امیلی که توسط اد مانچینی نجیب زاده مرکز خرید برای میزبانی جشن کریسمس برای بزرگترین سرمایه گذارانش استخدام شده است، به سانتا بوت کمپ می رود - تا بابانوئل عالی و الهاماتی را که برای موفقیت این شب به آن نیاز دارد، بیابد...
این فیلم استلا را دنبال می کند که در شش سال گذشته با پابلو به عنوان مجری برنامه بازسازی خانه همکاری کرده است، اما از آنجایی که آنها بیشتر از همیشه با یکدیگر همکاری می کنند، احساسات پیچیده و ناشناخته ای به او دست می دهد که ممکن است همه چیز را به خطر بیندازد...
یک زوجیاب موفق پس از 15 سال، جرقهی عشق به همسرش را از دست میدهد. جنی اصرار میکند که شوهرش ایان در یک قرار کور - با حضور خودش - شرکت کند. آنها با کشف دوبارهی یکدیگر بهعنوان "آشناهای تازه"، دوباره فرصت عاشق شدن پیدا میکنند...
یک سرآشپز جدی و امیدوار به تحصیل در آشپزی، زمانی که به یک سرآشپز مشهور مشهور درگیر می شود تا کتاب آشپزی او را بنویسد. در حالی که آنها در تلاش برای به دست آوردن هر دستور غذا با هم هستند، سبک آشپزی ناهماهنگ و گذشته های اشتباه آنها را تهدید می کند که کتاب آشپزی را در آتش می کشد. اما پس از اینکه هر دو عمیقتر در قلب شور و شوق مشترکشان کاوش میکنند، یک عاشقانه تبدیل میشود
یک درخت کریسمس خاص که با آرزوهای دستنویس تزئین شده بود، به ایوان و گروهی از دانشآموزان یتیم کمک میکند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و حس خانواده بودن را تجربه کنند.
"سوزان رایت" به ظاهر یک زندگی رویایی به همراه همسر خود "جف" و دو فرزند خود دارد. اما در سال 2003 و شش سال بعد از زندگی مشترکشان ، این زندگی رویایی به پایان می رسد."جف" در حیاط پشتی خانه ویلایشان مرده و دفن شده پیدا می شود و ...
"کلر" برای گذراندن تعطیلات از نیویورک به یک شهر عجیب و غریب در ورمونت فرار می کند و به عنوان مهمان یک کتابفروشی پذیرفته می شود. پس از ورود به آنجا، "کلر" متوجه می شود جشن های کریسمس شهر پس از سیل لغو شده است و کتاب فروشی در وضعیت ناامید کننده ای است. او بلافاصله چالش هایی را برای احیای فروشگاه ایجاد می کند اما با مالک آنجا، "اندرو" برخورد می کند، که در ابتدا تمامی پیشرفت های پیشنهادی او را رد می کند اما…