یاسوهیکو، دانشآموز انتقالی از آینده، با میوکی آشنا میشود. او میگوید سفرش به خاطر کتابی است که میوکی در آینده نویسندهی آن خواهد شد. میوکی قول میدهد کتاب را بنویسد تا خاطراتشان حفظ شود. ده سال بعد، در زمان انتشار کتاب، میوکی منتظر دیدار با یاسوهیکو است، اما او نمیآید و میوکی به دنبال علت و رازهای پنهان این ماجرا میگردد.
گورو، که هم متخصص زنان است و هم از طرفداران پر و پا قرص آیدلها، پس از شنیدن خبر وقفهی کاری ناگهانی اِی، ستارهی محبوبش، دچار شوک عمیقی میشود. او هرگز تصور نمیکند که سرنوشت، پیوندی فراتر از درک و منطق بین او و اِی رقم خواهد زد. این در حالی است که در دنیای آیدلها، دروغ ابزاری قدرتمند به شمار میرود.
تومویو شینو یک خانم اداری است. یک روز او اخبار را از تلویزیون تماشا می کند و متوجه می شود که دوستش ماریکو ایکاگاوا خود را کشته است. آنها از همان دبیرستان فارغ التحصیل شدند و تومویو می داند که ماریکو برای مدت طولانی توسط پدرش مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. تومویو برای نجات روح او بقایای او را از خانواده ماریکو می دزدد...
یاسو به عنوان یک یتیم بزرگ شد. او با زنی که دوستش داشت ازدواج کرد و صاحب یک پسر به نام آکیرا شدند . زندگی یاسو در آن زمان عالی به نظر می رسید، اما پس از مرگ همسرش در تصادف، زندگی او به کلی تغییر می کند. از آن زمان، یاسو، که هرگز عشق والدین را تجربه نکرد، مجبور می شود پسرش آکیرا را به تنهایی بزرگ کند...
اندو ریکو به شهر ناگاوکامی رود , به داستان های یک بازیگر گوش می دهد. او درباره آتش بازی و تاریخچه آن در شهر اطلاعاتی کسب می کند و متوجه می شود که چگونه جنگ شهر و زندگی راوی را ویران و تغییر داده. اما ابهامی وجود دارد و...
یوما، دختری مبتلا به فلج مغزی، در ژاپن زندگی میکند. او آرزوی مانگاکا شدن را در سر دارد، اما تعهدات خانوادگی مانع از رسیدن او به این هدف میشود. یوما برای رهایی و استقلال خود تلاش میکند.
مرد جوانی به دروغ متهم به آزار یک دختر دبیرستانی در قطار می شود. او دستگیر شده و متهم می شود و جلسات بی پایان دادگاه را پشت سر می گذارد و در تمام این مدت تاکید می کند که بی گناه است...
آیاسه شینسوکه، نویسنده محبوب مجموعهای از رمانهای دخترانه، از اوتارو، شهری که در آن بزرگ شده، بازدید میکند. او با پسر عجیبی آشنا میشود که خود را به نام واقعی نویسنده میخواند...
دو خواهر ، یکی بی دست و پا و نادیده گرفته شده ، دیگری فرزند کاملی است. پس از مرگ دومی در تصادف ، او به عنوان یک روح برای راهنمایی خواهر کوچک خود باز می گردد.
داستان فیلم در دوره پنج روزه قبل، حین و بعد از یک طوفان وحشیانه و به ظاهر آزادی بخش می گذرد که چندین دانش آموز در حالی که در سالن بدنسازی مدرسه خود به سر می برند، آن را تحمل می کنند...
هیروکی یک دانشجوی دبیرستانى تنهاست و یك دختر دوست داشتنی را تعقیب می کند، اما یک دختر اسرارآمیز در زندگی او ظاهر می شود. آیا او فداکاری میكند و از عشقش میگذرد...
نیم قرن از زمانی که کشور اعلام کرد همزیستی انسان ها و هیولاها، دوران هرج و مرج، می گذرد. آئوی ایزومی، یک فعال حقوق بشر جوان که خواستار لغو تبعیض است، با مردی ملاقات می کند.