در آیندهی نزدیک یک مامور سایبورگ (اسکارلت جوهانسون) به دنبال ردیابی و دستگیری تعدادی از خطرناک ترین مجرمان جهان است. اما زمانی که تروریسم پیشرفته تر می شود و هکرها این قابلیت را پیدا می کنند که به مغز افراد نفوذ کنند، کار برای او پیچیده تر می شود...
جان هنری به امید آنکه رابطه اش را به پدرش درست کند به زادگاهش باز می گردد اما یک گروه محلی باعث وحشت در شهر شده اند. جان هنری تنها کسی است که می تواند آنها را متوقف کند اما او هم اسلحه و هم رفتارش به عنوان یک آدمکش را کنار گذاشته است. اما پس از آنکه این گروه...
داستان فیلم Hitchcock « هیچکاک » از جایی آغاز می شود که شخص آلفرد هیچکاک ( آنتونی هاپکینگز ) به دلیل ساخت فیلم « شمال از شمال غربی » ، موفقیت قابل توجهی در گیشه بدست می آورد و منتقدان نیز از این فیلم استقبال خوبی بعمل می آورند. پس از این موفقیت ، استودیوها که از محبوبیت آلفرد هیچکاک و پولساز بودن فیلمهای او هیجان زده شده اند، به او پیشنهادهای مکرری می کنند تا بار دیگر یک فیلم در ژانر ” جاسوسی ” بسازد اما آلفرد هیچکاک اینبار تصمیم میگیرد تا شانس خودش را در ژانر ” ترسناک ” و با ساخت فیلمی با عنوان « روانی » آزمایش کند. هیچکاک برای ساخت این فیلم ، کمک های بی دریغ همسرش آلما ( هلن میرن ) را در کنار خود می بیند اما پروژه « روانی » رفته رفته تبدیل به یک قمار برای هیچکاک می شود که می تواند آینده کاری اش را تحت تاثیر قرار دهد چراکه کمپانی پارامونت از سرمایه گذاری برای فیلم جدید او سر باز می زند و …
فیلم بر اساس اتفاقات واقعی ساخته شده است.ترور در سال 1974 برنامه ریزی شده و درباره تاجری است که تصمیم می گیرد برای رسیدن به رویای آمریکایی خود اقدامات شدیدی انجام دهد...
کاراگاه الکس کراس همسر خود را از دست می دهد، به همین دلیل از کارش کنار می کشد، ولی روزی فردی که با او خصومت شخصی دارد دختری را گروگان می گیرد و او مجبور به بازگشت به شغل خود می شود...
«ژنرال پرز» (هدايا)، فرمانده فضاپيماي «اوريگا»، باکمک هفت افسر دانشمند و چهل و دو خدمه در پي استفاده از «بيگانه» هاست. «الن ريپلي» (ويور) دويست سال پيش با فداکردن جان خود جلوي تکثير «بيگانه» ها را گرفته است، اما حالا در اوريگا از طريق نمونه هاي خوني که از او باقي مانده، شبيه سازي مي شود تا به يک «ملکه ي بيگانه» دست رسي پيدا کنند.
راپر مسئول مشاوره با گروگان گیر ها است که با یک سارق بانک روبرو می شود ، و موفق میشود که او را به زندان بیندازد. مدتی بعد از زندان فرار کرده و به دنبال مردی است که باعث دستگیری او شده است...
فیلم داستان ظهور هنرمندی جوان به نام "ژان مایکل باسکیا" است. او که در ابتدا کارش را به عنوان یک هنرمند خیابانی آغاز کرد، در یک کارتن مقوایی زندگی می کرد تا اینکه بعدها تبدیل به یک ستاره شد، اما این موفقیت چیزهای بسیار ارزشمندی را از او گرفت...
«ویلیام بلیک» (دپ) در دفاع از خود مردی را می کشد و با سرخ پوستی به نام «نوبادی» (فارمر) آشنا می شود که او را به جای «ویلیام بلیک» شاعر انگلیسی می گیرد. «بلیک» فکر می کند سرخ پوست می تواند در سفر طولانی اش به دنیای ارواح، راهنمای او باشد...
روزهاي پاياني هزاره ي دوم. «لني نرو» (فاينز) که قبلا پليس بوده، حالا با ديسکت هاي حاوي داده هايي که خاطره ها و حس ها روي شان ضبط شده، سروکار دارد. يک روز ديسکتي از جنايتکاري که يک زن خيابان گرد را به قتل مي رساند، به دستش مي رسد. «لني» به تحقيق و جست و جو مي پردازد و بيش تر و بيش تر در گردابي از حق السکوت، جنايت و هتک حرمت فرو مي رود…
یک کارآگاه فاسد که مکان شاهدان تحت حفاظت را به مافیا می فروشد، هنگامی که قصد کشتن یک زن روسی زیبا و بی رحم را دارد به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد …
در سال ۱۶۲۵ دارتانیان (کریس اودانل) برای جایگزینی پدرش به پاریس مهاجرت میکند تا مانند او یک تفنگدار شود. او به سه تفنگدار ملحق میشود تا از جنگ احتمالی با انگلستان جلوگیری کند. دارتانیان به طور تصادفی مکالمه کاردینال ریشیلیو و می لیدی را که خواهان توطئه برای برپایی جنگ میان فرانسه وانگلستان هستند را میشنود و تصمیم میگیرد تا به کمک سه تفنگدار ثابت کند کاردینال قصد دارد تا به کشور خیانت کند و با انگلستان جنگ راه بیندازد. آنها موفق میشوند می لیدی را دستگیر کنند و....
«کریستوفر کلمب» اعتقاد دارد که کره ی زمین گرد است و برای دستیابی به سرزمین های بکر و ثروتمند باید در اقیانوس به طرف غرب حرکت کرد. سرانجام در سوم اوت سال ۱۴۹۲، «کلمب» با سه کشتی «پینتا»، «نینیا» و «سانتا ماریا» رهسپار دریا و کشف قاره ی نو می شود...