1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
در آخرين روز جنگ جهاني اول، «جو بانم» (باتمز)، سرباز جوان امريکايي طوري مجروح مي شود که در بيمارستان، دکتر مرگش را اعلام مي کند و به اتاقي مخصوص منتقل مي شود. «جو» هنوز نمرده و وقتي به هوش مي آيد، متوجه مي شود که دست، پا، چشم، گوش، دهان و بيني ندارد…
"هانس" دستفروشی است که از بدو تولد با مشکلات بسیاری روبرو بوده است. انتخاب او برای آینده اش خانواده ثروتمندش را ناراحت کرده و او را به راه جرم و جنایت کشانده. پس از نجات یافتن از یک حمله قلبی، تجارت او بالاخره رونق می گیرد و...
فیلم زندگی "جی جی" آرایشگری سابق که به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده را روایت می کند.او زندگی اش را با معامله کردن برای "ویوان" می گذراند.روزی او با دختری به نام "پارم" آشنا شده و عاشق او می شود و...
زاتویکی در تلاش است تا ناآرامی که توسط یک گروه اوباش بر روی روستایی کوچک شکل گرفته را برطرف کند. اما از قضاء رئیس گروه کسی نیست جز یوجیمبو قهرمان. آیا این دو قهرمان با هم کنار می آیند یا نه؟
فیلم بر اساس داستانهایی مشهوری نظیر “آلیس در سرزمین عجایب” و “شنل قرمزی” ساخته شده و داستان سورئال را روایت می کند که در آن عشق،ترس و مذهب در دنیایی بی نظیر در هم آمیخته است..
«ستوان ورجیل تیبز» (پواتیه) از اراده پلیس سن فرانسیسکو، عازم بازگشت به خانه، نزد همسرش، «والری» (مکنر) و دو فرزندش است که تلفنی خبر قتل دختری را به او میدهند و این که «پدر لوگان شارپ» (لندا) - یک کشیش محلی و از مبارزان حقوق اقلیتها - هنگام خروج از خانه دختر دیده شده است. در بازجوئی، «شارپ» میگوید که از آپارتمان بازدید کرده تنها به این دلیل که دخترک از مریدانش بوده است. «تیبز» و همکارش، «کِنِر» (شاینر) در تحقیقات بعدی، به مظنونان دیگری میرسند که....…
خلافکاری به نام «کاس دولین» (فاکس) در گریز از چنگ پلیس و افراد تشکیلات رئیس خود به تالار نایتینگ هیل می رود و خود را یک شعبده باز بی کار جا می زند. اما صاب تالار، خواننده ی بازنشسته ی پاپ، «ترنر» (جاگر) که حدس زده «کاس» خلافکار است، سعی می کند «به ذهن او رسوخ کند».
راجو یک جوکر است ، یک دلقک . چیزی که هست و چیزی که همیشه باید باشد . این فیلم زندگی او را در سه بخش نشان میدهد : از روزهای مدرسه به سیرک و خیابان . راجو باید همیشه ...
سال 1825. «لرد جان مورگان» (هریس)، اشراف زاده ی انگلیسی، برای تجربه ی نوع دیگری از زندگی به ایالات متحده می رود و پنج سال را به شکار می گذراند. تا این که در منطقه ای بکر، سرخ پوستان قبیله ی سو به اردوگاهش حمله می کنند و پس از قتل عام همه ی افرادش، او را به اسارت می برند…
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 14 جایزه و نامزد دریافت 25 جایزه دیگر.
«هوکی» (ساترلند)، «دوک» (اسکریت) و «جان» (گولد) به بیمارستان جراحی سیار ارتش شماره ی ۴۰۷۷ در کره وارد می شوند و مشغول عمل جراحی مجروحان بازگشته از جبهه می شوند. این جراحان چیره دست در اوقاع فراغت عادت ها و سرگرمی های خود را دنبال می کنند…
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 16 جایزه دیگر.
«آليور» (اونيل)، يک دانشجوي حقوق از خانواده اي ثروتمند، با دانشجوي رشته ي موسيقي، «جني» (مگ گرا) که پدرش قناد است، ازدواج مي کند. اما زندگي خوش اين دو دوامي نمي آورد و «جني» مي ميرد...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 15 جایزه و نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
یکی از بازرسان پلیس رم (ولونته)، طی سال ها شبکه ی عظیمی از جاسوس ها، پلیس ها و خبرچین ها ایجاد کرده که همگی در خدمت تثبیت ارزش های اجتماعی و سیاسی حاکم، هم چنین نابودی عناصر ضد نظام فعالیت می کنند.
4 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 10 جایزه و نامزد دریافت 18 جایزه دیگر.
«رابرت» (نيکلسن)، پيانيستي از خانواده اي اهل موسيقي، به ديدار خواهر پيانيست اش «پارتيتا» (اسميت)، به لس آنجلس مي رود. «پارتيتا» به او مي گويد که پدرشان دو بار سکته کرده و به او اصرار مي کند که به خانه ي پدري شان در پيوگت ساوند برگردد...
کوری (دلون) پس از پنج سال حبس از زندان آزاد می شود. کمی بعد او با ووگل (ولونته)، خلافکار فراری، و ژانسن (مونتان)، پلیس سابق الکلی و تیراندازی چابک دست هم راه می شود. آنان با موفقیت چهار میلیون دلار جواهرات باارزش را از محل نمایش شان می دزدند و در این جا متوجه می شوند که مال خرشان معامله را برهم زده است...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
تولد “هارولد” از راه رسیده و دوستان نزدیکش جشنی در آپارتمان “مایکل” برای او تدارک دیده اند.”هارولد” که پا به سن گذاشته هنوز شخص مناسبی برای خود پیدا نکرده است ……
«هومبره» (دورینگ) در اداره ی پلیس درباره ی اتفاقات ناخوشایندی که در دارالتأدیب شان افتاده، بازجویی می شود. او کسی را متهم نمی کند، ولی ماجرا را تعریف می کند… در غیاب مدیر دارالتأدیب ساکنان آن جا شورش می کنند….
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
در یک گردهمایی عمومی، در کشوری ناشناخته، یکی از مخالفان حکومت که در این گردهمایی قصد سخنرانی دارد، مورد حمله قرار می گیرد و کشته می شود.با تحقیقات یک دادستان باهوش، حقایقی آشکار می شود...
سه بازگیر برای بازجویی احضار می شوند.آنها با اتهامات مبهم قاضی روبرو می شوند.بازجویی قاضی بسیار خشن و بی رحمانه بوده،آنها را تحقیر کرده و اعتماد به نفسشان را متزلزل می کند...