پس از المپیک 1988 سئول، جی کانگ هیون به 7 سال محکوم شده است به همراه سایر زندانیان از ون پلیس فرار می کنند. پس از فرار، جی کانگ هیون و زندانیان گروگان ها را نگه می دارند...
داستان این فیلم دربارهی دو خواهر است که از زمان فوت والدینشان با یکدیگر زندگی میکنند. اما یک روز به طور مرموزی خواهر کوچکتر ناپدید میشود و پس از اینکه خواهر بزرگتر متوجهی این موضوع میگردد ، تلاش می‌کند تا وی را پیدا کند و از تمام کسانی که در ناپدید شدن خواهرش نقشی داشتهاند انتقام بگیرد و…
"تائه ایل" مثل یه قاتل زندگی سطح پایینی داره و متوجه بیماری کشنده اش میشه که زمان زیادی برای زندگی کردن ندارد اما تائه ایل برای اولین بار در زندگیش عاشق دختری به اسم "هو جونگ" میشود …
سه راهب تلاش می کنند با تبلیغ معبد به عموم و جمع آوری کمک های مالی از طریق هدایا به معبد کمک کنند. یک تیم برای پروژه بازسازی شهری میخواهند معبد رو تصرف کنند.
خنده‌ها و هیجان‌ها در این کمدی اکشن کره‌ای دست به دست میدهند، زیرا یک گروه از جنایتکاران در حال فرار از یک جنگ باند خشونت‌آمیز در یک صومعه پناه می‌برند. راهبان ساکن در صومعه سریعاً از رفتار ناراحت‌کننده گانگسترها خسته می‌شوند و یک سری فعالیت‌ها را برای انتقام انجام میدهند.
پونگ هو با جنگیدن پول در می آورد و برادرش کانگ هو که یک کارآگاه عادل است از پونگ هو ناراضی است. یک روز کانگ هو که به محل اعزام می شود مورد ضرب و شتم قرار می گیرد و پونگ هو قول انتقام می گیرد...
زنی در یک فروشگاه بزرگ کشته می شود. هیچ کس تصور نمی کند که این امر می تواند منجر به قتل های زنجیره ای شود، اما دو روز پس از اولین قتل، یک قتل دیگر رخ می دهد. زنی در اثر خفگی جان خود را از دست می دهد و تنها مدرکی که در صحنه جنایت باقی می ماند برچسبی از شخصیت کارتونی «شاهزاده آرورا» است...
در 26 مارس 1991، پنج پسر برای شکار قورباغه راهی کوه شدند و دیگر به آغوش خانواده خود باز نمی گردند. در حالی که یک تهیه کننده مستند، کارآگاه و استاد سعی در حل معمای ماجرا دارند، یکی از والدین این پسر مظنون است...
نا ده گی، سرکرده یک باند دانش‌آموزی بود و بر تمام مدارس منطقه‌اش حکومت می‌کرد. او تصمیم گرفت باند را منحل کند و به یک دانشکده‌ی آموزش سطح سوم رفت تا معلم شود. او در دبیرستان کانگهو، که به خاطر فراوانی مشکل‌سازان شناخته می‌شد، استخدام شد. باندهای دانش‌آموزی در دبیرستان کانگهو، که هیچ معلم دیگری با آن‌ها سر و کار نداشت، با ده گی، که درس خودساخته‌ای را آماده کرده بود، درگیر شدند و جنگ بین معلم گنگستر و باند دانش‌آموز در دبیرستان کانگهو شروع شد.
منسوپ از خدمت سربازی برمی گردد و از ناپدید شدن زمین جوگکو (والیبال پا) مدرسه اش ناامید است. او تیمی را برای بازگرداندن آن و به دست آوردن قلب یک همکلاسی تشکیل می دهد...
