یک گروه یاغی سعی میکنند با تحریک سفیدپوستان علیه سرخپوستان، زمینهای آنها را تصاحب کنند. اما وینتو، رئیس قبیله آپاچی، و دوستش اولد شاترهند، برای حفظ صلح و دوستی میان دو نژاد تلاش میکنند. اما...
کاپیتان فئودور ولکونوگوف، یک افسر امنیت ملی (NKVD) در سال 1938 در شوروی، ناگهان عذاب وجدان میگیرد و از جنایات خود پشیمان می شود. او تصمیم می گیرد از خدمت فرار کند و با قربانیان خود روبرو شود، اما در همین حین تحت تعقیب قرار می گیرد...
این فیلم بر اساس رمانی از نویسنده مشهور، جک لندن ساخته شده است که داستان سگ گرگی به نام White Fang را روایت میکند که در بیابان یوکن کانادا زندگی میکند. White Fang با پسر بومی کانادایی به نام میتساح دوست میشود و با او و دوستانش در مقابل یک جنایتکار بدجنس مبارزه میکند...
لورسات وکیلی است که با دخترش نیکول زندگی می کند. او که حدود 20 سال پیش توسط همسرش رها شده بود، در اعتیاد به الکل فرو رفته است. روزی جسد یک غریبه در اتاق زیر شیروانی محل سکونتش کشف می شود...
یک افسر بازنشسته ارتش در دوران انتقال رومانی از حکومت کمونیستی به دموکراسی زندگی میکند. او پسرش را از دست داده، همسرش بیمار است و دخترش قصد دارد با شوهرش به آمریکا برود. او با فلو ، پدر شوهر دخترش، که یک مرد مدرن و پویا است، درگیر میشود...
فیلمی درباره آخرین سال های زندگی هنرمند بزرگ مودیلیانی. یک هنرمند فقیر ایتالیایی که از اعتیاد به الکل و تریاک رنج می برد عاشق ژان می شود، دختری از خانواده ای ثروتمند که پدر و مادرش به شدت مخالف آن هستند...
بدترین معلمان فرانسه برای یک ماموریت محرمانه به انگلستان فرستاده میشوند. آنها با بولارد، پادشاه احمقها، در بهترین مدرسه کشور پرتاب میشوند و روشهای معروف خود را بر روی نخبگان آینده ملت اعمال میکنند...
بعد از اعدام همسرش، آنژلیک پناه میبرد به حیاط معجزات و به رئیس آنجا کالمبردن کمک میکند. او دوست قدیمی و عشق اول آنژلیک است. با کمک او، آنژلیک فرزندانش را پیدا میکند. اما در یک جنگ بین دو گروه رقیب، نیکلاس میمیرد و آنژلیک دستگیر میشود...
سیمون، کارگر ۳۰ سالهای است که در یک مزرعهی ویران در حومهی فرانسه زندگی میکند. او وقت خود را صرف مراقبت از خواهرش استل میکند که در نتیجهی یک بازی کودکانه به شدت معلول شده است. سیمون از گناه و افسردگی رنج میبرد. اما او راه خروجی میبیند و به نیروهای فرازمینی به عنوان وسیلهای برای آزاد کردن خود و خواهرش از زندان بدنشان اعتماد میکند...
روکو و همدست زنش آنژل یک کامیون را از یک شرکت حمل و نقل در بیابان صحرا میربایند. رئیس شرکت حمل و نقل، کاستیلیانو، دوست روکو، هروه، و یک آلمانی تازهکار، هانس، را استخدام میکند تا به دنبال او بروند و کالای ارزشمندش را برگردانند. پس از اینکه آنها با مشکلاتی روبرو میشوند،..
داستان فیلم شامل چندین داستان کوتاه است که هر کدام یک جنبهی وحشتناک دارند. از زنبورداری که بهطور تصادفی همسرش را میکشد و بدن او را دفن میکند، تا کودکی که با اشتهای سیریناپذیر و فزایندهای غیرانسانی به دنیا میآید، تا کارآگاهی که با تعداد زیادی از پروندههای گمشدهی بچهها مواجه است...