داستان در مورد زنی به نام مایا است که در یک دوره آموزشی ویژه شرکت میکند. او در آنجا با رقیب خود آشنا میشود و به دلیل شرایط خاص دوره، مجبور میشود با او همکاری کند.
فیلم آدری و متیو را دنبال می کند. آنها وظیفه دارند یک بازی جدید بسازند تا به بازیکنان کمک کند عشق را پیدا کنند. همانطور که آنها سعی می کنند با هم کار کنند، چیزهای مشترکی را کشف می کنند ...
در حالی که دارسی و آیدن آماده می شوند تا دومین کریسمس خود را با هم جشن بگیرند، یک مهمان غیرمنتظره و مبارزه ای برای نجات مرکز اجتماعی محبوب همه را برای یک تعطیلات فراموش نشدنی متحد می کند...
زنی به ساحل روشن نقل مکان می کند، جایی که یک رستوران باز می کند و اشتیاق خود را دوباره کشف می کند. به محض ورود، او با یک بازیکن سابق بیسبال روبرو می شود که یک دوره رقابتی دارد و صاحب رستوران خود است.
کارلی و جیسون که هیچ شباهتی به هم ندارند، در یک برنامه آشپزی برای رسیدن به آرزوی خود که داشتن رستوران است، رقابت میکنند. اما در این میان، عشق نیز سر و کلهاش پیدا میکند و باید دید که کدامیک برای آنها اهمیت بیشتری دارد؟...
یک صاحب قایق تفریحی ثروتمند و بی ملاحظه، به روی عرشه فرستاده میشود و در این هنگام فرصتی برای مستخدم سابقش پیش می آید که انتقام بدرفتاریهایی که با او کرده را بگیرد. این فیلم بازسازی نسخه سال 1987 آن است.
اما فیلدینگ ، باستان شناس ، همکار خود را در سرداب های زیر قلعه چندلر می بیند. وقتی او با یک نفرین قدیمی ارتباطات نگران کننده ای برقرار می کند ، شاگردانش و جیم کانر ، مامور FBI به زودی خود را در خطر می بینند...
در ابتدای فیلم راب پسر نوجوان دبیرستانیای را نشان میدهد که دوست دارد اولین تجربه اش را انجام دهد و با کلوچهای شبیه به میمون بازی میکند و سگش فریزی این کلوچه را هنگامی که روی میمون راب است میلیسد، برادر کوچکتر راب از این جریان فیلمی میگیرد و آن را به تمامی دوستان راب بلوتوث میکند و راب از دیگر همکلاسیهایش و به خصوص دختران خجالت میکشد اما یکی از همکلاسیهای دخترش (هیدی) که او را در این حال میبیند به او پیشنهاد بازی میدهد و پس از مدتی اتفاقاتی برایشان میافتد و راب متوجه خیانت او میشود....
داستان این سریال زیبا که از سال 1860 شروع می شود ، درباره شخصی به نام کلن بوهمن است. او یک سرباز سابق اتحادیه آمریکایی است که به دنبال جریان قتل همسرش می رود. او به نبراسکای غربی یعنی جایی که “جهنم متحرک” نامیده می شود می رود ، شهری که به بی عدالتی و بی قانونی مشهور است این شهر در حال ساختن راه آهن به سمت اقیانوس آرام است و وقتی قبیله ای برای نابودی خط آهن اقدام می کند، همه چیز پیچیده تر می شود...
این سریال که بر اساس کمیک های مارول ساخته شده و بخشی از دنیای سینمایی مجموعه X-Men می باشد، بر روی شخصیت "دیوید هالر" تمرکز دارد که به عنوان یک بیمار اسکیزوفرنی تشخیص داده شده است که تظاهر میکند بیماری روانی دارد، اما واضح است که او چیزی فراتر از انسان است و در حال گسترش و نیرومند کردن قدرت تخیل اش می باشد...
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...
سریال Powerless داستان امیلی (Emily) را روایت میکند، یک دختر جوان که در اداره بیمه کار میکند و وظیفهاش تخمین زدن خسارات به بار آمده از سوی ابرقهرمانان و آدمهای شرور است، کسانی که فکر میکنند این شهر، میدان جنگ آنهاست. امیلی و همکاراناش شاید هیچ قدرتی نداشته باشند، اما آنجا هستند تا زندگی انسانها را تغییر دهند و ثابت کنند که برای قدرتمند بودن، حتما نباید قابلیتهای ابرقهرمانی داشته باشید…