک جانباز جنگ کره ای (ادموند پوردوم) باید بیوه و بچه های دوستش (آیدا لوپینو) را پیدا کند تا به یک قول عجیب و غریب عمل کند...

در یک ماموریتی دینی در چین، "پدر اوشی" که مدت زیادی است منتظر مانده ثابت می کند مردی قوی بوده اما بطور نگران کننده ای به پرستار ماموریت "آنه" علاقه مند می شود...

در سال ۱۸۷۴، پس از مشاهده بی قانونی کامل در ویچیتا، وایات ارپ با اکراه شغل کلانتری را می پذیرد و با بدترین افراد محلی درگیر می شود...

در سلسله هجدهم مصر،"سینوهه" یتیمی فقیر به همراه دوستش "هورم هوب" تبدیل به پزشکی باهوش می شود که به فرعون جدید خدمت می کند.پیروزیها و شکستهای "سینوهه" بر خلاف اتفاقات سلسله هجدم به وقوع می پیوندند و...

وکیلی به نام "پردوم" و خواننده به نام "دیمون" عاشق دو خواهر به نام های رینولدز و پاول می شوند که با پدربزرگ و مادربزرگ عجیب و غریب خود زندگی می کنند و به شدت تحت تأثیر آنها قرار دارند...

"مت دورکس" گله داری بزرگ به یک کارخانه ذوب مس که آبهایش را آلوده می کند حمله کرده و سپس دارائیهایش را بین پسرانش تقسیم می کند.یکی از پسرانش به نام "جو" مسئولیت حمله را پذیرفته و سه سال به زندان فرستاده می شود."مت" بر اثر حمله ای قلبی از دنیا رفته و "جو" تصمیم به انتقام می گیرد...

یک وکیل زمانی که پسرش به طور تصادفی بهترین دوستش را بدون هیچ شاهدی می کشد، با یک تصمیم دشوار روبرو می شود و زمانی که مادر و پدرش راه حل های متناقضی برای معضل پسرشان ارائه می دهند، اختلاف ایجاد می شود...

زندگی خواننده افسانه ای اپرا، انریکو کاروسو . کاروسو عاشق موزتا و سپس دوروتی است اما برای پدران هر دو زن غیرقابل قبول است...

در نیویورک، شیلا بننت و همسرش تلاش می‌کنند تا جواهراتی که از کوبا قاچاق کرده‌اند را بفروشند اما پلیس به دنبال آن‌ها است...