پلیس خوب بودن همیشه به این معنی نیست که همه چیز را بر طبق کتاب و نوشته ها (قانون) پیش برد. وقتی داستان جرم و جنایت در لندن عوض می شود و قدرت به دست ترکها و آلبانیها می افتد، یک پلیس “خوب” چگونه باید جان سالم به در ببرد؟.
دو افسر جوان پلیس در حین انجام یک بازجویی در ایست بازرسی ،مقداری پول نقد و اسلحه از اعضای یک باند مواد مخدر خطرناک ضبط می کنند و این اتفاق باعث می شود تا این باند در پی نابود کردن آنها باشند…
پس از بیست سال زندگی در زندان حال او یک مرد آزاد است ولی زندگی قبلی اش به کل نابود شده است او با یک زن به اسم جنس ملاقات می کند و سعی دارد با او زندگی جدید را شروع کند اما…
فیلم داستان عاشقانه تبهکاری به نام "ژائو دو سانتون" با دانشجوی معماری "ماریا لوسیا" در برازیلیای دهه 80 را دنبال می کند. در این میان نیروهای پلیس و قاچاقچیان مواد مخدر با هم درگیر می شوند...
داستان این فیلم از یک شهر مرزی بی قانون به نام تیجوانا در مکزیک است و داستان دختری به نام لورا نشان می دهد که با برادر و پدرش زندگی می کند و در رویای تبدیل شدن به یک ملکه زیبایی است، یک شب او به یک مجلس با شکوه خانم ها دعوت می شود و در آن مراسم به طور ناگهانی شاهد وقوع یک قتل می شود...
ورابی یک جوان خشن گلاسکویی ست که به اتهام ضرب و شتم دستگیر و در دادگاه بخاطر اینکه قرار است بزودی پدر شود و همینطور استدلال وکیلش مبنی بر اینکه او به مسیر اصلی زندگی باز خواهد گشت، یک شانس دوباره به دست می آورد. رابی به جای رفتنِ به زندان به خدمات اجتماعی در مکان های عمومی محکوم می شود و به زودی شروع به رنگ کردن یک مرکز اجتماعی به همراه چند قانون شکن، و اراذل و اوباش دیگر می کند..
یک دلال حراج های هنری که با یک گروه خلافکار همدست است در حین سرقت دچار حادثه می شود. یک روانشناس وظیفه دارد تا با استفاده از هیپنوتیزم کاری کند تا او مکان نقاشی مسروقه گمشده را به یاد بیاورد و ...
یک کهنه سرباز آمریکایی بعد از نجات دادن یک مرد از مهاجمان در یک حادثه اتوبوس شهری تبدیل به یک قهرمان محلی شده است، تصمصم می گیرد بعد از اینکه یکی از بهترین دوستانش به قتل رسیده و پلیس کمترین توجهی برای حل این جنایت نشان نداد
داستان دربارهی مردی که از بچگی بدون پدر و مادر، محروم و دور از آبادی بزرگ شده و مانند یک غار نشین زندگی میکند، اما اتفاقاتی رخ میدهد که او را درگیر یک جرم میکند...