فیلم داستان عشق میان یک پسر تک چشم و یک دختر بسیار چاق است. اما زمانی که دختر به دانشگاه میرود و وزن خود را کم میکند، رابطه آنها مورد آزمایش قرار میگیرد...
داستان در مورد چهار زن ساکن گجرات (یکی از ایالت های هند) می باشد. آنها در همین حال که با افکار پلید درون خود مبارزه میکنند، راجع به مردها، داشتن رابطه و زندگی نیز صحبت میکنند...
داستان فیلم درباره تلاش یک نویسنده کمدی در بدترین سالهای عمرش و فروپاشی تازه ای که برایش اتفاق افتاده است ، به شهر سامرامنتو برمیگردد چون به مادر مرده اش اهمیت میدهد و...
داستان فیلم حول محور یک خانواده میچرخد که پدر خانواده (Luke Wilson) یک پلیس است و مادر خانواده (Olivia Wilde) یک زن خانه دار و همه چیز خوب است تا زمانی که بچه ی آنها دزدیده میشود و یک سال است از این ماجرا میگذرد و آنها هنوز در گردابی از سرگردانی اسیر هستند...
در این فیلم ، حضرت عیسی نبرد خود را با شیطان بزرگ در یک بیابان خشک و سوزان بر سر بحران یک خانواده و نجات آن آغاز می کند. عیسی که شیطان را از شهر دور می کند و مردم را از خطر حمله ی جن ها و شیاطین به شهر آگاه می کند ….
آنا و بن زوج جوانی هستند که نمی توانند دست از مبارزه با یکدیگر بردارند. آنها پس از مراجعه به یک مشاور به این فکر می افتند که دعواهایشان را تبدیل به آهنگ کنند و با کمک همسایهشان دیو، یک گروه موسیقی تشکیل دهند...
داستان درباره روانشناسی به نام ویلیام مولتن مارستن و روابط چند وجهی اش با همسرش و معشوقه اش هست، که الهام بخش ساختن ابرقهرمانی جدید به اسم زن شگفت انگیز شد...
داستان در مورد یک رمان نویس و استاده دانشگاه تنها به نام Will Henry می باشد که می بایست از دو دختر دوقلوی خود مرافبت کند . او در یکی از کلاس های خود که مملو از دانش آموز است ، عشق جدیدی برای خود پیدا می کند و …
در سال 1967، چهار مامور مخفی سازمان CIA بعنوان یک گروه فیلمبرداری وارد ناسا شدند، جائی که آنها به بزرگترین توطئه تاریخ آمریکا پی بردند، توطئه ای پیرامون سفر انسان به فضا.
"بیتریز" (سلما هایک) یک معالج و درمانگر متخصص است که پس از خراب شدن ماشین اش، دعوتنامه ای از سوی یکی از مشتریان ثروتمندش جهت حضور در یک مهمانی شام دریافت میکند. "بیتریز" پس از شرکت در آن ضیافت با مهمانانی عجیب که تفکراتی جالب دارند روبرو می شود و...
توله سگ دوست داشتنی و به اندازه هیولای دراک، تینکلز، انرژی بیشتری نسبت به همیشه دارد و فقط می خواهد بازی کند. متاسفانه دراک بیش از حد مشغول شعبده بازی وظایف خود را در هتل است...