«بلوفلد» (فون سيدو)، رهبر «اسپکتر» پس از ربودن دو موشک کروز مجهز به کلاهک هسته اي، با تهديد به نابودي جهان و تعيين مهلتي هفت روزه، اقدام به باج خواهي مي کند و بار ديگر «جيمز باند» (کانري) وارد عمل مي شود......
"رانیکلز"که به عنوان منشی در یک بانک کار می کند، انتظار دارد که پیک یک ماشین حساب به او تحویل دهد. اما او از دریافت یک بسته عجیب حیرت زده شده و منجر به یک سری اتفاقات طنز می شود...
«سِر ادوارد ماترسن» (گرینجر)، بانکدار ثروتمند، «سرهنگ آلن فاکنرِ» با تجربه (برتن) را به همکاری میخواند تا «جولیوس لیمبانی» (نتشونا)، رئیسجمهور یک کشور آفریقائی را از اسارت دیکتاتوری به نام «ژنرال ندوفا» برهاند. «فاکنر» در این مأموریت، «شان فین» (مور)، «رافر جاندرز» (هریس)، همکاران قدیمیاش، «پیتر کوتزی» (کروگر)، اهل آفریقای جنوبی، وجوخهای از سربازان کار کشته مزدور را با خود همراه میکند. عملیات نجات با موفقیت انجام میشود،
"فیلیپه دوویر" برای اینکه ثابت کند هنوز قدرتمند است، تصمیم می گیرد "کلوزو" را به قتل برساند. به محض اینکه اخبار قتل او رسانه ای می شود، "کلوزو" از این فرصت استفاده کرده و بطور مخفیانه تلاش می کند راز این ماجرا را فاش کند...
«جيمز باند» (مور) و يک جاسوسه ي روسي «سرگرد آنيا آماسووا» (باخ)، براي مقابله با نقشه هاي «کارل استرومبرگ» (يورگنس)، روان پريش که قصد نابودي جهان را دارد، هم راه مي شوند. «استرومبرگ» دستيار دو متر و بيست سانتيمتري دندان فولادي اش، «کوسه» (کيل) را به مصاف «باند» مي فرستد...
گروهی از سارقان برای ثروتمند شدن، تصمیم به سرقت محمولهی قرصهای ضدبارداری از بیمارستان زایمان «فینیشام» میگیرند. آنها با تغییر چهره وارد بیمارستان میشوند، اما نقشه آنها با شکست مواجه میشود...
یک سفر باستان شناسی تابوت یک ملکه مصری را که به خاطر قدرت جادویی اش معروف است به لندن بازمی گرداند. روح او در قالب یک دختر جوان باز می گردد و اتفاقات عجیبی شروع می شود...
لیدی ایولین باگلی برای یافتن کودک گمشده خود یک اکسپدیشن را تشکیل می دهد. بیل بوسی شکارچی و راهنمای بی باک است. پروفسور تینکل در جستجوی پرنده کمیاب اوزالوم است. همه چیز در حال شنا کردن است تا اینکه یک گوریل وارد کمپ می شود.
دکتر نوکی مورد بیاعتباری قرار گرفته و به یک بیمارستان دورافتاده فرستاده میشود. او از یکی از کارکنان، گلدستون اسکریویر، معجون لاغری مخفی دریافت میکند و با شهرت و ثروت هنگفت به انگلستان بازمیگردد. اما برخی میخواهند از این خوششانسی بهرهمند شوند و برخی دیگر فقط میخواهند او را سر جای خود بنشانند...