هنری که از گوسفند می ترسد پس از 15 سال تصمیم می گیرد به خانه برود تا سهم خود از خانه خانوادگی را بفروشد، اما متوجه می شود که برادرش آنگوس دست به کار شیطانی زده است...
جین سو در یک کانال هواشناسی محلی به عنوان مجری کار می کند. زندگی او تا روزی که تصادف می کند بسیار ساده بود . وی آسیب جسمی جدی ندید اما از فراموشی نسبی رنج می برد. او در تلاش برای بازگشت به زندگی عادی خود، سرنخ هایی در مورد زنی پیدا می کند که به نظر می رسید احساس زیادی نسبت به آن داشته است...
دایون با پدر مجردش زندگی شادی دارد.اما با این حال، رابطه آنها در شرف تغییر غیرمنتظره است زیرا او مشکوک می شود که پدرش ممکن است یک آدم ربای هیولا باشد...
بر روی زمین معادن زیرزمینی وجود دارد، گروهی از کارگران انسانی که همانند بردگان با آن ها برخورد می شود تحت فرمانروایی شیطانی زایگون تا زمانیکه اُرین پدیدار می شود که با شمشیر ...
در یک روز بارانی " چی یول " که یک مکانیک است بر حصب تصادف با یونگ هو " که زنی خدمتکار است و در سفارت فرنسه کار می کنند با هم آشنا میشوند . آنها برای خودنمائی هر یک خود را یک نجیب زاده معرفی می کنند و ...
تائه گان هو یک شرخر است که پسرش را پنج سال پیش از دست داد، متوجه شد که او به سرطان کبد مبتلا شده است. تنها راه زنده ماندن او پیوند کبد در 10 روز آینده از زنی به نام چا هایون است که...
داستان در مورد تلاشهای پسری برای بازگرداندن برادر بزرگترش به کشور میباشد. وی برای محقق کردن این امر، به سئول سفر می کند. وی نمیداند که برادر بزرگترش تبدیل به یک کلاهبردار شده است و به همراه یک روسپی، در حال سرویس دهی به آمریکا میباشد...
دیگو، یک سرایدار روستایی، به دختر ۱۴ سالهاش مایا نشان میدهد که چگونه با تفنگ شلیک کند تا خودکفایی بیاموزد. او در نهایت یک عقاب فیلیپینی در معرض خطر انقراض را می کشد و عواقب غیرقابل پیش بینی و ترسناکی را به زندگی آرام آنها روی می آورد...
کیم وون کانگ، بازیکن سابق فوتبال، یک فروشگاه لوازم ورزشی در تیمور شرقی افتتاح می کند. هنگامی که او متوجه می شود ساکنان نمی توانند تجهیزات را بخرند، شروع به آموزش فوتبال به بچه ها می کند...
سرمایهگذاری که قصد توسعه یک اقامتگاه توریستی را دارد، تحقیقاتی را در مورد افسانههای جزیره اسرارآمیز آیو به امید بهرهبرداری از زیبایی بکر آن آغاز میکند...