دانشمندی که راهی برای افزایش عمر پیدا کرده است (او 120 سال دارد) در دوراهی قرار می گیرد: او عاشق شده است و همچنین کشف کرده است که اگر غدد جدیدی به دست نیاورد، می میرد.
یک پناهنده زیبای اتریشی در انگلستان - که همچنین یک جاسوس نازی است - با یک صلحطلب انگلیسی دانشمند ازدواج میکند. او نزدیک یک پایگاه نظامی مخفی زندگی میکند که زن برای کمک به تهاجم برنامهریزی شده هیتلر به انگلستان، نیاز به کسب اطلاعات درباره آن دارد.
کرت اینگستون مرد ثروتمندیست که تنها زندگی می کند. کرت از دکترانی که باعث شدند او فلج شود، دعوت کرده است تا در عمارت بزرگ و دور افتاده اش به او ملحق شوند. مرگ وحشتناکی در انتظار تک تک آن هاست...
داستان فیلم درست پیش از یک هفته از مراسم ازدواج دکتر کیلدیر و مری لمونت آغاز میشود. مری یک پرستار بسیار زیبا میباشد که توانسته قلب این دکتر را به دست آورد. تمام بیمارستان برای این روز بزرگ آماده شده اند و ...
در آغاز جنگهاى داخلى چین، « میگان دیویس » ( استانویک ) از نیوانگلند به شانگهاى مىآید تا با نامزدش، مبلغ مذهبى، « دکتر استرایک » ( گوردون ) ازدواج کند. اما خیلى زود دل به « ژنرال ین » ( آستر ) مىبازد.
یک دختر جوان که ظاهراً دختری ساده است، اما در واقع دختر خوبی است، و یک زن فاسد که خود را به عنوان دختری ساده جا می زند، هر دو برای دست یک میلیونر رقابت می کنند...