Steven Berkoff

دختری در ابتدای جوانی به یک فالگیر و کف بین برخورد می کند و در زندگی در می یابد که سرنوشت او همان است که رقم خورده بود و به سرنوشت اعتقادی عمیق پیدا می کند تا آنجا که در مقابل سرنوشت تسلیم شده و مقاومت نمی کند. این داستان داستان عشق سه نفره، دو زن و یک مرد می باشد که در سالهای 1930 در انگلیس اتفاق افتاده و جنگ جهانی دوم و اسپانیا و مقاومت فرانسه نیز قسمتی از داستان است...

در سال 1922در پی جنگ یونان و ترکیه ، زنان این کشورها تنها به وسیله نامه و مکاتبه میتوانند همسر خود را از آمریکا انتخاب کنند ، " نیکی دوکا "یک خیاط جوان در این راه با یک عکاس آمریکای وارد یک رابطه عاشقانه می شوند و ..

زندگی شخصی و حرفه ای "استنلی کوبریک" از طریق تصاویر، فیلمها و نظرات همکاران خود از زبان "تام کروز" روایت می شود...

داستان عاشقانه آتیلا هون (جرارد باتلر) از زمانی که پدر و مادرش را در کودکی از دست داد تا زمان مرگش. آتیلا به عنوان یک رهبر، استراتژیست و عاشق بزرگ معرفی می شود...

مارسی، ۱۹۲۵٫ بوکـسوری به نام «آلن» (وان دام) مردی است که با زنان بسیاری رابطه دارد، اما اشتباهی که مرتکب می شود این است که با «کاترینا»،محبوبه ی یکی از اراذل و اوباش معروف رابطه برقرار می کند. «آلن» برای نجات زندگی اش و برای این که مدتی طولانی از محیط دور باشد، تصمیم می گیرد به لژیون خارجی فرانسه در شمال افریقا بپیوندد…

جان به امید دیدار با دوست دختر سابقش، که در فیلم «9½ هفته» (1986) با او آشنا شده بود، راهی پاریس می‌شود. اما به جای او، با لی، دوست صمیمی سابقش، ملاقات می‌کند.

"مکس کرک پاتریک" افسری است که از "کیت مک کوئین"، یک دادستان که تحت تعقیب ماموران کا گ ب است محافظت می کند...

این فیلم که براساس رویداد واقعی است، داستان زندگی برداران دوقلویی را روایت می کند که در دهه 60 پادشاهان دنیای زیرزمینی خلافکاران لندن بوده اند..

دو برادر کلاهبردار سعی می کنند از وارثی که به زودی ثروتمند می شود کلاهبرداری کنند، اما وقتی یکی عاشق او می شود همه چیز پیچیده می شود...

  عکاس نوزده ساله “کالین” رابطه ناامید کننده ای با مدلی به نام “سوزت” دارد. رابطه آنها به شدت تحت تاثیر موفقیت او در دنیای مد است. به همین دلیل “کالین” تصمیم می گیرد دست به کار بزرگی بزند و…

“تام داب” شهروند نیویورکی پس از وارد شدن پسرش “ند” توسط یک گروهبان شرور به ارتش، ناخواسته جزئی از انقلاب آمریکا می شود. او تلاش می کند پسرش را پیدا کند و در نهایت در این راه تصمیم می گیرد برای آزادی مردم مبارزه کند...

در قسمت قبلی سیلوستره که به زندان راهی شده بود از آنجا فرار می کند و به جنگلی حوالی دهکده وجود دارد پناه می برد ! اما این جنگل خیلی شبیه به جنگل های ویتنام است و سیلوستره را روانی می کند …

داستان فیلم درباره ی یک پلیس بیخیال هست که زمانی که به بررسی یک پرونده ی جنایی می پردازد ، ماجراهایی برایش رخ می دهد که…

  قتل مامور ۰۰۹ و جعل یک سری جواهرات، جیمز باند (مور) را به سوی فردی به نام کمال خان رهنمود ساخت. کمال خان و اختاپوس رهبر فرقه اختاپوس‌ها بودند. خان به اختاپوس، که به خاطر نجات پدرش به باند مدیون بود، خیانت کرد. باند و اختاپوس عیله خان متحد شدند. خان قصد داشت تا با انفجاری اتمی در مرکز نیروی‌هوایی آمریکا در آلمان، باعث خلع سلاح ناتو شده و شوروی کنترل اروپا را در اختیار بگیرد...

ویکتور و خانواده‌اش در اواسط دهه ۳۰ میلادی به اتحاد جماهیر شوروی نقل مکان کردند. زمانی که او از امضای دستاورد خود در چتربازی به‌عنوان یک شهروند اتحاد جماهیر شوروی سر باز زد، بدون محاکمه به زندان فرستاده شد. حبس وحشتناک، ضرب‌وشتم و شکنجه او با فرستادنش به گولاک برای سال‌های طولانی به اوج رسید. بر اساس این فیلم، او در مجموع ۴۵ سال در اتحاد جماهیر شوروی بود.

کلانتر “اونیل” به مستعمره معدنچیان در یکی از قمرهای مشتری فرستاده می شود.در مدت تصدی او،معدنچیان یکی پس از دیگری کشته می شوند.وقتی او شروع به تحقیق می کند متوجه نقطه مشترکی بین همه مرگها می شود…

 ایرلند، قرن هجدهم. کنتس ثروتمند انگلیسی، «لیدی لیندون» (برنسن)، نظر مرد جوان ایرلندی، «بری» (اونیل) را به خود جلب می کند. پس از مرگ شوهر «لیدی لیندون» این دو ازدواج می کنند و «بری» به طبقه ی اشراف راه می یابد.

 یک خبرنگار جنگی نا امید که نمی تواند جنگی را که باید از آن گزارش تهیه می کرده را پیدا کند، تصمیم می گیرد که از راهی خطرناک وارد بشود...

در زمانی (در آینده) در لندن الکس دلارج (مک‌داول) رئیس دوستانش (یا Droogs) است یعنی پیت (مایکل تارن)، جورجی (جیمز مارکوس) و دیم (وارن کلارک). یک شب آن‌ها بعد از مستی بخاطر نوشیدن میلک پلاس (شیری که با مواد روانگردان مخلوط شده) بدنبال انجام یکی از آن «خشونتهای افراطی» می‌روند؛ ابتدا پیرمردی ولگرد (با بازی پائول فارل) را کتک می‌زنند و بعد با گروه بزهکار رقیب که بیلی بوی (ریچارد کانات) آن‌ها را رهبری می‌کرد کتک‌کاری می‌کنند. یک ماشین می‌دزدند و به خانهٔ نویسنده اِف. الکساندر (پاتریک مگی) می‌روند و آنقدر آقای الکساندر را می‌زنند که برای بقیه عمرش زمین گیر می‌شود. سپس الکس درحالی‌که آهنگ معروف آواز زیر باران را می‌خواند به همسر آقای الکساندر (آدرین کُری) تعرض می‌کند.

این فیلم داستان دراماتیک آخرین تزار روسیه " نیکولای دوم" را روایت میکند که به همراه خانواده اش به سیبری تبعید میشود.

داستان هایی از کتاب های مقدس از پیدایش تا خروج، از جمله داستان های فداکاری ابراهیم و خیانت یوسف.