یک همسایه با سقوط گل های گلدانی از بالکن یک مجتمع آپارتمانی جان خود را از دست می دهد. مردی که پدرش از زوال عقل رنج می برد، شروع به این سوال می کند که آیا واقعاً یک تصادف بوده است یا خیر...
کیوکو به عنوان نماینده بیمه کار می کند. او برای به دست آوردن دوباره شادی خانواده اش، با رئیسش درگیر رابطه می شود. به خاطر این رابطه، او در کنار خانواده اش است و باید زادگاهش را ترک کند...
سوپرمارکت گورو روزهای خوبی را سپری نمی کند. رقیب او تجارتش را تهدید می کند. یک برخورد تصادفی با زنی پرانرژی به نام هاناکو که در دوران دبیرستان می شناخت، منجر به خرده فروشی بزرگ و تغییرات زندگی می شود که ...
سال 1945 است. پس از بمباران های آتش هولناک جنگ اقیانوس آرام ژاپن را به زمین انداخت، دولت تصمیم می گیرد با روانشناسان روحانی مشورت کند تا به آنها در پیروزی در جنگ کمک کند. متأسفانه، کینه و عذاب روح قربانیان بمباران آتش با هم به اوج می رسد تا اونمیوجی خبیث، یاسونوری کاتو را احیا کند. فقط یک شاگرد جوان و روانی
یک راننده کامیون در غذاخوری که در تویط یک خانواده اداره می شود توقف کرده و تصمیم می گیرد به کسب و کار جدید آنها کمک کند.این داستان با تصاویر مختلفی در مورد عشق و غذا در هم تنیده است…
یوکیه، کوئیچی و آکیرا سه آدم ولگرد هستند که به دنبال جایی برای ماندن میگردند. کمی بعد از مستقر شدن، این هیپیها وارد یک سبک زندگی اشتراکی میشوند. آنها با هم غذا میخورند...