پس از یک فاجعه جهانی، بشر به یک جامعه قبیله ای تنزل یافته می رسد . در یکی از قبایل در مورد اینکه بهترین راه برای زنده ماندن چیست اختلاف نظر وجود دارد...
سارق و کلاهبردار خرده پایی مشهور به کش از سوی ژولیا افسر یوروپل زیر نظر است، چون می پندارد کش در صدد طرح و اجرای نقشه ای بزرگ است. ژولیا اشتباه نمی کند، اما مانعی سر راه کش وجود دارد و آن تبهکاری است که در صدد یافتن و قتل اوست. چون کش به بهانه چاپ مقادیری یوروی تقلبی، کلاه وی را برداشته است. کش هنگام فرار از چنگ او مجبور می شود به ژولیا پناه ببرد. ولی ژولیا نیز که پلیسی فاسد است با هدف شراکت در غنایم به وی پناه داده و شروع به همکاری با وی کند. کش که همزمان با دختر یکی از مشهورترین و بدنام ترین سارقان فرانسه موسوم به ماکسیم طرح دوستی ریخته، مجبور به همکاری با ماکسیم در سرقت مقادیر هنگفتی الماس می شود. در حالی که پلیس فرانسه به ژولیا مشکوک شده و مراجعه شان به مافوق وی نیز سبب ایجاد شبهه نزد وی می شود. نقشه با موفقیت انجام می شود، اما ژولیا قصد دارد تا همه الماس ها را به تنهایی تصاحب کند
در قرن ۲۱ به سر می بریم، اما خدایان کوه المپ و دیوهای بسیار از صفحات کتاب اسطوره های یونان پا به دنیای ما می گذارند. پرسی جکسون دانش آموزی دبیرستانی است که با این خدایان اسطوره ایی مواجه می شود. آذرخش زئوس, خدای خدایان, دزدیده شده و پرسی مظنون اصلی است. از سوی دیگر مادر پرسی نیز ناپدید شده است. پرسی و دوستانش سفری ماجراجویانه را برای یافتن مادرش و پیدا کردن دزد اصلی آذرخش آغاز می کنند.آنها مادر پرسی را نجات می دهند و رازی قدرتمندتر از خدایان را فاش می سازند …
موریس جابسون، سرپرست کارآگاه، مجبور می شود ناپدید شدن بسیار مشابه کلر کمپلی را که در سال 1974 مرده پیدا شد و پس از آن زندانی شدن پسر محلی مایکل میشکین را به یاد آورد...
گروهی از مردم که احساس میکنند دولتشان خیانت کرده و توسط نیروی پلیس ناامید شدهاند، یک قانون شکن مدرن را تشکیل میدهند تا آنچه را که به عنوان اشتباهات جامعه میدانند، اصلاح کنند...
جیم هالسی و گریس اندروز دو دانشجوی کالج هستند که با اتومبیلشان در زمان تعطیلات عید ایستر در حال سفر در جاده می باشند. آن ها در بین راه به یک مسافر مرموز بین راهی به اسم جان رایدر برخورده و او را سوار اتومبیل خود می کنند. اما در ادامه، مسافرت لذت بخش آن ها تبدیل به یک کابوس می شود چرا که آن ها متوجه می شوند این مسافر یک قاتل زنجیره ای دیوانه است که تصمیم دارد آن ها را به طرز وحشیانه ای به قتل برساند. ابتدا جیم و گریس موفق می شوند از چنگ رایدر بگریزند، اما رایدر شروع به تعقیب آن ها در مسیر می کند و این در حالی است که پلیس نیومکزیوکو نیز در تعقیب رایدر می باشد و …
در سوگواری غرق شدن غم انگیز دخترشان سارا، جیمز و آدل با ابریل، دختر جوانی که ادعا می کند 60 سال پیش مرده ملاقات می کنند که شباهت شگفت انگیزی به سارا دارد...
اواخر دهه ي ۱۹۸۰. «جوزي ايمز» (ترون) به شهر زادگاهش در در مينه سو تا باز مي گردد و کاري در معادن شهر گير مي آورد. اما پس از چندي متوجه تبعيض جنسي در کار مي شود و از صاحبان معدن شکايت مي کند. ماجراي «جوزي» يک شبه به موضوعي جنجالي و ملي تبديل مي شود.
داستان فیلم درباره زنی است که وقتی در هواپیما به استراحت میپردازد بچه اش را گم میکند و هیچ کس درباره بچه اش خبری ندارد و او را دیوانه خطاب می کنند اما ...
مردی بعد از اینکه به حقیقتی تلخ پی می برد، تصمیم به گریختن از تشکیلاتی می گیرد که او را همراه عدهای دیگر، تنها برای تامین اعضای بدن مورد نیاز انسانها نگه می دارند...
یک جستجوگر گنج در آستانه رسیدن به یک گنجینه افسانهای است که چندین قرن مخفی مانده. اما یکی از هم دستانش به او خیانت می کند و سعی دارد زودتر از او به گنج برسد.
فرودو و سم با راهنمایی گالوم، به مسیرشان به سمت کوه نابودی ادامه میدهند، در حالی که مطمئن نیستند او به چه سمتی هدایتشان می کند. باقیمانده یاران حلقه، مردم گاندور و روهان را در نبردی عظیم علیه نیروهای سائورون، یاری می کنند.
در دنیای آینده حکومتی بسیار خشن و مستبد وجود دارد که سیاست آن از بین بردن شورشها، جنگها و اعتراضات با استفاده از فرونشاندن احساسات و محو هیجانات است: کتابها ، هنر و موسیقی بطور اکید ممنوع شده اند و داشتن احساس جرمی است که مجازات مرگ دارد. جان پرستون یکی از بهترین ماموران حکومت است که مسئول از بین بردن هر کسی است که از این قوانین سرپیچی کرده است. اما زمانیکه او مقداری از داروی پروزیوم را از دست می دهد – یک داروی هوشیار کننده ذهن که احساسات را کاهش می دهد – ناگهان به تنها فردی تبدیل می شود که قادرست با این حکومت با آن مبارزه کرده و آنرا از بین ببرد.
یک حلقهی باستانی که قرنها پیش گم گشته بود، حالا دوباره پیدا شده و از دست تقدیر، به هابیتی جوان بنام فرودو رسیده است. وقتی که گندالف می فهمد که این حلقه، همان حلقه یگانه ارباب تاریکی، سائورون است، فرودو مجبور می شود این حلقه را به کوه نابودی برده و آن را از بین ببرد. با این وجود او تنها نمی رود و در این راه هشت یار دیگر به او در انجام ماموریتش کمک می کنند. یاران حلقه باید از میان کوهها، جنگلها، برف و بوران و تاریکی عبور کنند و با نیروهای شرور تاریکی در میان راهشان مقابله کنند. موفقیت آنها در این ماموریت سخت، تنها امید برای خاتمه دادن به دوران حکومت ارباب تاریکی است.
«دکتر نیتان کانراد» (داگلاس) روان درمان گر معتبر نوجوان هاست. وقتی دختر جوان او را «کاستر» که جنایتکاری متخصص تکنولوژی حراستی است می رباید، «دکتر کانراد» خود را با ماجرایی کابوسی گونه رودررو می بیند…
راب، یک یاغی ساکسون، و ماریان، یک زن اشرافزاده نورمن، پس از فتح نورمنها برای مبارزه با بیعدالتی متحد میشوند. راب رهبری یک گروه شورشی را بر عهده دارد در حالی که ماریان به دربار فاسد نفوذ میکند و هر دو برای عدالت و صلح تلاش میکنند.
هفت سال پس از آن که زمین تبدیل به یک کره ی یخ زده و بایر شده است، بازماندگان انسان ها در یک قطار ساکن شده اند که هرگز متوقف نشده و کره ی زمین را دور می زند.
اریک یک افسر زندان است که سعی می کند از افراد متهمش محافظت کند. وقتی یکی از خطرناک ترین زندانیان ضعف او را تشخیص می دهد ، اریک با انتخاب غیرممکن بین اصول و عشق به خانواده روبرو می شود.
داستان سریال در مورد “سالی” می باشد که حدود ده سال است با “دیوید” در حومه شهر زندگی می کند، تا اینکه یک شب “دیوید” از او درخواست ازدواج می کند، اما در این بین “سالی” یک مشکل اساسی با “اما” دارد، کسی که یک بازیگر جذاب، کاریزماتیک، خواننده، موسیقیدان، شاعر و نویسنده می باشد
قرن نوزدهم در لندن ، بازرس "جان مارلوت" در حال تحقیق روی پرونده چندین جنایت است که بنظر میرسد توسط یک دانشمند که قصد زنده کردن مردگان را دارد ، صورت گرفته باشد و...
داستان این سریال در مورد “پدر مایکل”، یک کشیش کاتولیک که مسئول شهری مدرن به نام “ماوریک” می باشد. او باید محرم اسرار مردم شهر اش باشد و در تلاش است که با چالش هایی که هر روز در زندگی اش بوجود می آید مبارزه کند…
آتلانتا، سال 1873. یک روز دیگر شروع می شد (در واقع تشییع جنازه ملانی می باشد)، و اسکارلت مصمم است که رت (کسی که وقت و هزینه زیادی با «بل واتلینگ» صرف کرده است) را باز پس بگیرد. نخست، او به تارا می رود و در تارا با «سو الن» مرافعه می کند. سپس او را به چارلستون می رود، خودش را به مادر و دوستان رت معرفی می کند. اما وقتی او در یک موقعیت به خطر می افتد...
داستان یک مامور مخفی تحقیقات ویژه fbi به نام مارتین اودوم را روایت میکند که توانایی این را که خود را برای هر ماموریت به فردی متفاوت تبدیل کند داراست اما وقتی فردی مرموز به او میگوید که مارتین کسی نیست که خودش فکر میکند او شروع به جستجو درباره هویت حقیقی اش میکند…