بعد از مدتها جنگ خدایان و تایتانها، سرانجام خدایان فاتح این جنگ میشوند تا صلح و ثبات را به بشریت باز گردانند. اما شکست تایتانها به معنای ریشه کنی ظلم و ستیز در جهان نیست چراکه اینبار نوبت به یک شیطان بسیار خشن و ظالم به نام «پادشاههایپریون» است که با بشریت مبارزه کرده و دنیا را به سمت تاریکی سوق دهد.هایپریون به دنبال سلاحی است که به وسیله آن میتواند نسل بشریت را نابود کند و امپراطوری شوم خود را آغاز نماید اما «تسئوس» انسانی فانی است که توسط «زئوس» برگزیده شده تا انسانها را در جنگ علیه هایپریون رهبری کند.
یک داستان واقعی الهامبخش درباره اینکه چگونه یک جامعه روستایی دور یک خانواده پریشان گرد هم آمدند تا پسر دو ساله گمشده خود را جستجو کنند و از این طریق زندگی بسیاری از افراد درگیر را تغییر داد...
این مستند نشان می دهد که چگونه بازی رومیزی کلاسیک به یک پدیده فرهنگی در سراسر جهان تبدیل شده است و بازیکنان رنگارنگی را دنبال می کند که برای کسب عنوان آرزوی قهرمان جهان مونوپولی با هم رقابت می کنند...
برادران ناتنی دریک و جاش باید بهترین کریسمس تاریخ را به یک خانواده پرورش دهندگی بدهند وگرنه به خاطر یک جشن کریسمس که اشتباه پیش رفته است، با سالها زندان روبرو خواهند شد...
در هالیوود همه اطراف دکتر "هنری کارتر" روانشناس افراد مشهور می چرخند. همسر او به تازگی فوت کرده و "هنری" خود را سرزنش کرده و مواد مخدر مصرف می کند.دوستان "هنری" تلاش می کنند به او کمک کنند و …
مرگ پدر یک نوجوان او را یتیم می کند تا اینکه مادری را که هرگز نمی شناخت پیدا می کند. وقتی برای ملاقات با او به سفر می رود، با یک مربی اسب دوست می شود. آنها با هم در مسابقات پیروز می شوند و پیوندهای جدیدی تشکیل می دهند که او را به سمت خوشبختی هدایت می کند...
داستان فیلم در دوران رکود اقتصادی آمریکا در دهه 1930 روی میدهد. جرج پمبرتن (بردلی کوپر) همراه سرنا (جنیفر لارنس)، همسر جوان خود که تازه با او ازدواج کرده به کارولینای شمالی میرود تا یک امپراتوری الوار راه بیندازد. حاکمیت موفق و بی رحمانه آنها در کوهستان زمانی پیچیده میشود که سرنا پی میبرد نمیتواند بچه دار شود...
خانواده کاوندینر در دهه 1930 برای خواندن وصیتنامه پیر سیناس گرد هم میآیند، اما توسط یک شبح به قتل میرسند و دو خبرنگار برای پوشش این خبر با یکدیگر رقابت میکنند.