تولد : December 18, 1963 در Shawnee, Oklahoma, USA
جوایز : برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 69 جایزه و نامزد دریافت 144 جایزه دیگر.
ویلیام بردلی «بِرَد» پیت (به انگلیسی: William Bradley "Brad" Pitt) (متولد ۱۸ دسامبر ۱۹۶۳) بازیگر و تهیه کننده آمریکایی است. پیت در شهر شنی در ایالت اوکلاهاما به دنیا آمد. پدر او ویلیام الوین پیت، در یک شرکت حملونقل مشغول به کار بوده و مادرش جین اتا، در مدرسهای به عنوان مشاور کار میکرد. به زودی و به همراه خانوادهاش به اسپرینگفیلد، میزوری میروند، جایی که او به همراه برادرش داگلاس و خواهر جولی زندگی کردند. وی یک مسیحی بپتیست است.
در دوران دبیرستان در ورزشهای تفریحیای چون گلف، شنا و تنیس فعالیتهایی داشت. بعد از فارغالتحصیلیاش از دبیرستان، به دانشگاه میزوری وارد شد و در رشته خبرنگاری، با تأکید بر تبلیغات شروع به تحصیل کرد. همزمان که در حال نزدیکشدن به روز فارغالتحصیل شدن بود، پیت به این باور رسید که علاقه زیادی به بازیگری در سینما دارد. از آنجا که در میزوری فیلمی ساخته نمیشد، وی تصمیمی میگیرد به جایی برود که در آنجا فیلمسازی انجام میشود و در نهایت دو هفته پیش از دریافت مدرکش، دانشگاه را ترک کرده و به شهر لسآنجلس میرود. وی پیشاز آغاز فعالیت سینمایی، مدتی در کنار پیشخدمتی در اغذیهفروشی و رانندگی، در لباسی شبیه به مرغ، برای فروشگاه زنجیرهای "El Pollo Loco" تبلیغ میکرد.
وی تاکنون پنج بار نامزد دریافت جایزه اسکار و جایزه گلدن گلوب و یکبار برنده جایزه گلدن گلوب شده است. اولین فیلمی که باعث شناختهشدن برد پیت شد، فیلم تلما و لوییز محصول سال ۱۹۹۱ بود. اما اولین نقشهای موفق و اصلی وی در فیلمهای بعدیاش چون رودخانهای که از آن میان میگذرد (۱۹۹۲)، مصاحبه با خونآشام (۱۹۹۴) و افسانههای خزان (۱۹۹۴) اتفاق افتاد. دو فیلم هفت و ۱۲ میمون باعث تحسین وی از سوی منتقدین شد و در نهایت نیز بخاطر فیلم ۱۲ میمون، برای اولین بار نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و همچنین برنده یک جایزه گلدن گلوب شد. حدود ۴ سال بعد، فیلم باشگاه مبارزه با بازی برد پیت به نمایش درآمد و سپس نقشآفرینی وی در سه فیلم یازده یار اوشن، دوازده یار اوشن و سیزده یار اوشن توجه مخاطبان را به سویش جلب کرد. با این وجود اما از نظر درآمد، پرفروشترین فیلمهایش، تروآ، آقا و خانم اسمیت و جنگ جهانی زد هستند. دومین و سومین نامزدی دریافت جایزه اسکار برد پیت برای فیلمهای دیگرش، مورد عجیب بنجامین باتن (۲۰۰۸) و مانیبال (۲۰۱۱) بود. پیت مالک یک شرکت تهیه فیلم به نام پلن بی اینترتینمنت است که چند فیلم وی مانند جدا افتاده و مانیبال محصول این شرکت هستند. هردوی این فیلمها نیز موفق بودند، بطوری که فیلم جدا افتاده برنده جایزه اسکار بهترین فیلم، و فیلم مانیبال نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم شدند.
برد پیت بعد از مدتی ارتباط با بازیگر زن سینمای هالیوود، گوئینت پالترو، تصمیم به ازدواج با جنیفر آنیستون میگیرد که ازدواجشان ۵ سال عمر میکند. سپس وارد رابطهای با آنجلینا جولی میشود و تا این لحظه با وی زندگی میکند. هرچند این اواخر زندگی آن ها دچار مشکلات بزرگی شده است. زندگی این دو به شکل جهانی مورد توجه همگان قرار گرفته و آنها دارای ۶ فرزند میباشند: مادوکس، پکس، زهرا، شیلو، ناکس و ویوین. این دو تاکنون در فعالیتهای بشردوستانه بسیاری شرکت کردهاند.
«ویلیام پریش» (هاپکینز) مردی است بسیار ثروتمند و ذی نفوذ که یک امپراتوری چند رسانه ای جهانی را سرپرستی می کند. او یک شب علایم سکته ی قلبی را در خود احساس می کند و مردی اسرارآمیز و بیگانه به نام «جو بلک» (پیت)، که در اصل ملک الموت است، به دیدار او می آید…
«فرانکی مک گویر» (برد پیت) یکی از مخوف ترین تروریست های ایرلندی است که به آمریکا آمده تا اسلحه خریداری کند. او در این مدت در خانه «تام اومئارا» (هریسون فورد) زندگی می کند، که یک افسر پلیس است و هیچ چیز درباره هویت واقعی مهمانش نمی داند.
«لورنزو» (پاتریک)، «مايکل» (پیت)، «جان» (الدارد) و «تامي»، چهار دوست نوجوان ساکن محله ي «هلز کيچن» نيويورک که به طور اتفاقي باعث آسیب دیدن یک پیرمرد شده اند، به دارالتأديب فرستاده مي شوند. نگهبانان دارالتأديب، از جمله «شان نوکز» (بيکن) آنان را مورد ضرب و شتم و آزار و اذيت قرار مي دهند. ۱۳ سال بعد آن ها فرصتی پیدا می کنند تا از این نگهبانان انتقام بگیرند...
داستان فیلم در مورد قاتلی است که تصمیم گرفته است هفت نفر را که نماد هفت گناه کبیره هستند به قتل برساند. هدف او از این کار هشدار دادن به انسانهایی است که غرق در گناه روز خود را به شب می رسانند. مسئول پرونده این قتلها "دیوید میلز" (بردپیت) است، کاراگاه جوانی که تازه به نیویورک منتقل شده است. میلز با همکاری کاراگاه سامرست (مرگان فریمن) که در شرف بازنشستگی است قدم به قدم قاتل را تعقیب می کنند اما حوادثی رخ می دهد که شرایط را تغییر اساسی می دهد...
«سرهنگ ویلیام لودلو» (هاپکینز) که از ارتش و جنگ و کشتار سرخ پوستان متنفر است، در املاک خود در مونتانا یک امپراتوری خانوادگی تشکیل داده و با سه پسرش، «آلفرد» (کویین)، «تریستان» (پیت) و «ساموئل» (تامس) زندگی می کند. با شروع جنگ جهانی اول، «ساموئل» در کانادا به ارتش می پیوندد. دو برادر دیگر نیز همین کار را می کنند. اما هر سه به یک اندازه خوش شانس نیستند تا به خانه بازگردند و …
سن فرانسيسکو. «لوييس» (پيت)، خون آشام دويست ساله، خاطرات خود را براي خبرنگاري به نام «دانيل مالوي» (اسليتر) بازگو مي کند: اين که چگونه در لوييزياناي قرن هجدهم به دست «لستات» (کروز) به خون آشام تبديل شده...
"کتی" با "پیتر" ازدواج کرده است. او به این فکر می کند که اگر با دوست پسر قدیمی خود "تام" بود چه اتفاقاتی می افتاد. ازدواج او را از رسیدن به این خواسته اش منع می کند به همین دلیل از دوستش "امیلی" می خواهد با او ارتباط برقرار کرده و از تجربه اش به او بگوید، اما ...
«کلرنس وورلي» (اسليتر)، فروشنده ي خير اما بي قابليت با دختر مليحي به نام «آلاباما» (آرکت) آشنا و دل باخته اش مي شود. حتي وقتي «کلرنس» مي فهمد که «آلاباما» در واقع از رئيسش پول گرفته تا با او رابطه برقرار کند، باز هم از عشق و علاقه اش به او کاسته نمي شود. «آلاباما» واقعا مايل است با «کلرنس» بماند ولي مطمئن است که رئيسش، «درکسل» (اولدمن) از اين ماجرا زياد خوشحال نخواهد شد...
«برايان کسلر» (دو چووني)، نويسنده اي جوان است که براي نوشتن يک کتاب تصميم مي گيرد همراه محبوبه اش، «کري لافلين» (فوربز) که يک عکاس است، سفري را به سوي کاليفرنيا آغاز کند و از محل وقوع چند قتل بازديد مي کند. در طي مسير، «ارلي گريس» (پيت) و نامزدش، «آدل کورنرز» (لوييس) را هم سوار اتومبيل مي کنند، بي آن که هيچ يک از سه نفر ديگر بداند که «ارلي»، يک قاتل فراري است...
مونتانا، سال ۱۹۱۰، «نورمن» (شفر) و «پل» (پیت)، پسران نوجوان خانم و آقای «مکلین» (بلتین و اسکریت) بر طبق اصول و قوانین کلیسای پرسبیتری بزرگ شدهاند. آنان ضمناً یاد گرفتهاند که عاشقانه، ماهیگیری با قلاب را دوست داشته باشند و در رودخانهٔ محلی، ماهی بگیرند. سالها بعد نورمن، برادر بزرگتر جنگلداری میخواند و پل، نجات غریق میشود. با گذشت زمان بین دو برادر فاصله میافتد ولی عشق به ماهیگیری هر از گاه آنان را به هم میرساند...
يک پسر جوان (پيت) در حالي که از يک کيوسک تلفن خبر آزار ديدن دختري را از اوباش به پليس مي دهد، متوجه يک جفت کفش جير مي شود که بر روي سقف کيوسک مي افتد. به کمک کفش ها و موسيقي «ريکي نلسن»، او خود را يک خواننده ي محبوب موسيقي پاپ تصور مي کند و اسم «جاني سوييد» را انتخاب مي کند...
دو بهترین دوست ماجراجویی را آغاز کردند ، اما به زودی این امر به یک فرار وحشتناک از پلیس می شوند ، زیرا این دو دختر به خاطر جنایاتی که مرتکب شدند فرار می کنند.
"آماندا" در چهارده سالگی ازدواج کرده و در پانزده سالگی آواره خیابانها می شود.او که از طرف همه مردانی که با آنها ارتباط برقرار می کند مورد سوء استفاده قرار می گیرد،مرتکب قتل شده و پیش از تولد شانزده سالگی اش متهم به مرگ می شود و...
"دوایت"، پسر بد، و "ّبرایان"، پسری پریشان است که بعد از مرگ مشکوک پدرش در آسایشگاه روانی بستری شده بود . او به دختر محبوب دبیرستان "پاولا کارلسون" علاقه مند می شود و مدت کمی بعد از مرخص شدن، قتلهای زیادی به وقوع می پیوندد...
هفتاد و هفتمین مراسم گلدن گلوب به افتخار بهترینهای فیلم و تلویزیون آمریکا در سال 2019، در 5 ژانویه 2020 و به انتخاب انجمن مطبوعات خارجی هالیوود در هتل بورلی هیلتون بورلی هیلز، کالیفرنیا برگزار شد
در سال 1942، یک افسر اطلاعاتی در شمال آفریقا با یک زن جنگنده فرانسوی در یک ماموریت مرگبار در پشت خطوط دشمن آشنا می شود. هنگامی که آنها در لندن دوباره یکدیگر را ملاقات می کنند، شروعی برای رابطه عاشقانه آنها رقم می خورد و ...
نود و دومین مراسم جوایز اسکار، توسط آکادمی علوم و هنرهای سینما (آمپاس) و به افتخار بهترین فیلمهای سال 2019، در روز یکشنبه 10 فوریه 2020 میلادی در سالن تئاتر دالبی، هالیوود، لس آنجلس برگزار شد. این مراسم در ایالات متحده از شبکه تلویزیونی شرکت پخش رسانهای آمریکا (اِیبیسی) به صورت زنده پخش میشود و تهیهکنندگی آن را دونا گیگلیوتی و گلن ویز برعهده دارند، ویز همچنین کارگردانی مراسم را بر عهده دارد. آکادمی طی این مراسم جایزههای اسکار را (که با نام جوایز آکادمی نیز شناخته میشوند) در ۲۴ رشته به بهترینها اعطا میکند ...
دو پلیس کاملا متفاوت، یکی با ضریب هوشی بالا اما قدرت بدنی ضعیف و دیگر با قدرت بالا اما کودن و احمق، به عنوان پلیس مخفی به دبیرستانی اعزام می شوند و ...