هنگامی که یک دوست دوران کودکی از میامی پس از هشدار در مورد تجاوز به باندهای مواد مخدر کشته می شود ، باآبا به میامی نقل مکان می کند و با یک افسر محلی برای سرنگونی جنایتکاران همکاری می کند.
داستان بر روی "ورونیکا" تمرکز دارد، زنی در میانه بیست سالگی که به نظر می رسد همه چیز دارد، چهره زیبا، کار خوب و زندگی عالی. اما او تصمیم می گیرد به زندگی اش پایان دهد...
"استیو اورت" (ایست وود)، گزارش گر پا به سن گذاشته، پس از اخراج از "نیویورک تایمز" به ساحل غربی اقیانوس آرام در امریکا نقل مکان می کند. او به کمک دوست قدیمی اش، "آلن مان" (وودز)، سر دبیر روزنامه ی "اوکلند تریبیون" کاری پیدا می کند. اما این تمام مشکلات او را حل نمی کند. تا این که از او خواسته می شود آخرین مصاحبه را با یک قاتل محکوم به مرگ به نام "فرانک بیچم" (واشینگتن) انجام دهد…
در سالهای 1950، دو عاشق و معشوقه که یکی خبرنگاری فاسد و خوشچهره و دیگری روسپ ی، با فریب و کشتن افراد ثروتمند قصد ثروتاندوزی داشتند. اما زمانی که مادر سادهلوح آنها به موضوع پی میبرد، همه چیز به هم میریزد.
جنوب غربی امریکا، سال 1885. گروه کوچکی از آپاچی های چیریکاهوا به رهبری «جرانیمو»، تنها قبیله ی سرخ پوستی هستند که هنوز به دولت امریکا تسلیم نشده اند...
کبراها، یک باند خیابانی شرور، با نام تجاری خشن خود از ترور، یک دبیرستان درگیر را اداره می کنند. اما زمانی که یکی از اعضای سابق باند-خوبی که سلطنت بیرحمانهشان را به چالش میکشد، آنها به سمت یک مسابقه میروند.
جیک و ماتی دو غریبه در پورتو هستند که زمانی ارتباط کوتاهی با هم داشتند. هنوز رازهایی درباره لحظاتی که با هم داشتند وجود دارد و در جستجوی خاطرات، عمق یک شب را بدون محدودیت عواقب زمان دوباره تجربه می کنند...