ورود لیسانسه های ثروتمند به شهر باعث ایجاد سروصدایی می شود وقتی خانواده هایی که دارای دختران مجرد هستند به شدت به دنبال نامزدی ، از جمله خانواده بنت ، با پنج دختر واجد شرایط هستند.
در آینده ای دور ، نژاد بشر در حال انقراض است و نژاد جدیدی از موجودات شبیه حیوانات بر روی زمین حکمرانی می کنند. تعداد کمی از افراد زنده مانده در شهر زندگی می کنند ، یک ساختمان بزرگ محافظت شده با قابلیت سفر در فضا و زمان وجود. شهر برای نجات بشریت به زمان ما باز می گردد ...
در این داستان عاشقانه، آنتونی با یک حرکت بزرگ روبرو می شود. او در پی کسب مدرک تجاری معتبر ، خانه خود را به مقصد استرالیا ترک می کند. او نه تنها خانواده اش ، بلکه عشق زندگی اش ، یینگ را نیز ترک می کند. با بزرگ شدن آنتونی ، با پیدا کردن عشق ها و سرگرمی های جدید ، او در حال خداحافظی با تنها زنی است که واقعاً دوست داشته است...
جردن شخص بانفوذ و بزرگی در حوزه تکنولوژی است که دستیارش ایپریل و همچنین تمام کارمندانش را به شدت عذاب می دهد. این آزار و اذیت ادامه پیدا می کند تا اینکه درست قبل از یک ارائه فوق العاده مهم، او به طور جادویی و با همان افکار و رفتار به 13 سالگی خود باز می گردد. جردن که اکنون تنها یک دختر 13 ساله است و هیچ کس او را نمی شناسد، باید بیشتر از هر زمان دیگری به ایپریل متکی شود. اگرچه ایپریل به جردن کمک می کند اما با او درست مانند یک دختر بچه 13 ساله که دارای مشکلات رفتاری است و باید آن ها را اصلاح کند، برخورد می کند…
چهار بهترین دوست با شروع زندگی خود در جهات مختلف ، قصد دارند با یکدیگر ارتباط داشته باشند: آنها یک شلوار دست دوم را می پوشند که کاملاً با بدن هر یک متناسب است.
"رابرت تابلوت" تاجر ثروتمند که برای سپری کردن تعطیلات به ویلای مجلل خود در ایتالیا رفته با سه مشکل روبرو می شود.دوست او "لیزا" تصمیم به ازدواج با مردی دیگر گرفته و...
داستان زوجی به نام های لیزت و همسرش چینو که با مشکلات زناشویی روبرو هستند. لیزت از بچه ها خسته شده و در کنارش چینو نیز از مشکلات شغلی رنج می برد. مادر چینو، رزاریا، از لیزت متنفر است و وقتی چینو به زندان می رود اوضاع به گونه ای متفاوت برای لیزت تبدیل می شود ...
بعد از اینکه شوهرش او را به خاطر یک زن لاغرتر ترک کرد ، یک پروفسور سرسخت (کاترین میچون) برای کاهش وزن به اقدامات فاجعه بار ناامید کننده و خنده دار روی می آورد...
ربکا یک استاد دانشگاه است که در سوگ مرگ شوهرش عزادار است. اگرچه ، او خوش شانس است که دوستانی دارد که از او حمایت می کنند ، اما این نقاش خانه است که نقش کلیدی را ایفا می کند...
داستان فیلم درباره مرد جوانی به نام بروکس رتیگان است که برای تامین هزینه تحصیل در دانشگاه، یک اپلیکیشن موبایل می سازد و با استفاده از آن، اقدام به کلاهبرداری از دختران میکند و...