یک گیمر تازهکار اما موفق ، پس از ورود به مسابقات مهیج گیمینگ با بزرگترین چالش خود روبرو میشود. او در این مسیر باید سعی و تلاش خود را بیشتر کند تا بتواند جایزهی فوقالعادهی مسابقات قهرمانی ویدئو گیمینگ را ببرد. اما…
داستان فیلم Fahrenheit 451 براساس کتابی است که به قلم ری بردبری نوشته شده و با همین نام در سال 1935 منتشر شده است. در این فیلم، آیندهای به تصویر کشیده میشود که تمامی کتابها غیرقانونی تلقی و سوزانده میشوند. فارنهایت 451، دمایی است که کاغذ در آن شروع به سوختن میکند. گای مونتاگ یکی از افرادی است که مسئولیت سوزاندن کتابها را دارد. او از جایگاهی که در این دنیا دارد بسیار خوشحال است. اما رفته رفته مدام این سوال در ذهن مونتاگ به وجود میآید که چرا کتابهای دنیا باید نابود شوند؟
ناشناخته ترین یک فیلم مستند حماسی است که 9 دانشمند را به نقاط خارق العاده ای از جهان می فرستد تا پاسخ های غیرمنتظره ای برای برخی از بزرگترین سؤالات بشریت پیدا کنند. زندگی چگونه آغاز شد؟ ساعت چنده؟ آگاهی چیست؟ واقعا چقدر می دانیم؟
کیت (مکال لامباردی)، یک فروشنده خورده پای مواد مخدر که مدتی توسط پدرش (جیم بلوشی) تحت بازداشت خانگی در بالتیمور بود، دوباره وارد جامعه ای می شود که با همه وجودش اثر بیکاری، بی توجهی و جدایی را در آن حس میکند. حال او تمام تلاشش را میکند تا از این وضع خارج شود..
هورو ساکاکی و متحدانش پس از شکست خردشده در دست خداوند زمین، هورو ساکاکی و متحدانش با یک قبیله مهاجم اسرارآمیز، که از انسانهایی که 20،000 سال پیش در زمین پشت سر گذاشته بودند، روبرو می شوند، کشف یک قلعه محاصره شده از شهر که از گودزیلا بلند شده است
فیلم داستان یک کشیش سابق در خدمت ارتش را دنبال میکند که عزادار پسر از دست رفتهاش، یک سرباز کشته شده در درگیری است. او که برای حمایت به یک کلیسای محلی پناه میبرد و با یک زن و شوهر رادیکال و طرفدار محیط زیست آشنا میشود. اما زمانی که کشیش پی به فساد در خانه عبادت و فراتر از آن میبرد شرایط از همیشه تلختر میشود…
داستان فیلم درباره یک سگ پلیس از نژاد روتوایلر است که ماموریت دارد تا مخفیانه بعنوان یک سگ نمایشی وارد یک نمایشگاه معتبر سگ شود و با کمک همکار انسان خود یعنی فرانک از وقوع یک فاجعه جلوگیری کند…
در این بازی پیچیده و چالشبرانگیز که «شیطان» برگزارکننده اونه، شرکتکنندهها یک هفته فرصت دارن تا بهعنوان باهوشترین بازیکن انتخاب بشن و جایزه بزرگ رو به دست بیارن.
در سال 198 دوران خورشیدی در توکیو، آتش نشانی ویژه با پدیده ای به نام احتراق خود بخودی انسان مبارزه می کند، که در آن انسان ها به جهنم های زنده ای تبدیل می شوند که "جهنمی" خوانده می شوند. برخلاف جهنمی هایی که اولین نسل از موارد احتراق خودبخودی انسان هستند، نسل های بعدی توانایی دستکاری شعله ها را حین نگه داشتن فرم انسانی دارند. شینرا کاساکابه، جوانی که توانایی مشتعل کردن ارادی پاهایش دارد و ردپای شیطان نامیده می شود، به جوخه مبارزه با آتش 8 ملحق می شود که از دیگر افراد استفاده کننده از شعله ها تشکیل شده و تلاش می کنند تا هر جهنمی که با آن مواجه می شوند را خاموش کنند. فرق های جهنمی را ساخته، شیرا شروع به پرده برداشتن از حقیقت درباره آتش مرموزی می کند که باعث کشته شدن خانواده اش در 12 سال پیش شده.
مستندی در رابطه با خرید و سرپرستی "راکسام ای.اف.سی"، یکی از قدیمیترین باشگاههای حرفهای فوتبال که توسط دو بازیگر هالیوود به نام رایان رینولدز و راب مکالهنی اداره می شود.
برای سالیان درازی جنگ بزرگی میان امپراطوری پیشرفته از نظر علمی و نبولیس، قلمروی ساحره ها، در جریان است. تا اینکه جوان ترین شوالیه ای که لقب قویترین جنگجوی امپراطوری را گرفته با شاهدخت کشور رقیب ملاقات میکند. با اینکه انها دشمن قسم خورده یکدیگر هستند، شوالیه تحت تاثیر زیبایی و وقار شاهدخت قرار میگیرد و شاهدخت نیز متاثر قدرت و روش زندگی شوالیه میشود. آیا جنگ میان آن دو روزی به پایان خواهد رسید؟
کورت راکهنز یک پسر مهربان برای مهمانی قهرمان، نیش اژدهای شعله ور است. یک روز، او از مهمانی اخراج می شود و متوجه می شود که پایین ترین رتبه را در جنگ دارد. کورت برای گذران زندگی، مشاغل مختلفی را انتخاب می کند و متوجه می شود که توانایی های شگفت انگیزی دارد. اگرچه او هنوز متوجه این موضوع نشده است، اما کورت در حالی که به سفری جدید میرود، مهارتهای رتبهبندی SSS در هر چیزی غیر از جنگیدن دارد.
لی یون جه (Lee Yeon Jae)، یه زنی که میفهمه عمرش کوتاهه، تصمیم میگیره از کارش تو آژانس مسافرتی دست بکشه و تا جایی که میتونه زندگی رو به معنای واقعی بچشه.
مردی و زنی که به شدت از سوی همسرانی که به آنها اعتماد داشتند خیانت دیدهاند، به سوی یک رابطه عاشقانه جدید حرکت میکنند و تلاش میکنند با وجود درد و ناامیدی ناشی از این خیانت، زندگی خود را از نو طراحی کنند.
داستان سریال درباره مردی چهل ساله به نام "جان نولان" می باشد که زندگی راحت خود رها کرده و از شهر کوچک خودش به لس آنجلس می رود تا به آرزوی دیرینه خود، یعنی پلیس شدن در اداره پلیس لس آنجلس برسد و …
آکادمی های شهر به بخش های خود تقسیم شده اند و عمدتاً مستقل در نظر گرفته می شوند. شورای عمومی دانش آموزی به عنوان یک هیئت مدیره برای مدیریت آکادمی ها به عنوان یک کل عمل می کند. با این حال، توانایی این گروه برای حکومت پس از ناپدید شدن مرموز رئیس شورای عمومی دانش آموزی متوقف شده است. در غیاب رهبری رئیس جمهور، مسائل بی شماری در سراسر کیووتوس ظاهر شده است. برای جلوگیری از فاجعه، شورای عمومی دانش آموزی از باشگاه تحقیقات فدرال، که به نام Schale شناخته می شود، درخواست کمک می کند. در واقع شاله جدیدترین باشگاه شهر و آخرین باشگاهی است که قبل از ناپدید شدن رئیس جمهور تایید شده است. Schale برای انجام وظیفه خود به راهنمایی یک سنسی تکیه می کند که می تواند به آنها کمک کند تا حوادث اطراف Kivotos را حل کنند.
بانگ سئونهوا با تلاش و سماجت از مشکلات بچگیش رد میشه و توی کار شیرینیپزی خونوادش حسابی پیشرفت میکنه. پیوند همیشگیش با مون سانگهیوک وقتی به خاطر خواستههای کنترلنشده به یه تراژدی میرسه و خونوادش رو از دست میده، به هم میریزه. بعد از این ماجرا که خیلی ناعادلانهست، تصمیم میگیره انتقام بگیره.
جانگ ها نا چهارمین دختر از بزرگترین پسر یه خونوادهست که چند قرن سس سویا تولید میکنن. به خاطر مشکل مالی، مجبوره خودشو مرد جا بزنه. چون خونواده برای بیزنسشون به یه مرد نیاز داره، بعد از چهار تا دختر، دیگه بیخیال پسردار شدن شدن و حالا این دختر باید نقش یه پسر رو توی خونواده بازی کنه.
دستیار جوان یک آزمایشگاه ضمن حضور در یک دوره پزشکی قانونی آنلاین، از مطالعه یک پرونده می فهمد این موضوع ارتباطی با گذشته او دارد. او با کمک دو استاد زن، می خواهند یک قاتل را به عدالت بسپارند ...
می گویند کسانی که آخرین بار می خندند، بهترین می خندند. در دنیایی پر از بحران با افراد شرور در همه جا، خانواده ای پر از انرژی وجود دارد که تصمیم می گیرند برای زنده ماندن به یک شرور سطح بعدی تبدیل شوند! اوه نارا، که در دوران مدرسه دختری کاملاً برونگرا بود، نمیتواند روحیه رقابتی خود را پنهان کند و با نگرش دیکتاتوری کنترل خانوادهاش را به دست میگیرد. به نظر می رسید که او در بیرون برای شوهر سرسختش فداکاری می کند، اما ماهیت واقعی او را نمی توان پنهان کرد. علاوه بر این، با زندگی در همسایگی رقیب خود، خواهر کوچکترش یو جین، کنترل اقتدارگرای او قوی تر می شود. به هر حال، عشق او به خانواده اش بدون تغییر باقی می ماند، اما یک مزاحم ظاهر می شود. چگونه جرات می کنند وارد فضای او شوند؟ او بهعنوان یک شرور که مانند هیچکس دیگری نیست، چه واکنشی نشان خواهد داد؟
شبکه ی AMC دیگه با علایق بیننده گانِ خودش خوب آشناست و میدونه که وقتی Norman Reedus رو در The Walking Dead اون هم با اون تیرکمون معروفش داره واکر هارو میکشه میبینن لذت میبرن ، حالا فکر کنید وقتی با موتور تو شهر میچرخه طرفداران چه حسی دارند؟! برنامه ی Ride with Norman Reedus که در اون Reedus در هر قسمت با یک مهمان (بازیگر،خواننده و ..) در یک مکان و شهر با موتور به گشت و گذار خواهند پرداخت.
کیم مین جون، یک کارمند اداری 30 ساله، احساس می کند در یکنواختی شغل 9 به 5 خود گیر کرده است و احساس می کند چیزی در زندگی اش کم است. وقتی بزرگتر می شود، برای دستیابی به چیزهای بیشتر فشار می آورد، اما همه چیز راکد به نظر می رسد. زندگی او زمانی تغییر می کند که دوست پسر سابقش، جین هوان، پس از 10 سال به عنوان یک همکار جدید دوباره ظاهر می شود. در حالی که جین هوان جذاب و با اعتماد به نفس باقی می ماند، مین جون احساس می کند که از زمان جدایی آنها به جلو حرکت نکرده است. مین جون سعی می کند روی کار تمرکز کند، اما به نظر می رسد جین هوان برنامه های متفاوتی دارد.
دنیای هی سو حول محور چان یانگ، بهترین دوست و دوست مخفی او می چرخد. او بدش نمی آید که چان یانگ را از کناری تشویق کند یا به تمام مشکلات دخترش گوش دهد. برای او اهمیتی ندارد که مردم او را فقط به عنوان "دوست چان یانگ" بشناسند. سپس یک روز، هی سو شروع به شنیدن نام او در همه جا می کند. در اتوبوس، در سالنها، هنگام ناهار... معلوم شد، شایعهای در مدرسه به گوش میرسد، "یک مشکل عشقی دارید؟ هی سو را در کلاس 2 پیدا کنید و او به شما میگوید چه کار کنید!". با آن، هی سو ناگهان خود را در مرکز توجه می بیند. اما چگونه می توانست به کسی توصیه کند؟ او حتی نمی داند که در مورد دلدادگی خودش چه کند!
یک روز در راه بازگشت از مدرسه به خانه، کونوها کوگا، ساتوکو کوساگاکوره، نینجایی را که از دهکده اش فرار کرده بود، نجات می دهد. به زودی، تعقیب کنندگان از دهکده در جستجوی ساتوکو ظاهر می شوند تا کونوها ماهرانه با آنها برخورد کند. همانطور که مشخص است، دبیرستانی بی ادعا در واقع یک قاتل است. بنابراین، زندگی مشترک بالقوه یک نینجا و یک قاتل آغاز می شود!