هنگامی که یک خبرنگار مخفیانه به عنوان یک معلم خصوصی می رود تا اطلاعات درونی یک شاهزاده پلی بوی را دریافت کند، او درگیر دسیسه های سلطنتی می شود و در نهایت عشق پیدا می کند - اما آیا او می تواند دروغ خود را حفظ کند؟
هنگامی که شهردار هومدینگر گربه رباتی خود میو-میو را به یک موجود فلزی عظیمالجثه و خطرناک تبدیل میکند که فلز میخورد، گشت سگها برای متوقف کردن این موجود از گربهها کمک میگیرند.
شاهزاده لو، وارث تاج و تخت پادشاهی لوسبرا، زندگی بیخیالی را سپری میکند و با شوخیهایش اوقات خانواده و دوستانش را تلخ میکند. با این حال، طبق افسانهها، زمانی که او به 18 سالگی برسد، با اژدهای شرور افسانهای روبرو خواهد شد و مردم سرزمین میانه را نجات خواهد داد. با وجود این پیشگویی، او خطری قریبالوقوع را باور ندارد و ترجیح میدهد خواهرش، شاهدخت افسونشده (جی آلپارون) و همه کسانی که در کاخ کار میکنند را دست به سر کند.
مکس، پسری که به دلیل مشکلات مالی به روستایی نقل مکان میکند، با کمک پسرعمو و یوتیوبر محلی، مزرعهای برای پرورش تخممرغ راهاندازی میکند، اما با چالشهای صنعت تحت سلطه شرکتهای بزرگ روبرو میشود.
مارگریت و مارگو هر دو 12 ساله هستند و هر کدام خانواده، دوستان، مشکلات و دوران خاص خود را دارند. با این تفاوت که مارگریت در سال 1942 و مارگو در سال 2020 زندگی میکنند. ناگهان، یک صندوق جادویی اسرارآمیز آنها را به دوران یکدیگر میفرستد.
لوکا، ترولی و تانتی، که به "گروه زورلی" مشهور هستند، توسط رئیس جمهور کشور برای نجات اوضاع احضار میشوند، زمانی که جادوگر زن "تورا وورا" نقشه پلیدی برای برهم زدن نظم و ایجاد آشوب در شهر طراحی میکند.
بعد از اینکه از جنگل بیرون انداخته میشود، وودی وودپکر باید خانه جدیدی برای خود پیدا کند. او فکر میکند که در اردوگاه وو هو خانه ابدی خود را یافته است، اما یک بازرس در حال گشت زنی است که میخواهد اردوگاه را تعطیل کند...
انیمیشن دارای شخصیت های اصلی متعدد و متنوعی می باشد و داستان مردمان شهر «فورا» را به تصویرمیکشد. شهروندان این شهر هر ساله جشنواره باد را جشن میگیرند از زمانهای بسیار دور که یک پوکمون افسانهای به آنجا آمده بود و باد را به آنها بخشیده بود...
در محلی تفریحی که در سنت آگوستین، فلوریدا واقع شده است، یک ماجراجویی خانوادگی توسط یک برادر و خواهر شکل میگیرد آن ها با دلفینی آشنا میشوند که به خاطر یک آزمایش مخفیانه از خانواده اش جدا شده و...
سفر ناگهانی خانواده به مکزیک، برنامههای تولد رونی آن را به هم میریزد. او که مصمم است استقلال خود را ثابت کند، تصمیم میگیرد کارهایش را خودش انجام دهد. اما این کار او را به چالشی بزرگ میکشاند: رویارویی با یک نیمهخدای نوجوان و باستانی که خشم او میتواند دنیا را به نابودی بکشاند.
گربه چکمه پوش پس از اینکه درون یک کتاب قصه گرفتار می شود، باید همینطور که به دنبال راهی برای فرار از آنجا می گردد، مشغول عشق ورزیدن و همینطور مبارزه باشد...