"کلادین" رویای ساختن سالن زیبایی برای هیولاها و افردا عجیب غریب را دارد تا اینکه فرانکی نیروگاه برق از کار افتاده و رها شده را مکانی مناسب برای ساختن رویای دوستش می داند و ...
یک خون آشام به نام "دراکولارا" قرار است داستان را نقل کند . او در مورد چیزهایی که برای بسیاری مردم عادی بوده ولی برای برخی عادی نمی باشد صحبت می کند . او در این مسیر با "فرانکی استین" همراهی می کند زیرا هر دو در یک مدرسه می روند و با دختری به نام "کلادین ولف" آشنا می شوند . این سه دوست در ادامه ی مسیر با دختری دیگر به نام موآنیک آشنا می شوند او یک زامبی بوده و ارتشی به نام "زام بوی"دارد . آنها قصد دارند تا دنیا را از چنگ انسان ها در آورند . "مونیکا" شخصیت اصلی این داستان می باشد و "دراکولارا"به همراه "مونیکا"در تلاش است تا با یک دختر مشهور به نام "تش" ارتباط برقرار کنند که بعدها به یک هیولا شبیه آنها تبدیل می شود .
یک سرباز صلح دوست از چین باستان به یک جهان که توسط یک مار ۹ سر حکومت می شود، منتقل می شود. این سرباز که پاندا است در راه با دوستانی همراه می شود و تصمیم میگیرد صلح را در جهان برقرار کند و …
به باربی، چلسی، و تولهسگش هانی ملحق شوید؛ آنها در رودخانههای رنگینکمان با پریهای دریایی زیبا شنا میکنند و در میان ابرهای آبنبات چوبی با پریها به پرواز درمیآیند.
چهارده سال از سومین برخورد نزدیک گذشته است.همه دنیا تغییر کرده به جز،"شینجی ایکاری" که در محیطی عجیب بهوش می آید."میساتو" گروهی را تشکیل داده که از "نرو" جدا شده است...
زیر حملات دائمی فرشتگان،"نرو" دو خلبان جدید را معرفی می کند،"ماکینامی" اسرارآمیز و "آسوکا" قدرتمند.در همین حین "گندو ایکاری" و "سیل" پروژه ای مخفی را پیش می برند و...
شیء با ارزشی (مهر پادشاه) در حین انتقال به جامعه ارواح به وسیله گروهی مرموز دزدیده شده و توشیرو هیتسوگایا، کاپیتان بخش دهم، که برای انتقال مهر انتخاب شده، با رهبر دزدان مبارزه می کند و کمی بعد ناپدید می شود. پس از این اتفاق جامعه ارواح تشخیص می دهد که هیتسوگایا توشیرو خائن است و باید دستگیر و اعدام شود. کوروساکی ایچیگو این تصمیم را نمی پذیرد و به همراه ماتسوموتو رانگیکو، کوچیکی روکیا و آبارای رنجی تصمیم میگیرند تا مغز متفکر دزد مهر را برملا کرده و هیتسوگایا را پیدا کنند تا آزاد شود. در همین هنگام، یک شیاد به دنبال مجرمان میگردد و به رازی تاریک که مرتبط با یک شینیگامی مرده می باشد، پی می برد.
داستان این فیلم مربوط به گروهی است که ماموریت حفاظت از یک تمدن قدیمی را به عهده گرفته است. تمدنی که به خاطر پیشرفت های بررسی نشده ، نابود گردید. از نظر آنان ، بازگشت به علمی که در تاریکی قرار گرفته ، باعث ایجاد تاریکی می گردد. به دنبال این هشدار ، سازمانی به نام " آرگام " تشکیل گردید تا از فناوری و آثار به جامانده از این تمدن پیشرفته محافظت کند. ماموران ویژه ای که در این سازمان خدمت می کنند ؛ با نام " اسپیرگان " شناخته میگردند.
این انیمه پایانی بر انیمه سریالی Neon Genesis Evangelion می باشد. NERV با یک حمله وحشیانه از سوی SEELE مواجه می شود، اما بدلیل اینکه آسوکا در کما به سر می برد و شینجی نیز دچار فروپاشی عصبی شده، همه چیز بزودی سورئال می شود.
اوایل قرن 21 شهاب سنگی در قطب جنوب سقوط کرد وقتی دانشمندان برای تحقیق به محل حادثه اعزام شدند انفجار دیگری رخ داد که به “Second Impact” طبقه بندی شد. شینجی ایکاری پسری 14 ساله که برای دیدن پدرش به شهر Tokyo3 اومده شهری قلعه مانند که توسط مجودات غول پیکری به نام “Angels” به محاصره در اومده و...
جان مک کین جت خود را از یک ناو پرواز می دهد یک مأموریت بمب گذاری بر سر هانوی ، ویتنام شمالی . همانطور که زنگ اخطار از موشک های ورودی خبر می دهد ، مک کین همچنان با رها کردن بمب می ماند ، اما موشک به او اصابت می کند. او در آب فرود می آید و گروهی خشمگین او را به ساحل می کشانند و اسیر می کنند...
در سرزمین ایولف، مردم دیگر بزرگ نشده و صدها سال عمر میکنند. اما هنگامی که جنگی سخت در این سرزمین به وقوع میپیوندد ، نوجوانی به نام ماکیا تلاش میکند تا از سرزمین خود فرار کند و بدون خانه در جنگلی تاریک تنها میماند. در این بین او با اریال آشنا میشود که والدینش را از دست داده و به نگهبان او تبدیل میگردد. این انیمیشنی به داستان این دو نوجوان میپردازد، هنگامی که اریال بزرگ شده درحالی که ماکیا تغییری نمیکند و…
هانتر ( به معنی شکارچی ) فردیه که دور دنیا سفر میکنه و هر جور ماموریت خطرناکی که فکرشو بکنید انجام میده . از دستگیر کردن مجرم ها گرفته تا کنجکاوی و جستجوی سرزمین های ناشناخته به دنبال گنج . گون ( Gon ) پسر جوونیه که پدرش چندین سال پیش ، موقعی که یه هانتر بوده ، ناپدید شده . گون باور داره که اگه بتونه پا جای پای پدرش بزاره ، ممکنه یه روز بتونه دوباره بهش بپیونده . بعد از اینکه گون 12 سالش میشه ، خونه رو ترک میکنه و ماموریت شرکت در آزمون " هانتری " رو امتحان میکنه . آزمونی که بخاطر پیشرفت کندی که آزمون دهنده داره و درصد بالای مرگش برای هانتر رسمی شدن حسابی معروف شده . گون با کوراپیکا که به عشق انتقام زندست ، با لوریو که میخواد در آینده دکتر بشه و با کیلوآ که قبلا یه قاتل سرکش بوده دوست میشه . و همین جور که ماموریت های سخت تری رو ، به عنوان یه هانتر ، پشت سر میزارن و با خطرات و تهدیدهای بیشتری رو به رو میشن که باعث میشه رفاقتشون گسترده تر میشه.
در سال 2016، انفجار یک نیروگاه هستهای، شهر توکیو را به شدت آلوده کرد و دولت مجبور شد تا تمام ساکنان شهر را تخلیه کند. بیست سال بعد، به دلیل سطح بالای تشعشعات، توکیو به یک شهر متروک و خالی از سکنه تبدیل شد و دولت ورود هر کسی را به این منطقه ممنوع کرد. اما ناگهان، سیگنالی مبنی بر وجود علائم حیات از این منطقه دریافت میشود. به همین دلیل، ارتش ژاپن سه دختر را از واحد ویژه کوپلیون مامور میکند تا به قلب توکیو ویران شده بروند و به دنبال بازماندگان بگردند.
تو یه زندان تو ژاپن جوتارو کوجوی ۱۷ ساله زندگی می کنه: یه آدم وحشی، مبارز و خلافکار که یه نیروی غیر قابل کنترل تسخیرش کرده! سرتاسر دنیا نیروهای شیطانی در حال بیدار شدنن: “استند”ها، موجودات وحشتناک نامرئی که به حاملاشون قدرتهای بی نظیری می دن.جوجو برای نجات مادرش باید نیروی تاریک وجودش رو مهار کنه و به مصر سفر کنه تا خون آشام صد ساله ای که دنبال خون اعضا خونواده اشه رو شکست بده. ولی این راه رو به این آسونی نمی شه رفت؛ چون دشمنان زیادی قصد دارن در مقابلش ایستادگی کنن .
بعد از سه سال غیبت، ناروتو به روستای خود باز میگردد و با دوستان قدیمی خود ملاقات میکند. اما شادی این دیدار طولی نمیکشد چون گروه شرور آکاتسوکی دست به کار شده و قصد دارند نقشههای شوم خود را عملی کنند. ناروتو و همتیمیهایش باید با آنها مبارزه کنند و تواناییهای خود را نشان دهند. در این راه، ناروتو با چالشها و تصمیمات دشواری روبرو میشود که باید با آنها کنار بیاید. هدف اصلی او همچنان پیدا کردن و نجات دادن دوست قدیمیاش، ساسوکه است.
در مکانی به نام Ikebukuro محله ای در توکیو که در آن دسته های نوجوانان خیابانی با هم مبارزه می کنند شکل می گیرد و شامل اراذل و اوباش خیابانی ، دانش آموزان دبیرستانی ، یک زن گوینده رادیو ، یک دکتر کالبد شکافی و یک جوان فروشنده اطلاعات می شود . اراذل و اوباش و گانگسترها از یک افسانه شهری به نام Dullahan واهمه دارند ، سواری بی سر سوار بر موتوری سیاه بدون نور و صدا . Ryuugamine Mikado یک پسر دبیرستانی معمولی است که به دنبال موجودات عجیب و غریب می گردد و وقتی به Ikebukuro می رسد دیوانه وار برای پیدا کردن سر گمشده Dullahan تلاش می کند .