1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 12 جایزه و نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
در آلونکهاى حومهى مکزیکوسیتى ، بچه هاى فقرزده که به دست فراموشى سپرده شده اند ، زندگى پر فلاکتى را مىگذرانند . گروهى از آنان به بزه کارىهاى متداول در شهرهاى مدرن روى آوردهاند و تعدادى دیگر در دارالتأدیب به سر مىبرند .
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
« گاى » ( گرینجر ) ، قهرمان تنیس ، در قطار با مردى به نام « برونو » ( واکر ) آشنا میشود که پیشنهاد عجیبى به او میدهد : « برونو » همسر « گاى » را بکشد و « گاى » هم در عوض پدر « برونو » را بکشد ...
ارنی دریکسول، بوکسوری که مسابقات قهرمانی سنگین وزرنش را از دست داده، اکنون بعنوان راننده تاکسی امرار معاش می کند تا مخارج زندگی و همسر آزار دهنده اش را تامین کند. زمانی که یک دزد جواهر همسر ارنی را به قتل می رساند، ارنی متهم به قتل همسرش می شود و...
پلیسى خودکشى مىکند و « کارآگاه دیو بانیون » ( فورد ) مأمور پىگیرى پرونده مىشود . خیلى زود « بانیون » متوجه مىشود که هیچ کس ، از جمهل همسر پلیس ، و دیگر هم قطاران ، مایل به روشن شدن ماجرا نیست .
« اوتو کلر » ( هاسه ) ، مهاجرى آلمانى و خادم کلیساى در کبک کانادا ، یک وکیل را که هنگام دزدى خانهاش او را دیده است مىکشد ، اما چون براى شناخته نشدن لباس کشیشى به تن داشته ، سوءظنها متوجه « پدر مایکل ویلیام لوگان » ( کلیفت ) مىشود .
« ماکس » ( گابن ) تبهکار پر سابقه و قدیمى براى تأمین پس انداز ایام بازنشستگى ، محموله اى از شمش طلا به ارزش پنجاه میلیون فرانک را به سرقت برده است و هیچ کس نمىداند او عامل این دستبرد جنجالى بوده است .
فیلم داستان مردی دیوانه است که آرزو دارد در زندگی اش تبدیل به یک قاتل سریالی مشهور زنان شود.او از هیچ کاری برای رسیدن به خواسته اش چشم پوشی نمی کند اما همه چیز طبق نقشه پیش نمی رود و…
كارآگاه خصوصى ، « مايك هامر » ( ميكر ) ، شبى در بزرگراهى به « كريستينا بيلى » ( ليچمن ) برمىخورد كه در حال دويدن است . « هامر » او را سوار مىكند ، اما خيلى زود جلوى اتوموبيلش را مىگيرند ، او را بىهوش مىكنند و « كريستينا » را مىكشند . « هامر » جان به در مىبرد و كنجكاوانه به تحقيق دربارهى ماجرا مىپردازد ...
7 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 11 جایزه دیگر.
« پل بیگلر » ( استوارت )، وکیل مدافع « ستون فردریک مانیون » ( گازارا ) مى شود که ظاهرا یک کافه دار محلى را به انتقام این که همسرش، « لورا » ( رمیک ) را مورد هتک حرمت قرار داده، کشته است.….