شش دوست صمیمی از دوران کالج، که اکنون در دهه ۴۰ زندگی خود هستند، برای آخر هفته بیست و پنجمین سالگرد فارغالتحصیلی خود دوباره به هم میپیوندند. همانطور که رازهایی فاش میشود، یکی از آنها همه را مجبور میکند تا زندگی خود را دوباره ارزیابی کنند.
این نمایش شامل دروننگریهایی درباره روابط «اِد» با شخصیتهای زن در زندگیاش است و ارزشهایی را که یک مهاجر نسل اول تایوانی-کانادایی از میهن خود، کانادا، آموخته است، بررسی میکند.
فداکاری بیدریغ یک مادر به پسرش که در سال 1963 با پای پرانتزی متولد شد، کمک میکند تا بر چالشهای جسمی و موانع اجتماعی غلبه کند. قول قدرتمند او، سفر قابل توجه آنها را در فراز و نشیبهای زندگی هدایت میکند.
هنگامی که جیسون هوچبرگِ بیستوچهار ساله برای گذراندنِ آخرِ هفتهی مشاوران به اردوگاهِ محبوبش، پینوِی، میآید، مهمترین دغدغهاش احساسِ ناهمگونی با همکارانِ نوجوانش است. او بیخبر از آن است که یک قاتلِ نقابدار، جان و کتی، صاحبانِ اردوگاه را به قتل رسانده و اکنون در تدارکِ حملهای دیگر است.
فیلم "رپهای ونکوور" به بررسی تاریخچه هیپهاپ در ونکوور کانادا میپردازد. این فیلم شامل گفتوگو با هنرمندان برجسته و ستارههای جدید این سبک است و در آمازون پرایم در دسترس بوده و مورد توجه جامعه موسیقی و فیلمسازی قرار گرفته است.
چهار نوجوان سرکش برای یافتن یک گربه گمشده هر چیزی را به خطر میاندازند. رهبر آنها در حالی که برای موفقیت قوانین را زیر پا میگذارد، با یک پلیس بیپروا و یک نگهبان سابق درگیر میشود. این جستجو زخمهای مربوط به پدر گمشدهاش را دوباره باز میکند.
دنیا و پدربزرگ و مادربزرگش در کانادا مستقر شده و با فرهنگ، غذاها و زبانهای جدید این کشور آشنا میشوند. آنها در کنار حفظ سنتهای سوری خود، با سنتهای فرانسوی-کانادایی و بومی دوستان جدیدشان نیز ارتباط برقرار میکنند. با اینکه دنیا دلتنگ پدرش در حلب است، راههای جدیدی برای ارتباط با او پیدا میکند، از جمله یادگیری از کوکوم، مادربزرگ میگیزو، که به او یاد میدهد چگونه پدرش را از صمیم قلب بخواند تا شاید او راه بازگشت به دنیا را بیابد.
داک و زویی، دو آدمربای نگونبخت، مأمور میشوند تا فردی را در ازای دریافت پول بربایند؛ کاری که در ابتدا ساده به نظر میرسد. اما آنها بهزودی درمییابند که اوضاع پیچیدهتر از این حرفهاست و ناخواسته درگیر یک توطئه سیاسی بزرگ میشوند.
پس از یک تصادف مرگبار در دهکده ای برفی در نوک شرقی کبک، یک اسنوبرد سوار سابق حرفه ای تصمیم می گیرد کابین خود را جمع و جور کند و برای همیشه شهر را ترک کند، اما به نظر می رسد یک نفر یا چیزی - قصد دارد او را متوقف کند...
یک جنگیر زبده، در حالی که مشغول انجام یک مراسم جنگیری غیرمجاز بر روی پدر خود است، گمان میبرد که موجودی که با آن در نبرد است، احتمالاً یک موجود مقدس و شاید حتی خداوند باشد.
فریدا کالو، دختری کوچک اما متفاوت است. او سرشار از شور زندگی و کنجکاوی است و هر چیزی برایش جذابیت دارد. هنگامی که با مشکلات و چالشهای زندگی مواجه میشود، با قدرت تخیل بیحد و حصرش به مقابله با آنها میپردازد.
یک کارمند سیا که در رمزگشایی خبره است، با تهدید به افشای اسرار سازمان، آنها را وادار میکند تا به او آموزشهای نظامی بدهند. هدف او، یافتن و نابودی گروهی تروریستی است که همسرش را به قتل رساندهاند.
اریکا، مترجمی آمریکایی، مخفیانه رمانی را بازنویسی میکند که داستانش در بارسلونا میگذرد. با دعوت آنا (نویسنده اصلی) به بارسلونا برای مراسم امضا توسط یک کتابفروش، ماجرا پیچیده میشود.
با قتل مشتری هانا (که رقیب تئاتری دلورس هم هست)، هانا برای نجات آبروی مادرش ناچار به پیدا کردن قاتل میشود؛ در همین حین، رابطهاش با چاد نیز پیشرفت میکند.