اولین انسانهای ماقبل تاریخ که برای شناخت محیط خود و پیدا کردن محلی مناسب برای زندگی به ناکجا آباد سفر میکنن و با خطراتی همچون حیوانات درنده و محیط های ناشناخته مواجه میشوند…
این فیلم زندگی مردی به نام “جان” را روایت می کند که زندگی خوب و آرامی با نامزد خود دارد ولی یک روز عروسک دوران خردسالی اش که نامش را “تد” گذاشته بود، زنده شده و مزاحم زندگی اش می شود و …
این فیلم درباره جاسوسی حرفه ای به نام توبین فراست ( دنزل واشینگتن ) است که مدتها از آخرین زمانی که دیده شده گذشته است. اما توبین به تازگی در شهر کپ تاون در آفریقای جنوبی مشاهده شده است و سازمان جاسوسی آمریکا هم جاسوسی به نام مت وستون ( رایان رینولدز ) که در منطقه حضور دارد را برای بازجویی از او مامور می کند اما…
دیو یک مرد متاهل است که دارای سه فرزند و همسری دوست داشتنی است و میچ نیز یک فرد مجرد است که در اوج زندگی خود قرار دارد. یک شب سرنوشت ساز صاعقه ای برخورد می کند و آنها را عوض می کند.
یک راننده کامیون امریکایی در عراق مشغول کار است. بعد از مورد حمله قرار گرفتن توسط گروهی از عراقیها، او در یک تابوت، در حالی که دفن شده است، بیدار میشود. اکنون تنها با یک چراغ قوه و یک تلفن همراه، او باید سعی کند از این تلهی مرگبار بگریزد...
فرانک آلن نویسنده برجستهای در زمینه موثر زندگی کردن است. وقتی همسرش ۱۰ دقیقه به کار روزانهاش اضافه میکند همه چیزهایش که در کارتها و برنامههای روزانهاش ثبت شده به هم میریزد. آیا مردی که به این دقت برنامهریزی میکند میتواند در لحظه زندگی کند؟
ویل هیز مرد سی ساله ای است که در منهتن نیویورک زندگی می کند . او یک دختر ده ساله به اسم مایا دارد و از همسرش طلاق گرفته است . دخترش مایا سوالهای زیادی از او در مورد زندگی قبل از ازدواجش دارد و دوست دارد بداند والدینش چگونه با هم آشنا شده و به هم علاقمند شده اند . داستان ویل از سال 1992 شروع شده که بعنوان یک سیاستمدار بلند پرواز به نیویورک رفته تا در مبارزات حزبی فعالیت کند . در آنجا او با دوست صمیمی اش راسل آشنا می شود که از لحاظ سیاسی با یکدیگر هم عقیده هستند و همچنین در مدت این سالها با سه زن با خصوصیات اخلاقی بسیار متفاوت در ارتباط بوده است . ویل می کوشد تا ...
وقتی یک نفر به نام بادی تصمیم میگیرد که چشم اشخاص مملکتی را به سمت خودش برگرداند و بر علیه جانیان حرکت کند به نظر میرسد که افراد خیلی زیادی میخواهند مطمئن شوند که او دیگر نفس نمیکشد...
زمانی که کریس برای کریسمس به محل زندگی کودکی اش برمیگردد ، به طرز اتفاقی با عشق دوران دبیرستانش یعنی جیمی که در آن زمان بهترین دوستش هم بود برخورد میکند ، همان جیمی ای که با ردکردن کریس و خواستن فقط (دوستی معمولی) با او باعث شد که کریس به شخصی که به طرز وحشتناکی بی بند و بار و زن پرست است تبدیل شود . اما با دیدن مجدد جیمی کریس میفهمد که شانسی دوباره دارد تا بعد از سالها روابطش با جیمی را بیش از دوستی معمولی ببرد و …
جرج لوتز خانه ای به اسم آميتی ويل را در نيويورک به مبلغ پائينی خريداری کرده و به همراه همسر و سه فرزندش به آنجا نقل مکان می کند. آنها پس از مدتی در می يابند که اين خانه تاريخ خونباری داشته است. يکسال قبل در اين خانه پسر جوانی به اسم رونالد نيمه شب شش عضو خانواده اش را بقتل رسانده است. اکنون جرج و همسرش متوجه اتفاقات عجيب و ترسناکی در خانه می شوند از جمله اينکه بچه های لوتز با ارواح کشته شدگان تماسهائی برقرار می کنند و پدر رالف که کشيش محله است پس از تطهير خانه دچار يک بيماری حاد می شود و همچنين رفته رفته جرج احساس می کند شبيه رونالد شده است...
مستندی در رابطه با خرید و سرپرستی "راکسام ای.اف.سی"، یکی از قدیمیترین باشگاههای حرفهای فوتبال که توسط دو بازیگر هالیوود به نام رایان رینولدز و راب مکالهنی اداره می شود.