در سال 1980 گروهی از سیاه پوستان اتپوپی به عنوان یهودی شناخته شده و بطور مخفیانه به اسرائیل منتقل شدند.روز قبل از انتقال پسر یک مادر یهودی می میرد.او به نام پسرش یک پسر نه ساله مسیحی را به فرزندی می پذیرد.زن از دنیا می رود و پسر به سرپرستی یک خانواده مهربان در می آید تا اینکه نامه ای برای مادر واقعی اش ارسال می کند...
فیلم داستان یک بیوه فلسطینی است که پس از نقل مکان کردن وزیر دفاع جدید اسرائیل به همسایگی اش و تهدید نابودی باغ درختان لیموی او، مجبور به دفاع از درختانش می شود...
داستان فیلم درباره زندگی نوجوان ۱۴ ساله ای به نام "گئورگی" است. زندگی او در مجارستان جنگ جهانی دوم پس از اینکه به یک اردوگاه کار اجباری فرستاده می شود دچار تحول می گردد. در آنجا او یاد می گیرد که شادی را در نفرت بیابد و معنای واقعی یهودی بودن را می آموزد.
معلم یک مهدکودک استعداد شاعری را در یک دانش آموز پنج ساله کشف می کند. او که شگفت زده شده با الهام گرفتن از این پسربچه، تصمیم میگیرد تا به او کمک کند استعدادش را شکوفا کند …
یک تیم 3 نفره متشکل از ماموران سازمان اطلاعات موساد در سال 1965 موفق می شوند تا یک جنایتکار نازی به نام دیتر ووگل که مرتکب جنایات فراوانی شده را سرنگون کنند. این موفقیت باعث شهرت این تیم عملیاتی می شود و به نظر می رسد همه چیز به خوبی و خوشی به پایان رسیده باشد اما 3 دهه بعد از این عملیات، مقاله ایی چاپ می شود که در آن اشاره شده که دیتر ووگل زنده است و قصد دارد تا جنایاتش را از سر بگیرد. 3 مامور مخفی موساد که در حال حاضر بازنشسته شده اند به این مقاله مشکوک شده و تصمیم می گیرند تا قضیه را پیگیری کنند اما …
فیلم به حادثه کشتار 47 غیرنظامی بی‌گناه در کفر قاسم در سال 1956 توسط پلیس مرزی اسرائیل می‌پردازد و با ساختاری دراماتیک، زمینه‌های تاریخی، سیاسی و روانی این واقعه را بررسی می‌کند.
سه مرد در اسرائیل گشت زنی می کنند تا اطمینان حاصل کنند که مردم شبات را جشن می گیرند. آوی این سه نفر را رهبری می کند و فداکارترین است. بعداً او یک زن جوان را تهدید می کند و سپس عاشق او می شود....
گروهی از زنان سرباز اسرائیلی در یک پایگاه نظامی دورافتاده در بیابان، منتظر پایان دوره خدمت خود هستند. آنها مشتاقانه منتظر بازگشت به زندگی عادی خود هستند...
در پایان جنگ شش‌روزه سال ۱۹۶۷، در صحرای سینا، دو سرباز از ارتش‌های متخاصم، یعنی یک سرباز مصری و یک سرباز اسرائیلی، به‌طور اتفاقی با یکدیگر روبرو می‌شوند. این دو نفر با وجود اینکه از دو جبهه متفاوت هستند، تنها یک هدف مشترک دارند: زنده ماندن.
