سمی، دانشجوی حقوق و پیک پیتزا، به اشتباه به جای همزاد سارقش، ادی بارا، دستگیر و متهم میشود. ادی از شباهتشان برای فرار استفاده کرده است. سمی در زندان برای زنده ماندن نقش سارق را بازی میکند و با کمک همبندیاش، نادا، تلاش میکند بیگناهی خود را ثابت کند و هویتش را پس بگیرد.
کمیسر ژیلبر یعد از دستگیری اشتباهی یک خدمتکار هتل به جای تروریست، باید جبرییل سیسه بازیکن مشهور فوتبال را به استادیوم شهر مارسی برساند. اما تصادف اتومبیل وی و دیگر ماموران باعث می شود تا باز امیلین دست به دامان دوست قدیمی اش دانیل-راننده بی باک تاکسی- شود...
صفیر ژاپن برای ملاقات از سیستم تاکتیکی علیه گانگستر ها به مارسیلیس آمده اما در این هنگام گروهی از ژاپنی ها که برای یاکوزا کار می کنند او را می دزدند. مامور جوان Emilien و دوست دخترش Petra برای نجات سازی او از دست گانگسترها انتخاب می شوند. در این هنگام دنیل (راننده تاکسی) با مهارت های خود برای نجات سازی صفیر ژاپن همکاری می کند و …
«دانیل» (ناصری)، راننده ی تاکسی که دیوانه ی رانندگی است، مجبور می شود با پلیس معامله ای بکند. او اگر بخواهد گواهی نامه ی رانندگی اش را بگیرد، باید به پلیس در دستگیری گروهی از دزدان آلمانی که بسیار سریع می رانند و بانک های شهر را غارت می کنند، کمک کند…
سه برادر ناتنی در مراسم تشییع جنازه مادرشان دوباره گرد هم میآیند. پس از آگاهی از ارثیهای که به آنها میرسد، به سرعت پول را خرج میکنند، اما بعداً متوجه میشوند که اصلاً قرار نیست آن را دریافت کنند. این سه مرد در حین تصمیمگیری در مورد نحوه ادامه کار، به هم نزدیکتر میشوند.
دو دوست،که یکی موسیقیدان است و همواره افسرده است در اطراف یونان و فرانسه پرسه می زنند.آن ها بدون هیچ پولی به پاریس می روند. در انجا شب ها را در زیر زمینی میگذرانند ...
روایت فردی الکلی و مأیوس که وقتی با زنی عجیب و غریب در کالسکه راه آهن روبرو می شود، به یک نقطه عطف در زندگی خود می رسد: عاشق یکدیگر می شوند اما، زن ترکش می کند...