جیمز پس از پیدا کردن یک ویدیو که نشان میدهد چه بلایی به سر خواهر ناپدید شده اش آمده، به همراه گروهی از دوستانش راهی جنگلی می شوند که معتقدند "جادوگر بلر" ساکن آنجاست، موجودی که در حد افسانه است و تابحال هیچ اثری جز چند رد پا از آن دیده نشده است.
پس از جان سالم به در بردن از یک سوءقصد، یک نویسنده مرموز گوشهگیر متوجه میشود که پرستارش هویت او را دزدیده است، و این او را مجبور میکند برای پس گرفتن فرزندانش دست به اقدامات شدید بزند.
این فیلم داستان شخصی را به تصویر میکشد که به تازگی از زندان آزاد شده است و در تلاش است تا دوباره خانوادهاش را کنار هم جمع کند. او در گذشته به عنوان یک مزدور قراردادی کار میکرده است تا این که حادثهای زندگیاش را به هم میریزد و…
الکس در حال ساخت فیلمی درباره خالکوبی است و کریسِ دوجنسه با گذشتهای مشکلدار را استخدام میکند. دستیار الکس، مونتانا، پس از هشدار دادن درباره علاقه وسواسگونه کریس به الکس، رابطه خود را با او تمام میکند.
در آستانه هالووین، یک شوخی ناخواسته باعث به کما رفتن بث میشود. دوستان او، مگان، نمیدانند که دوست جدیدشان، کایل، سعی دارد خود را از نفرینی مرگبار در شب قبل از هالووین نجات دهد.
وقتی سه تا آدمِ نشئه یک پهپاد دوربیندار را از بالکنشان به امید دید زدن همسایه جذابشان به پرواز درمیآورند، هدف را رد میکنند و چیزی را میبینند که به نظر میرسد یک حمله زامبی در آپارتمان دو طبقه پایینتر از آنها باشد.
این مستند به بررسی زندگی و حرفهی هنرمند فقید "هیث لجر" می پردازد. بازیگری که بخاطر ایفای نقش جوکر در شوالیه تاریکی "کریستوفر نولان" به شهرت خاصی دست یافت.
رایان که در آستانه سی سالگی با تنهایی دست و پنجه نرم میکند، پس از ملاقات با سم، دوستپسر دوستش، زندگیاش تغییری غیرمنتظره میکند. صمیمیت رو به افزایش آنها باعث میشود رایان سفری برای پذیرش خود را آغاز کند.
جیمز هاچر با اختلاس ده میلیون دلار از یک پروژه مشترک مافیا و سیا، باعث اختلاف بین آنها میشود. حسابدار بیکاری به نام لوئیس کینی درگیر این ماجرا شده و باید خودش برای پس گرفتن پول تلاش کند.
خلبان جنگندهای به نام داگ مسترز به نوجوانان قانونشکن پرواز یاد میدهد. آنها در یک فرود اضطراری در پایگاهی متروکه، بهطور تصادفی از یک توطئهٔ خطرناک برای جنگ شیمیایی مطلع میشوند.
کارش، تاجر نوآور و همسر از دست دادهای که در غم به سر میبرد، وسیلهای اختراع میکند تا با ارواح درگذشتگان که در کفن پیچیده شدهاند، ارتباط برقرار نماید.
"داکوتا فنینگ" نقش "لیلی ابدال" را بازی میکند که در دوران کودکی والدین انگلیسی خود را در آفریقا از دست میدهد و مسلمان میشود. او سپس از جنگ داخلی اتیوپی میگریزد و به بریتانیا میرود، در لندن به جامعهی مهاجرین مسلمان نزدیک میشود و سعی میکند افراد را به خانوادهی خود برساند ...
داستان در سال ۱۹۷۰ اتفاق میافتد و دربارهی یک لولهکش اهل نیوبرانزویک است که برای آزاد کردن برادرش از زندان تورنتو به آن شهر میرود. سفر بازگشت پرتنش آنها به خانه، رابطهی برادرانهشان را محک میزند.
سیندی کمپل که اکنون از دانشکده فارغ التحصیل شده و بکار گزارشگر تلویزیونی مشغول است بعد از مرگ بهترین دوستش در اثر تماشای یک نوار ویدیوئی مرگبار خودش نیز نوار را تماشا می کند تا علت این امر را کشف کند بنابراین…