مرد روستاییای که به دلیل فقر و تبعیض طبقاتی در روستایش تحت فشار بود، مجبور شد همراه دخترش ساراسواتی فرار کند. اما پس از آنکه تحولی روحانی در او رخ داد، به روستا بازگشت و این بار با استقبالی متفاوت روبرو شد.
داستان مردی به نام باروز است که قرنهاست از یک گنجینه باستانی محافظت میکند. او موظف است این گنج را به وارث واقعی صاحب گنج بسپارد. با ورود جوانی که ادعا میکند وارث این گنج است، ماجراجویی باروز برای کشف حقیقت آغاز میشود.
یک معلم ساده و بیادعا، با شرایط بسیار سختی روبرو میشود که او را مجبور میکند تا سلاح بردارد و علیه ظلم و ستم قیامی خونین را رهبری کند. به این ترتیب، او به یک رهبر غیرمنتظره تبدیل میشود.
پارو، زمانی که نقاشی قصهٔ پریانی را که در کودکی از زبان یک غریبه شنیده بود، بر روی دیوارهای شهر ساحلی مشاهده کرد، تصمیم گرفت به جستجوی مرد نقاش، ماارا، بپردازد.
داستان در جهانی خیالی رخ میدهد که در آن، یک پادشاه و مردی استثنایی درگیر یک کشمکش روانی میشوند. این مرد، با استفاده از زیرکی و نقشههای هوشمندانهاش، بر همه چیز مسلط میشود، کنترل کل شهر را به دست میگیرد و به یک دیکتاتور تبدیل میشود.
بعد از اینکه مردی در یک عمل پیوند قلب، قلب یک گنگستر سابق را دریافت میکند، خودش را به سمت زندگی جرم و جنایت کشیده شده میبیند و در این فیلم کمدی جنایی پنجابی، ماجراجوییهای دیوانهواری را تجربه میکند.
یک سلمانی که مورد سرقت قرار گرفته، به دنبال انتقام است. او به پلیس میگوید که "لاکشمی" او دزدیده شده، اما مشخص نمیکند که منظور او یک فرد است یا یک شیء. داستان حول محور تلاش او برای یافتن و بازگرداندن "لاکشمی" گمشده میچرخد.
راتنام، دستیار یک سیاستمدار، دختری را که در معرض خطر بود نجات میدهد و به او کمک میکند. داستان درباره مدت زمانی است که راتنام میتواند از این دختر محافظت کند.
روحان، مردی حیلهگر که با جعل هویت، خود را روحانی معرفی میکند، ماموریتی پر درآمد را در قلعهای تسخیر شده میپذیرد. در طول این ماموریت، روحان درگیر توطئهای تاریک و پیچیده میشود که در آن گروهی از کشیشان فریبکار نقش اصلی را ایفا میکنند. ماجراهایی که روحان تجربه میکند، آمیختهای از طنز، هیجان و ترس است و در پایان، او را به سمت پیچشهای داستانی غیرمنتظرهای میکشاند.