خونآشام نیرومندی به نام لیلیت در سال ۱۸۸۷ نابود میشود و چهار طلسم از بازگشت او جلوگیری میکنند. در زمان حال، یک مشاور املاک حریص به نام راسل بین در حال تحت فشار گذاشتن الکس لیتون برای فروش مغازهٔ محصولات اسرارآمیز او است. در همین اثنا، راسل هنگام بازگشت به خانه توقف میکند تا به زن جوانی که ماشینش خراب شده، کمک کند.
هنگامی که سارا دانشجوی سال اول دانشگاه برای اولین بار به محوطه دانشگاه می رسد، با هم اتاقی خود، ربکا، دوست می شود، غافل از اینکه دختر به طور خطرناکی به او علاقه مند شده است...
گروهی از «دانشمندان ستارههای سنگی» با استعداد اما سرکش، خود را در مسابقهای با زمان برای نجات زمین میبینند، زمانی که یک دنبالهدار چرخشی غیرمنتظره به سمت سیاره آبی ما انجام میدهد، جایی که اگر قهرمانان شهر کوچک ما نتوانند آن را پیدا کنند، ممکن است طی چند روز تمام حیات از بین برود. یک راه حل.
پس از مرگ وحشتناک همسر و دو پسرش، خودکشی تنها راه فرار برای یک وکیل شهر کوچک به نظر میرسد، تا اینکه یک پرونده مجازات اعدام به او محول میشود که شروع به دگرگون کردن زندگیاش میکند.
داستان از دوستی دو دختر جوان در سرزمین اوز آغاز میشود؛ یکی به دلیل ظاهر متفاوتش مورد آزار و اذیت قرار میگیرد و دیگری محبوب همه است. اما پس از رویدادی مهم، دوستی آنها به چالش کشیده میشود.
یک مرد در وسط بیابان با چادر سیاه روی سر و دستهایش بسته بیدار می شود. او بدون هیچ خاطره ای از گذشته خود به لس آنجلس می رود تا راز هویت خود را کشف کند. اما در این راه با چالش ها و رمز و رازهای عجیب و غریبی روبرو می شود...
در پس زمینه قتل های وحشتناک و بچه ربایی، یک قبیله از وحشی های آدمخوار که از سال 1858 ساحل شمال شرقی را گرفتار کرده اند، به دنبال یک خانواده بی خبر و دختر بچه بی گناهشان هستند. آیا آنها آنچه را که برای زنده ماندن لازم است دارند؟..
دانا با زیستشناسی مشکل دارد. یک سفر میدانی اضافی گروه او را به باتلاق بزرگ غمانگیز میبرد. بدون اینکه آنها بدانند، یک قاتل آدمخوار در نزدیکی کمین کرده است که تهدیدی بزرگتر از حیات وحش باتلاق است.
یک کارآگاه خصوصی سختکوش به نام مالون برای بازگرداندن یک چمدان از یک ساختمان پر از خلافکار مسلح استخدام می شود، اما یک تیراندازی خشونت آمیز رخ می دهد و مالون تنها بازمانده می شود. او متوجه می شود که در دام افتاده است و ...