در سالهایی خیلی دور در کهکشانی خیلی دور آزادی خواهان در حال مبارزه با امپراطوری دیکتاتوری فضایی هستند. در همین فاصله «پرنسس لیا» ( فیشر ) اسیر معاون امپراطور میشود که «دارت ویدر» نام دارد. لیا مخفیانه ۲ روبات را همراه با پیامی به سیاره ی تاتوین می فرستد و این ۲ روبات به دست پسری به اسم «لوک» ( همیل ) می افتند و لوک همراه با «اوبی وان کنوبی» و ۲ روبات، و خلبانی شیاد به اسم «هان سولو» ( هریسون فورد ) برای نجات لیا اقدام می کنند...
"لاورنس دل" ژنرال خائن نیروی هوایی آمریکا از زندان ارتش فرار کرده و کنترل یکی از سیلوهای نزدیک به مونتانا را تحت کنترل خود می گیرد."دل" تهدید می کند اگر رئیس جمهور جزئیات دیداری که درست پس از آغاز جنگ ویتنام بین او و مشاوران رئیس جمهور انجام شده را فاش نکند،جنگ جهانی سوم را آغاز خواهد کرد...
یک پادشاه تازه اخراج شده اروپایی در شهر نیویورک پناهنده می شود ، جایی که به یک شخصیت مشهور تلویزیونی تصادفی تبدیل می شود و بعداً به اشتباه به کمونیست بودن متهم می شود...
یک کلانتر دورگه مکزیکی-آمریکایی به منظور بدست آوردن غرامت برای بیوه باردار مردی که به اشتباه کشته شده، مجبور می شود در برابر گله داری قدرتمند دست به خشونت بزند...
نینا، یک کمونیست بلوند پرزرق و برق ، توجه دو خوشگذران ثروتمند را به خود جلب می کند. شاهزاده سلیمان و جک تلاش می کنند تا زن جوان را تحت تاثیر قرار دهند ...
در مالایا،جنگ جهانی دوم به سرعت در حال پایان است، مردان، زنان و کودکان، که توسط تهاجم ژاپنی به دام افتاده اند، در اردوگاه جزیره خونین زندانی هستند. با دانستن اینکه قرار است ...
یک بار دیگر ، پائولا دوپری ، زن میمون ، این بار توسط یک دانشمند دیوانه و دستیار مسخ شده اش ، که همچنین آزمایشگاه زن خود را برای داشتن یک اهدا کننده خون زن می رباید ، دوباره زنده می شود. در این زمان ، پائولا مغز دارد ...
هنگامی که یک سفر در دریاهای جنوبی داشت ، عاشق می شود و با یک زن بومی عجیب و غریب ازدواج می کند. چیزی که او نمی داند این است که او توسط بومیان خرافاتی بزرگ شده است ...