Predrag Manojlovic

در سال ۱۹۵۸ و در دوران جنگ سرد، دو دانشمند با دو ایدئولوژی و دو جهان‌بینی متفاوت، در انستیتوی علمی وینچا واقع در نزدیکی بلگراد، رقابتی را برای بقا آغاز کردند.

ناتالیا سی ساله تنها زندگی می کند ، در یک استودیو طراحی کار می کند و دوست دارد همانطور که هست زندگی کند و بهترین دوستش سیمونا را دارد که تازه طلاق گرفته است ، و پسر 11 ساله اش برای زندگی با پدرش استانو می رود و او را مجبور می کند زندگی خود را از ابتدا آغاز کند ...

فیلم داستانِ عاشقانه بین دو زوج در طول جنگ میباشد...

داستان در یوگسلاوی سابق اتفاق افتاده و داستان مردی است که با پول زیادی از آلمان به هرزگووین بازمی گردد تا زندگی جدیدی را آغاز کند اما...

در این قسمت لارگو وینچ می خواهد شرکت خود را بفروشد تا با پول آن یک موسسه بشر دوستانه ایجاد کند، اما…

پس از اینکه میلیاردری قدرتمند به قتل می رسد ، پسرخوانده اش باید تلاش کند حقانیت خود را به اثبات برساند و قاتلان پدرش را پیدا کرده و از تصاحب کردن اموالش جلوگیری کند و…

داستانِ دیدار دوباره سه خواهر برای حل مشکلاتی که از یک اتفاق ناگوار در کودکی ریشه می‌گیرد...

فیلم با صحنه یک قتل وحشیانه آغاز می شود.بعدها مشخص می شود که دانش آموز دبیرستانی "آلیس" معشوق خود "لوک" را متقاعد کرده تا یکی از دانش آموزان را که ادعا می کند با دوستانش به او حمله کرده اند به قتل برساند و...

فیلم داستان "هانا" دختری سیزده ساله در سال 1963 را روایت می کند. مشکلات خانوادگی و زندگی ناخوشایند او را وادار می کند در سینما به دنبال آرامش باشد...

"ماتکو" با پسر هفده ساله ي خود، "زاره" در کنار دانوب زندگي مي کند. او پس از يک بدبياري تجاري، به آدم تبهکار و پولداري به نام "دادان"بدهکار مي شود. «دادان» خواهري به نام "آفروديتا" دارد و مي خواهد او را شوهر بدهد. «ماتکو» و «دادان» قرار مي گذارند که «زاره» با «آفروديتا» ازدواج کند. اما «زاره» به دختر ديگري دل بسته است و «آفروديتا» هم منتظر مرد رؤيايي خويش است...

یکی از اولین نقاشان زن مشهور بود. این فیلم داستان جوانی او را روایت می‌کند، زمانی که او تحت هدایت و حمایت پدرش، نقاش Orazio Gentileschi قرار داشت. کنجکاوی حرفه‌ای او در مورد ...

 داستان فیلم در مورد یک کارخانه زیرزمینی تولید سلاح های جنگی در بلگراد، طی جنگ جهانی دوم است. بعد از پایان جنگ جهانی، فروشنده ای که در بازار سیاه سلاح ها را به پارتیزان ها می فروشد، خبر اتمام جنگ را به کارگران کارخانه نمی دهد، و آن ها به تولید ادامه می دهند. سال ها بعد، آن ها از پناهگاه زیرزمینی خود بیرون می آیند و ...

یک فرشته و شیطان بر سر روح یک پسر خوشگذران بلگردای که با دختر جوانی رابطه داشته با هم بازی می کنند و...

کامیله که برای کار از بچه هایش دور است، وقتی شوهر سابقش می خواهد آنها را زودتر ببرد، با آنها فرار می کند. آیا او می تواند دوباره با فرزندانش ارتباط برقرار کند؟

اختلاف رهبران یوگسلاوی و شوری سابق و جدائی "تیتو" از "استالین" در سال 1948 آغاز سالهای خطرناکی برای کمونیستهای یوگسلاوی می شود.اظهار نظری بی دقت در مورد یک کارتون در روزنامه موجب می شود "مشا" به صف صدها زندانی بدشانس بپیوندد.خانواده او مجبور هستند با وضعیت کنار آمده و منتظر آزادی او از زندان باشند...