کشتی S/S مارتا متعلق به سال 1927 است و و از آن زمان هیچ تعمیر و نگهداری انجام نشده است. توسط مرکز مدیریت کپنهاگ فراموش شده، خدمهی دانمارکی زمان خوبی را بدون استرس سپری میکنند. آنها ...
"روی فلمینگ" اپراتور یک دستگاه بازی به شدت از ارتفاع وحشت دارد. پس از اینکه متوجه می شود پدرش او را در یک برنامه فضایی ثبت نام کرده، به سمت مرکز هیوستون حرکت می کند تا از واقعیت ماجرا باخبر شود. اما پس از رسیدن به مقصد او متوجه می شود که شغلش سرایداری است نه فضانوردی!...
بچه های جزیره ی سالت کرکن برای ملاقات با یکی از فامیل هایشان، با استفاده از یک کشتی مسافربری عمومی به دیدار او بروند اما بعد از رسیدن به مقصد متوجه می شوند که او به بیمارستان رفته است. آن ها تصمیم می گیرند برای بازگشت از قایق پارویی استفاده کنند اما در مسیرشان، پارو هایشان را از دست می دهد و مجبور می شوند در یک جزیره ی متروکه پناه بگیرند. اسکرالان چهار ساله پیش از همه متوجه می شود که دو قاچاقچی در این جزیره مخفی شده اند و...
کلئوپاترا با تحریک ، سزار شرط می بندد که می تواند در مدت 3 ماه یک کاخ بزرگ بسازد. به یک معمار 3 ماه فرصت داده می شود. یا خوشبختانه ، Getafix / Panoramix ، Asterix و Obelix برای کمک به اسکندریه می آیند...
برنده 2 جایزه اسکار همچنین دریافت 1 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 7 جایزه دیگر.
یک مهاجر ایرلندی و دخترش با یک قطعه طلای جادویی که زندگی مردم از جمله یک کشاورز در حال مبارزه و شهروندان آفریقایی آمریکایی را که توسط یک سیاستمدار متعصب تهدید می شوند، تغییر خواهد داد، به شهری در جنوب آمریکا نقل مکان می کنند...
یک روز، واسیا به جنگل میرود تا با معشوقهاش آلیونوشکا ملاقات کند، اما ناگهان کاشیچئِی شریر او را به زور میرباید. واسیا برای نجات آلیونوشکا باید چندین آزمون افسانهای و نمادین را پشت سر بگذارد.
دو پسر جوان به صورت مخفیانه سوار یک سفینه فضایی می شوند و خود را در سیاره مرموز Terra می بینند. در آنجا با دشمن قدیمی گامرا، گیائوس و دو بیگانه زن که ذائقه مغز انسان را دارند، روبرو می شوند. گامرا باید بچه ها را نجات دهد...
همه چیز بسیار عالی آغاز میشود و هایاتو با پدر و مادر و سگ خود به خوبی و خوشی زندگی میکند . ناگهان اتفاق بسیار دراماتیکی رخ میدهد و رباتی غول پیکر (که طبق گفتهها، از یک کشتی ارواح فرستاده شده) شهر را ویران میکند و هزاران نفر را به قتل میرساند. همچنین پدر و مادر هایاتو نیز در این اتفاق کشته میشوند و ...
هنگامی که یک مجسمه باستانی برای نمایش در نمایشگاه 70 منتقل می شود، یک هیولای غول پیکر و مبهم مانند Triceratops آزاد می شود. هیولا در تعقیب مجسمه به ژاپن می رود و در نهایت با گامرا، لاک پشت غول پیکر پرنده مبارزه می کند.
پیپی با کمک دوستانش تامی و آنیکا، به جزیره پورتو پیلوسه در جنوب اقیانوس آرام سفر میکند تا پدرش را که توسط دزدان دریایی بیرحم اسیر شده است، نجات دهد...