کریستف شوارتز، فیلمساز، برای یک مستند تلویزیونی اتریشی به نام "سالهای تأثیرگذار"، یک سال را بدون پول سپری میکند. هدف او از این کار، شرکت در فعالیتهای اقلیمی و ضدسرمایهداری، و همچنین خرید مخفیانه یک خانه ییلاقی است.
سه زوج علاقهمند به ورزش پرخطر بیس جامپینگ، طی هفت سال زندگی خود را وقف این ورزش هیجانانگیز کردند. آنها با به خطر انداختن همه چیز، عشق و وفاداری خود را در شرایط سخت محک زدند.
چهاردهمین دور از مسابقات قهرمانی جهان موتورسواری در سال ۲۰۲۴، گرند پری امیلیا رومانیا نام داشت. این مسابقات که به عنوان گرند پری پراماک امیلیا رومانیا نیز شناخته میشود، در روز ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۴ در پیست بینالمللی میسانو مارکو سیمونچلی در میسانو آدریاتیکو برگزار شد. این گرند پری پس از دو سال وقفه، مجدداً به تقویم مسابقات اضافه شد.
فدراسیون جهانی موتورسواری، اتحادیه تیمهای مستقل مسابقه و شرکت دورنا اسپورت، برگزار نشدن گرند پری هند در سال ۲۰۲۴ را اعلام کردند. به دلیل برخی ملاحظات عملیاتی، بازگشت مسابقات موتورسواری MotoGP به هند به اوایل سال ۲۰۲۵ موکول شده است.
سومین و آخرین قسمت از مجموعه گیون، با عنوان گیون 3، پس از رویدادهای میکس هیراگی به وقوع میپیوندد و بر روابط پیوسته میان شخصیتهای اصلی داستان تمرکز دارد.
داستان در یک ساختمان آپارتمانی اتفاق میافتد که شایعه شده است افراد زیادی یکی پس از دیگری در آنجا ناپدید میشوند. روایت زمانی شروع میشود که ماروکو، یک پیک جوان (مامور تحویل)، به طور تصادفی راز یکی از ساکنان مشکوک را کشف میکند.
پاندای محبوب فو بائو که در کره جنوبی متولد شده بود، به زودی به چین بازگردانده میشود. پرستاران باغ وحش که از جدایی او ناراحت هستند، تلاش میکنند تا لحظات پایانی فو بائو را شاد و خاطرهانگیز کنند.
این فیلم به بررسی چالشهایی میپردازد که ستارههای سابق کودک در مواجهه با شهرت زودهنگام با آن روبرو میشوند. همچنین، تأثیر این شهرت بر زندگی آینده آنها مورد تحلیل قرار میگیرد.
در ایستگاه ۱۷ از دوره ۷۵ مسابقات فرمول ۱، رانندگان در آذربایجان به رقابت پرداختند. تیمهای فراری و مکلارن عملکرد خوبی داشتند، در حالی که ردبول با مشکلاتی مواجه بود. در مسابقه، پرز، راننده باسابقه، نزدیک بود به کسب مقام سوم، اما در یک تصادف، مسابقه خود را به پایان رساند. در نهایت، پیاستری، لکلرک و راسل به ترتیب مقامهای اول تا سوم را کسب کردند. این مسابقه، نشان داد که هنوز رقابتهای هیجانانگیزی در پیش است. نقطه فرود بعدی، سنگاپور خواهد بود.
مسابقه UFC 306 با حضور دو مبارز مطرح،O'Malley و Dvalishvili، در تاریخ ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۴ در لاس وگاس برگزار شد. این رویداد که با حمایت مالی یک شرکت عربستانی نامگذاری شده بود، یکی از مهمترین رویدادهای سازمان UFC محسوب میشود.
گا یئول چان (Park Hae-Jin) فارغ التحصیل شده از دانشگاهی هست که دوره کارآموزی خود را با فشار فراوان توسط رییسی با افکار قدیمی، گذرانیده است. او بخاطر این حجم از فشار ، از آنجا فرار کرد ، سپس استخدام یک شرکت نودل سازی شده و به سرعت در شغلش ارتقا پیدا کرده و رییس بخش بازاریابی شرکت می شود، حال ورق برگشته و یک روز متوجه میشود که باید آموزش هایی را به کارآموزان سالخورده دهد و آن کارآموز کسی نیست جز رییس قدیمی اش و…
کیم سو یانگ (Shin Ha kyun) بعد از اینکه به عنوان قاضی مقابل مقامات مافوقش تعظیم نکرد وارد سیاست شد. وقتی به مجلس رسید، متوجه شد که تو مخمصه افتاده و با نو مین یانگ (Lee Min jung)، یکی دیگه از اعضای تازه وارد که از حزب پیشروان آزادی خواه انتخاب شده بود برخورد کرد . این دو علیرغم سیاست های مخالف یکدیگر در کار عاشق هم میشوند ولی باید احساسات خود را از همکاراشون و مطبوعات مخفی کنند…
"رلو" مردی صاحب همسر و دو بچه و همینطور یک زندگی دوگانه است. از دید خانوادهاش او یک راننده تاکسی عالیست، و کسی به او بدگمان نشده که عضو یک دسته گانگستر محلیست. هیچکدام از این دو زندگی جداگانهاش، از وجود دیگری خبر ندارند. اما او مدت زیادی نمیتواند اوضاع را تحت کنترل خود نگه دارد. بعد از کششتن اتفاقی شخصی، میخواهد از آن زندگی مخفی اش بیرون بیاید اما راه برگشتی نمیبیند و...
هنگامی که "اسکات"، پدر چهار فرزند دوست داشتنی می فهمد که سرطان دارد، او از تعدادی از نزدیکترین دوستان خود می خواهد تا در مراحلی از زندگی خانواده او به عنوان پدرهای پشتیبان باشند ..
بار سنگاب ، مکانیست که فقط شب ها اداره میشود و صاحب آن ، وول جو (Hwang Jung-Eum) زنیست که در کنار مشتریان میماند و سعی میکند زخم و دردهایشان را بهبود ببخشد چرا که مشتریان آنجا مردم عادی هستند که در حادثه ای کشته شده اند ، سنگاب مکانیست برای آرامش مردگان !
این انیمه بر پایۀ یک بازی استراتژی نقشآفرینی با همین نام ساخته شده است و در دنیای دیگری قرار دارد که در آن بازیکنها نقش «ریاست» را بر عهده میگیرند تا ماجراجوها را به کار گرفته و تربیت کنند. سپس ماجراجوها به سیاهچالها فرستاده میشوند تا با هیولاها مبارزه کرده و غنائم را جمعآوری کنند.
«جوری» و خانواده ش برای نجات برادر و برادرزاده خود از دست دزدان از وِردی مخفی که پدربزرگشان برای آنها به ارث گذاشته است استفاده می کنند؛ این ورد باعث توقف زمان می شود و آنها به سراغ دزدان می روند اما بعد از رسیدن به مقر دزدان متوجه می شوند که افراد دیگری نیز می توانند در حالت توقف زمان دنیا آزادانه حرکت کنند. حالا با وجود موجودات عجیب و غریب و کسانی که در این حالت توانایی حرکت دارند آنها به دنبال برگشت به دنیای عادی و زندگی روزمره می باشند.
کاگایا شوئیچی یک بچه دبیرستانی معمولی در یک شهر کوچیکه. ولی یک روز وقتی یک همکلاسی خوشگل در آتش سوزی انبار گیر میفته، او به قدرت مرموزی پی می بره: اینکه اون میتونه به یک سگ خزدرا(پشمالو) با یک هفت تیر بزرگ و یک زیپ پشت کمرش تبدیل بشه. او زندگی اون دختر رو نجات میده و رازش رو باهاش درمیون میزاره ولی اون دختر به دنبال خواهریه که خانوادش رو کشته و براش اهمیت نداره که این کار چقدر تحقیر آمیز بشه، اون دختر از شویوچی برای کامل کردن ماموریتش استفاده میکنه...
تسوچیمیکادُ هاروتُرا عضو خانواده ی معتبر اُنمیُجی است اما تواناییه دیدن انرژی روح را نداره پس سعی می کنه مثل هر دانش آموز معمولیی از زندگی مدرسه ایش لذت ببره اما یک روز دوست دوران بچگیش ناتسومه را میبینه و بهار زندگیش مسیر جدیدی را به خودش می گیره!
بالسا یه دختر ۳۰ ساله ست که بعد از مدت ها به شهرش برمیگرده. در طی چند سالی که نبوده تعلیم دیده و به یه محافظ حرفه ای تبدیل شده! به خاطر اتفاقاتی که در گذشته افتاده و مجبور شده بوده که ۸ نفر از عزیزنش رو بکشه با خودش عهد بسته که جون ۸ نفر رو هم نجات بده! به طور اتفاقی وقتی در حال عبور از روی یه پل بوده جون یه پسر بچه رو که از بالای پل به رودخانه پرت شده رو، نجات میده و در نهایت متوجه میشه که پسر بچه شاهزاده این سرزمین هست. در یه دیدار مهرمانه شبانه ملکه به بالسا میگه که اونها متوجه شدن که یک روح بدن شاهزاده رو تسخیر کرده و امپراتور در سدد کشتن پسر خودش هست و اتفاقی که اون روز افتاده بوده تصادفی نبوده. ملکه از بالسا خواهش میکنه که محافظت از پسرش رو به عهده بگیره و از این قسر و مملکت پسر بچه رو فراری بده. ولی وزیر اعظم و … که متوجه این ماجرا میشن گروهی رو به دنبال بالسا و پسر بچه میفرستن ..
هوتارو اورکی، پسر دبیرستانیای که به کمکاری عادت دارد، به درخواست خواهر بزرگترش به باشگاه ادبیات کلاسیک میپیوندد. در آنجا، با چیتاندا اِرو، دختری آرام و زیبا اما بسیار کنجکاو، فوکوبه ساتوشی، پسر خندهرویی با حافظهای خارقالعاده، و ایبارا مایاکا، دختری کوتاهقد و سختگیر آشنا میشود. آنها برای حل معمایی که ۴۵ سال پیش رخ داده است، دست به کار میشوند. سرنخهای این معما در مجموعهای قدیمی از آثار اعضای پیشین باشگاه کلاسیک، با نام "هیوکا"، پنهان شده است.
۲۰۰ سال پیش انسان ها و خون اشام ها توافق میکنن کاری به هم نداشته باشند ولی حالا جائه مین (یئو جین-گو) که دانش اموز محبوبیه عاشقه بائک ماری میشه ماری هم که تازه مدرسشو عوض کرده سعی میکنه که پنهان کنه که خون اشامه و ...
این سریال در دنیای امروزی در حالیکه که کشور به صورت پادشاهی مشروطه اداره میشود در جریان است. اوه سانی (جانگ نارا) یه بازیگر موزیکاله که یک شبه بعد از ازدواج با امپراطور بسیار مشهور میشه. او در قصر به دنبال عشق و شادی واقعیست در حالی که با استبداد و قدرت درباریان مبارزه میکند و تلاش میکند تا…
این سریال درباره یه پسر پولدار به نام کانگ جی سانگ معروف به لویی هست که ظاهراََ مادر بزرگش توی فرانسه بزرگش کرده اما از بخت بد حافظه اشو از دست میده و توی سئول گم میشه. بوک شیل با ورود به زندگیش مسیری جدید با امید های نو ایجاد میکنه …
پسربچه مدرسه ای جوانی به نام آکیرا فودو و پدرش برای تعطیلات به هیمالیا سفر میکنند و پدرش در آنجا کشته می شود. آکیرا سپس توسط مردشیطانی در تلاش برای بدبختی و عذاب انسان ها تسخیر می شود.
داستان در استانبول در سال 1800 آغاز می شود و به سمت جلو پیش می رود. "میا" با شورشیان جوان برای نابود کردن "دیمیتری" رهبر خون آشام هاب بی رحم، در جاده ای که در کنار یک کلوپ شبانه لوکس در استانبول قرار دارد، در کمین نشسته اند ...
در جهانی تشکیل شده از جزایر مختلف، قهرمان جوانی از جزیره آستورا با ماجراجویی به نام کایل ملاقات میکند و او را در ماجراجویی اش در جزیره همراهی میکند. آنها با دختر اسرارآمیزی با نام آیریس و گربه ی سخن گوی سفید رنگی ملاقات میکنند، و همراه آنها، به سفر خود به خرابه های روی جزیره ادامه میدهند و آنجا جزیره ای پرنده پیدا میکنند. در آنجا، کایل طعمه ی تاریکی میشود و گروه تصمیم میگیرد که به حرفهای کایل قبل از ناپدید شدن عمل کند و به دنبال آن جزیره به پایان دنیا سفر کنند تا هفت «خط رونی اعظم» را پیدا کنند.
هیچ کدوم از افرادی که برای جین سانگ (کانگ جی هوان) کار میکنن دل خوشی ازش ندارن. با این حال رو دا (بک جین هه) تلاش میکنه تا اونو به آدم بهتری تبدیل کنه اما یه روز وقتی خیلی از دستش عصبانی میشه آرزو میکنه که رییسش بمیره! وقتی جین سانگ با یه کامیون تصادف میکنه و میمیره کلی خودشو سرزنش میکنه که ای کاش همه اینها یه خواب باشه و روز بعد وقتی از خواب بیدار میشه میبینه همون روز قبل براش تکرار شده و تا رییسش رو از مردن نجات نده نمیتونه جلوی تکرار این روز خاص رو بگیره و…