کالج سنت وینسنت درختی مقدس برای عاشقان در ولنتاین دارد . از طرفی، شایعاتی مبنی بر تسخیرشدگی آن توسط یک جادوگر و مرگ چند جوان وجود دارد. شانتانو، دانشجویی دلشکسته و مست، در ولنتاین به سوی این درخت میرود.
خانوادهای به دلیل مشکلات و تهدیداتی که با آن روبرو هستند به خانهای قدیمی پناه میبرند. بیماری یکی از اعضای خانواده و حضور فردی ناشناس در این خانه، وقایع عجیبی را رقم میزند.
این اثر، مونتاژی از مجموعه «تایسوچه اوب هورو» است که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد. این مجموعه شامل ده فیلم کوتاه است که توسط پنج نفر از برجستهترین کارگردانان ژانر وحشت در کره جنوبی کارگردانی شدهاند.
این فیلم داستان گروهی از دوستان را دنبال میکند که برای ساخت یک مستند به یک کمپینگ دورافتاده سفر میکنند. اما چیزی که آنها پیدا میکنند، بسیار شومتر از چیزی است که تصور میکردند.
در شهری که در آیندهای نزدیک تحت فرمان هوش مصنوعی قرار دارد، جان علیرغم زندگی آسودهای که دارد، با آشفتگیهای درونی دست و پنجه نرم میکند. در این میان، آگهیای مرموز با عنوان "پرداخت با خون" (BLOOD-PAY)، وعده تجربیاتی خاص را از طریق فناوری هوش مصنوعی به او میدهد. مواجهه جان با ایوا، موجودیتی دیجیتالی، به تدریج مرز میان ماهیت انسانی و ماشینی را در هم میشکند.
پروفسور آجین، دانشجوی کارشناسی ارشد هیونآ و ووسو مسئول پروژه نمایشگاهی "دویجو" هستند که گفته میشود نفرینشده است. با گذشت زمان، این سه نفر به تدریج خواستههای پنهان خود را آشکار میکنند و با نفرینی روبرو میشوند که در حال واقعی شدن است.
پرستار جوانی که در گذشته خشونت خانوادگی را تجربه کرده، شیفت شب خود را در بیمارستانی کوچک آغاز میکند. او در این شیفت با شبحی از یک پرستار روبرو میشود که افرادی را که به قوانینش پایبند نیستند، مجازات میکند.
هنگامی که جیسون هوچبرگِ بیستوچهار ساله برای گذراندنِ آخرِ هفتهی مشاوران به اردوگاهِ محبوبش، پینوِی، میآید، مهمترین دغدغهاش احساسِ ناهمگونی با همکارانِ نوجوانش است. او بیخبر از آن است که یک قاتلِ نقابدار، جان و کتی، صاحبانِ اردوگاه را به قتل رسانده و اکنون در تدارکِ حملهای دیگر است.
دوازده غریبه ربوده شدهاند و یک بازی مرگبار را انجام میدهند که در آن هر شب برای قتل یکدیگر رای میدهند. «گرگینهها» در میان آنها «روستاییها» را میکشند. روزها تکرار میشوند تا زمانی که یک گروه باقی بماند. این بازی اقتباسی از بازی دورهمی استنتاج اجتماعی دیمیتری داویدوف در سال ۱۹۸۶ است.
پس از مرگ دوستشان، گروهی از جوانان عجیب و غریب به ویلایی در حومه لندن برده میشوند، اما به نظر میرسد یک موجود مرموز آنها را تا محل اقامت لوکسشان دنبال کرده است.
هیولای باستانی به نام روح ماه به زمین میآید تا بشریت را ببلعد، و یک زن جوان کلید معمایی را برای متوقف کردن تاخت و تاز شریرانه و نابودگر او در اختیار دارد.