اریک اسپارو از آن دسته آدمهایی است که خوش شانس است. او یک شغل خوب دارد و در رابطه اش آدم با ثباتی است. او در یکی از بزرگترین شهرهای جهان زندگی میکند. آیا اریک استحقاق این زندگی خوب و عالی را دارد؟! احتمالاً خیر، چون درگیر قضیه ای کاملاً عجیب و مخوف می شود...
آیانو ، یوری ، میو و می چهار دانشآموز دبیرستانی قربانی حوادث ماورایی هستند ، که احتمالا به حادثهای مربوط میشود که سالها قبل برای یک دانشآموز سال اولی ، در کلاس شماره چهار رخ داده است ...
بعد از اینکه بهترین دوستش در یک حادثه مسابقه میمیرد، جو، ستاره دوچرخهسواری، قبول میکند که برای یک نمایشگاه در شیلی دوباره سوار چرخ شود. در یک تمرین آزمایشی با دوست دخترش استفانی، آنها به طور اتفاقی به یک مرد به شدت زخمی برمیخورند که در حال مرگ بر اثر یک ویروس مرموز است. این شروع یک روز خیلی بد برای آنهاست، زیرا آنها هدف قاتلان بیرحمی قرار میگیرند که حاضرند برای حفظ رازشان هر کاری انجام دهند.
دو زوج که برای امتحان آخر شب به مکانی خلوت نیاز دارند، پس از ساعتها در یک مرکز خرید مینشینند، اما به سرعت در دام یک بازی وحشتناک و مرگبار میافتند...
جوآن که توسط کابوس های وحشتناک بیداری تسخیر شده است، باید با چیزی فراتر از ترس های خود روبرو شود، زیرا توسط یک جامعه شناس قاتل تحت تعقیب قرار می گیرد...
دایسی یک دختر امریکایی اصیل است که در خانه بغلی زندگی میکند و اشتیاق زیادی به عشق حقیقی و البته اشتهای زیادی به قتل دارد. یک روز دایسی مرد رویاهایش را ملاقات میکند و این اشتیاق او به قتل ممکن است مرد بیچاره را تبدیل به قربانی جدید او بکند….
فیلم بازی جرالد که بر اساس رمانی به همین نام محصول سال ۱۹۹۲ و نوشته استاد داستان های ترسناک استیون کینگ است، داستان هیجان انگیز زنی به نام جسی برلینگیم (گوگینو) را بازگو می کند که در حالی که به تخت با دستبند بسته شده، به طور تصادفی همسر خود به نام جرالد (گرینوود) می کشد. جسی که در کلبه ای دور افتاده بدون امید برای نجات گرفتار شده است، شروع به شنیدن صدا ها و دیدن توهماتی می کند که شامل چهره ای می شود که او آن را به نام کابوی فضایی (استروکین) می نامد. ...