داستان فیلم در سال 2021 در استکهلم رخ میدهد و به رابطه عاشقانه بین الیزابت و جان-جان میپردازد. این دو جوان در یک شهر زندگی میکنند، اما فاصله اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی با هم دارند. تا اینکه روزی در یک کلاس دبیرستان با هم آشنا میشوند...
ویرا یک مرد متعصب است که به دنبال یک همسر با شرایط خاص خود میگردد. اما به طور اتفاقی با کیرتی ازدواج میکند که یک کشتیگیر حرفهای است . زندگی آنها پس از افشای حقیقت چه تغییراتی خواهد کرد؟...
ژان، زنی است که با بدهی و افسردگی دست و پنجه نرم میکند و به لیسبون میرود تا خانه مادرش را بفروشد. در فرودگاه ژان با یک همکلاسی سابق دبیرستان که همه به او علاقه داشتند، برخورد میکند...
دو دوقلو همسان زندگی کاملا متفاوتی دارند و یکدیگر را در دیدگاه های کاملا متفاوت می بینند. یکی یک زن خانه دار ثروتمند با یک نوزاد تازه متولد شده، دیگری یک پزشک با درآمد کم، اما با یک رابطه جدید درخشان...
زن جوانی با ارسال پیامک های عاشقانه به شماره تلفن همراه قدیمی نامزدش تلاش می کند تا از درد مرگ نامزدش بکاهد و با مردی که شماره دوباره به او اختصاص داده شده ارتباط برقرار می کند...
اِوِر وونگ 18 ساله توسط والدینش به تایپه فرستاده میشود تا در یک برنامه فرهنگی شرکت کند. او در آنجا با دو پسر جذاب و متفاوت آشنا میشود و باید بین عشق و خواستههای خانوادهاش یکی را انتخاب کند...
یک دختر یتیم و یک پسر مهربان به اسپانیا سفر میکنند. دختر، میا، بیمار است و میخواهد مادر خود را پیدا کند. پسر، کایل، از تصادفی که منجر به مرگ دوستش شده بود، رنج میبرد. آنها در سفر خود عشق را تجربه میکنند و با چالشهای زندگی روبرو میشوند...
یک مدیر بانکی ساده لوح که قرار است با عشق زندگی خود ازدواج کند. هنگامی که بانک او توسط راهزنان بدنام به نام Ghost در طول هفته عروسی اش نگه داشته می شود، او معتقد است که پدر و مادر همسرش که به تازگی وارد شهر شدهاند، همان قانون شکنان بدنام هستند ...
بدلکاری دوچرخه زندگی قبلی خود را به یاد می آورد به عنوان یک جنگجو، و به دنبال تناسخ در جسم تازه عشق خود را. شکل شیطانی از گذشته مشترک است تهدید به آنها را برای همیشه از هم ...
آکاری و تاکاکی دو دوست بسیار صمیمی هستند که بعد از نقل مکان کردن خانواده آکاری از هم جدا میشوند ، با اینکه آنها از هم جدا هستند ولی از طریق نامه با همدیگر ارتباط دارند ، در این بین تاکاکی هم در میابد که هر روز و هر روز از بهترین دوستش دور تر و دورتر میشود و این باعث میشود که آکاری را برای آخرین بار ملاقات کند. بعد از ملاقات او با آکاری, عشقش به آکاری بیشتر میشود ولی روزها همینطور میگذرد و هم فاصله بین این دو بیشتر و بیشتر میشود و هر کدام در مسیری از زندگی قرار میگیریند ولی در این بین هر دو مصمم به این هستند تا باز هم به هم برسند و ...
شینجی ایزوموتو، هنرمند مانگا، تصمیم می گیرد به زندگی خود پایان دهد زیرا بینایی خود را از دست می دهد. وقتی هیبیکی آیدا، یکی از طرفداران او که ناشنوا است، او را نجات می دهد، آنها وارد یک رابطه متحول کننده می شوند...