داستان فیلم در مورد گروهی از دانشجوهای کالجی امریکایی می باشد که به امید یافتن طلا، راهی جنگل های جنگ زده ی ویتنام می شوند. اما خیلی زود رویای آنها جای خود را به ترس می دهد چرا که راهنمای محلی سفرشان آنها را رها می کند و انها بدون اینکه قادر باشند با کسی تماس بگیرند، در اعماق جنگل گم می شوند.
در طول جنگ جهانی دوم، نیروهای آلمانی، آمریکایی ها را در "نبرد گذرگاه القصرین" شکست دادند. یک گروهبان تنها، به نام رولاند روتاک، از دسته خود در مناطق بیابانی آفریقا جدا شده است. او توسط سربازان آلمانی اسیر میشود و مجبور است با بدترین ترس خود مواجه شود. ترس هایی که تاثیر بسیار بدی در در زندگی پس جنگش میگذارد و...
کریم آوینوز ، کارگردان برزیلی مستقر در برلین ، یک سال در زندگی پناهجویان در Tempelhof تاریخی برلین ، فرودگاه سابق ساخته شده توسط دولت نازی به عنوان سمبل آلمان هیتلر را شرح داد...
داستان سگی است که ستاره ی موسیقی پاپ است و اینبار همراه با دوستان خواننده ی دیگرش به یک تور در دنیا میروند و داستان های هیجان انگیز جدیدی را خلق میکنند ...
داستان این فیلم درباره ی زنی به نام الی است که در حال ترک اعتیاد می باشد. او به همراه دو فرزندش به شهر جدیدی نقل مکان می کند تا زندگی جدیدی را شروع کند اما متاسفانه این کار هم به او کمک نمی کند و...
ایستگاه بینالمللی فضایی اکنون تبدیل به یک زندان شده است. زندانی که هیچکس نمیتواند از آنجا خارج شود و حتی مکان زندان را هم نمیدانند. اما پس از اینکه گروهی از زندانیان کنترل ایستگاه را به دست میگیرن...
این فیلم روایتگر داستان مردی شکستخورده در زندگی است که سعی دارد با شرکت در برنامهای خاص به زندگی خود معنا ببخشد. در این برنامه آنها مجبور به خوردن معجونی خاص خواهند شد که تمامی افکار منفی را از وجودشان خارج کرده و نهایتا بدان جان خواهد بخشید. اما چه اتفاقی خواهد افتاد وقتی در قالب موجودی زنده شاهد افکار منفی خود باشید و…
داستان فیلم در خصوص زوجی خلافکار است که در یکی از سرقتهای خود از یک خانه با یک زن اسیر شده در آنجا روبرو میشوند، که در ادامه متوجه میشوند صاحب خانه برای آنها نقشه کشیده است.
الکس یک "مربی سگ" دوست داشتنی، با استعداد و باهوش هست که با کاترین، زنی عالی و با خانواده ای خوب وارد رابطه ای عاشقانه میشود، کاترین قصد دارد تا الکس را به مردی ایده آل برای ازدواج و زندگی آینده شان تبدیل کند اما...
داستان درباره دو عاشق بنام لیام و ناتالی است که به خاطر یک سری مسائل برای مدتی از یکدیگر جدا میشوند اما به واسطه موزیک مجدد به کنار یکدیگر باز میگردند و…
در طی اعزام دولت ایالات متحده (آمریکا) به چوسان در سال ۱۸۷۱ پسری بچه ای از چوسان بوسیله یک کشتی جنگی آمریکایی به آمریکا میره. او به عنوان فردی بالغ و به عنوان یک سرباز آمریکایی مستقر در چوسان، به کشورش برمیگرده…
این سریال در مورد زنی است که سعی دارد خاطراتی را که پس از عمل جراحی پلاستیک صورتش از بین رفته را دوباره بدست آورد. پزشک جراح او هان گانگ وو (کیم جه وون) نیز در این مسیر بهش کمک میکنه…
آیانو هانساکی، دانش آموزِ سال اولی در دبیرستان مقدماتی “کاناگاوا کیتاکوماچی” میباشد، او یک توانایی در بدمینتون دارد که میتواند بدون زحمت از دیگران پیشی بگیرد با این حال اون از بازی کردن در این رشته ی ورزشی اجتناب میکند. اون با “ناگیسا آراگاکی”آشنا می شود، او یک دانش آموزِسال سومی میباشد که شب و روز با این هدف تمرین میکند که بهترین بازیکن در ژاپن شود. او توسط مربی “تاچیبانا کنتارو” تشویق شد ، و توسط باشگاه همکاران حمایت شد ، و توسط رقبای مختلف اخراج شد، این دو، جوانی شان را درگیرِ عشق ورزیدن به ورزش میکنند و خیلی هیجان زده هستند مانند شاتلی که با بالاترین سرعت پرواز میکند
«اوکابه رینتورو» ملقب به دانشمند دیوانه با کمک «ایتارو» و «مایوری» دو تا از دوستان نزدیکش، تصادفاً به اختراع مهمی دست پیدا میکنن: میتونن به گذشته ایمیل بفرستن و اونو تغییر بدن اما نتایج کار به این سادگی قابل بررسی نیست چون فقط اوکابه تغییرات زمان رو یادشه …
داستان این انیمه درباره ی پسری به اسم ناناسه هاروکا است که همیشه عاشق اب و شنا کردنه . قبل از فارق التحصیل شدن از دبستان اون به تیم شنای مدرسه شون ملحق میشه و با سه تا دیگه از هم تیمی هاش به اسم های تاچیبانا ماکوتو ، هازوکی ناگیسا ، ماتسوکا رین توی این مسابقات شرکت میکنن . اونها برنده این مسابقه میشن و بعد از این مسابقه هر کدوم از اونها راه خودشون رو میرن زمان میگذره و اونها وارد دبیرستان میشن یه روز رین جلوی هاروکو ظاهر میشه و اونو به یه مسابقه دعوت میکنه . هاروکو شکست میخوره و وقتی قدرت باور نکردنی رین رو می بینه میره و دوباره دوستای خودش رو پیدا میکنه و یه عضو جدید به اسم ریوگازاکی ری رو هم به تیم شنا میاره و تیم شنای مدرسه ایواتوبی رو تشکیل میده با این هدف که رین رو شکست بده.
“دﻧﺪی ﻓﻀﺎﻳﻲ”، ﺧﻮﺷﺘﯿﭙﻲ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻓﻀﺎ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ! اﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮاﺟﻮیِ ﺧﯿﺎﻟﺒﺎف ﺑﺎ ﻣﻮھﺎی ﭘﻔﻲ ﺷﮑﻞ ﺧﻮد ﺳﺮاﺳﺮ ﮐﮫﮑﺸﺎن را ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﭘﯿﺪا ﮐﺮدن ﻓﻀﺎﻳﻲ ھﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎل ﮐﺴﻲ ﺑﻪ آن ھﺎ ﺑﺮﺧﻮرد ﻧﮑﺮده،ﺟﺴﺖ وﺟﻮ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ. هر گونهی جدیدی که دندی اکتشاف میکند، برای او جایزهی جانانهای به همراه دارد، ولی این خوشتیپ باید سریع عمل کند؛ چون هرکسی که زودتر آن گونهی جدید را پیدا کند، زودتر به پول مورد نظر میرسد. همکارهایی که در این مسیر با دندی همراه هستند، رباتی کوتوله به نام "کیو تی" و "میو"، فضاییای که به شکل گربه است، میباشند. "دندی" شجاعانه مناطق مختلف زیستی مربوط به گونههای متنوع فضایی را اکتشاف میکند. با خوشتیپترین شکارچی فضایی تمام کهکشانها و زمانها، "دندی" در کنار ماجراجوییهایی که در انتهای لبه دنیا به پایان میرسند، همراه شوید.
داستان توی اونیکاوا شکل میگیره، جایی که هاروکا یه تیم والیبال ساحلی رو با کاناتا تشکیل میده. کاناتا که به خاطر قد کوتاهش بیخیال والیبال شده بوده توسط هاروکا قانع میشه که دوباره شانسشو امتحان کنه و با هم به تورنمنت میرن.
این سریال داستان دوبرادر دوقلو میباشد که برخلاف ظاهر شبیه به یکدیگرشان، زندگی کاملا متفاوتی دارند. “هان سوو هو” یک قاضی قابل احترام هست، درصورتی که “هان کانگ هو” یک خلافکار ماهر هست. زمانی که “هان سوو هو” به طور ناگهانی ناپدید میشه، “هان کانگ هو” جای برادر دوقولوش به عنوان قاضی زندگی میکنه و …
گونگ وو جین (یانگ سه جونگ) یه مرد مجرد ۳۰ ساله ست و به عنوان یه طراح کار میکنه. با توجه به آسیب روحی که ۱۳ سال پیش تجربه کرده اون نمیخواد که با دیگران رابطه ای داشته باشه. وقتی که وو سوری (شین هی سان) ۱۷ ساله بوده به کما میره و ۱۳ سال بعد از کما به هوش میاد. سن روحیِ اون هنوز هم ۱۷ ساله هست اما حالا ۳۰ سالش شده. گونگ وو جین و وو سوری عاشق و گرفتار هم میشن.
در یک بازی MMORPG به اسم “Union”، یه گروه افسانه ای به نام سوبارو وجود داره. این گروه از یه مشت رفیق دبستان و راهنمایی ای درست شده که با حواس مختلفشون مرز های بازی رو جا به جا کردن. با این حال، طی یه اتفاق که منجر به یک مرگ هم میشه، “Union” متوقف میشه و این دوستان از هم جدا میشن. 6 سال بعد، دانش آموز دبیرستانی هاروتو به بازی جدید به نام “Reunion” وارد میشه و با یه دختر دوباره تیم تشکیل میشه. آساهی -یکی از اعضای سابق تیم سوبارو، و دوست بچگیش که الان باید مرده باشه. اون یه روه دیجیتالیه،یا…؟
هان سونگ جو (Ji Hyun woo) یک جراح مغز و اعصابه که تمایل زیادی به رقابت و پیروزی داره. جو این اه (Lee Si young) یک متخصص غدده که علاقه زیادی به هورمون ها داره و معتقده که زندگی بوسیله آنها کنترل میشه. این دو بعد از کار کردن با یکدیگر عاشق هم میشن و …
کیم یونگ جون (جی سو) دانشجوی فلسفه است. کیم یونگ جون بعد از اعتراف احساساتش به یکی از همکلاسی هایش و رد شدن، اوضاع سختی رو میگذرونه تا اینکه با کیم دوک هوان (یونگ جه میونگ) آشنا میشه که زیر یک پل در نزدیکی آپارتمانش زندگی میکنه. او هم مثل یونگ جون شکست عشقی رو تجربه کرده و قرض و بدهی زیادی داشته...
اوراشیما جزیرهایست دور افتاده از سرزمین اصلی. مردم آنجا بدون هیچ دغدغهای زندگی میکنند. ولی پنج سال پیش، بدیمنی سراغ سه خانواده بزرگ جزیره آمد و سوءظن آنها را در بر گرفت. مردم جزیره با سرزمین اصلی قطع رابطه کرده و شروع به انحطاط کردند. تنها سه دختر از سه خانواده متفاوت میتوانند جزیره را نحات دهند ولی سنتهای قدیمی دست و پای آنها را بسته و محدود شدهاند. روزی مردی که ادعا میکند از آینده است پا به جزیره گذاشته و به تنهایی تلاش میکند که سرنوشت جزیره را نجات دهد.
کانگ می ره بخاطر چهرش شخصیتی خجالتی داره و به همین خاطر در مدرسه مورد آزار اذیت واقع میشده. حالا او بعد از تحمل یک جراحی پلاستیک زیبا شده ولی هنوز خجالتی باقی مونده. در سال اول دانشگاه با دو کیونگ سونگ آشنا میشه کسی که مردم رو از روی ظاهر قضاوت نمیکنه و …
"ژوئن" و "اسکار" یک زندگی راحت اما بسیار قابل پیش بینی در زندگی زناشویی دارند تا اینکه ناگهان آنها خود را در موقعیت کاملا غیر منتظره قرار می دهند و سوالاتی در مورد عشق و ازدواج برای آنها پیش می آید...
محوریت سریال درباره سم سوئیفت (ریچل بیلسون) ستاره نقشهای کارآگاهی در تلویزیون است که اکنون فراموش شده. او تلاش دارد تا به کمک ادی والتیک (ادی سیبیران) که یک کارآگاه خصوصی است و با حل پرونده های جنایی، جایگاه خودش را در میان مردم باز یابد…
پارک یو ها (هان جی هه) در دانشکده پزشکی سخت درس خواند و دوره انترنی را به پایان رساند و بخاطر پدرش سخت کار کرد تا پزشک شود. پدر یو ها ۴ فرزندش را به تنهایی بزرگ کرد و خواهر بزرگترش هم فداکاری زیادی برای خانواده کرده است. جانگ اون ته (لی سانگ وو) پزشک است و برای انجام خدمات پزشکی در خارج از کشور داوطلب شد اما به کره برمی گردد.( اون ته) تمایلی به ازدواج ندارد، زیرا پدرش کار پزشکی را به خانواده اش ارجحیت داد و( اون ته) معتقد است مثل پدرش است…