تهیه کننده و کارگردان مشهوری به نام اوتو پرمینگر تروریسم بین المللی را در این فیلم در مورد پنج دختر نوجوان که توسط قایق تفریحی ربوده می شوند را به تصویر می کشد. پیتر اوتول و ریچارد آتنبرو در این فیلم نقش آفرینی می کنند...
یک کارآگاه خصوصی که تعادل روانی ندارد، بعد ازاینکه استخدام میشود تا در مورد یک مرگ مشکوک در شهری کوچک تحقیق کند، در مییابد که این پرونده به همان پاپوشی که موجب مرگ دخترش شد، مرتبط است.
دخترک جوان با نام “بابی دال” (بچه عروسک) توسط ناپدری سنگ دل به یک آسایشگاه روانی فرستاده می شود و تا پنج روز آینده ناپدری اش می خواهد تا به شکلی او را در آسایشگاه از بین ببرد در عالم خیال و تخیل او و چهار نفر دیگر از کسانی که در آسایشگاه هستند، وارد دنیای دیگری می شوند و به نظر می رسد از راه دنیای جدید می توانند از آسایشگاه بگریزنددر دنیای جدید این پنج نفر باید با موجودات مختلف و دشمنان عجیب و بسیار زیادی مبارزه کنند و پیش از آنکه دیر شوند از مهلکه بگریزند
تعدای مرد برای انجام کار خطرناکی با شبک برق به محلی می روند، ولی ناگهان گرفتار یک طوفان مرگبار می شوند و حالا باید تمام تلاش خود را برای نجات جانشان بکنند و …
یک گروه تروریستی که اصل عملکرد آن ها بر روی اینترنت است وارد به مرکز کنترل کل نیویورک شده و به نوعی تمام تلوزیون، آب و برق و گاز و مخابرات شهر را تحت کنترل خود در می آورد و دیگر هرگونه عکس العمل را از دیگران سلب می کند. افسر پلیس «جان مکلین» به همراه هکر جوانی سعی در نفوذ در این گروه و جلوگیری از خراب کاری های این گروه را دارد.
زمانی که انسان ها به وجود خون آشام ها و لیکان ها پی می برند، نبردی را برای از بین بردن آنان آغاز می کنند. «سلن» جنگجوی خون آشام، هم نوعانش را در جنگ علیه انسان ها رهبری میکند...
دو برادر به نامهای ادوارد و آلفونسو الریک است که پس از مردن مادرشان ، قصد دارند به کمک دست نوشتههای پدر خود از علم کیمیاگری استفاده کرده و وی را زنده کنند. اما...
«ویکتور» کشته شده است و «سلن» که تخصص اش کشتن گرگینه هاست و کینه عمیقی از آنها به دل دارد، بهمراه «مایکل» که یک موجود چند نژادی است در فرار از دست خون آشامان هستند. از سوی دیگر تنها فرمانروای خون آشام ها، «مارکوس»، که اکنون از خواب برخواسته و تبدیل به یک هیولای قدرتمند شده و ...
در سال 1899 و در دوران ویکتوریا، تنش و اختلاف میان انگلستان و آلمان بالا میگیرد. علت اینکار این است که فردی موسوم به فانتوم که مبتلا به جنون خودخواهی است میکوشد تا با انجام پاره ای خرابکاریها این دو کشور بزرگ را درگیر یک جنگ فراگیر کند. هدف فانتوم از اینکار فروختن سلاحهای کشتار جمعی خود با قیمتهای گزاف به این دو کشور است. دولت انگلستان برای متوقف ساختن این توطئه، مامور قدیمیو با سابقه خود را فرا میخواند تا با تشکیل گروهی از افراد خارق العاده که دارای قدرتهای افسانه ای هستند به جنگ فانتوم و نیروهای شیطانی او برود. رهبری گروه بر عهده ی ماجراجویی مشهور به اسم آلن کواترمین (شان کانری) است و سایر اعضای گروه عبارتند از: زنی خون آشام به اسم میناهارکر، دریانوردی به اسم کاپیتان نیمو، فردی دوشخصیتی به اسم دکتر جکیل/آقایهاید، مردی نامرئی به اسم رودنی اسنیکر، مردی نامیرا به اسم دوریان گری و یک مامور مخفی آمریکایی به اسم تام سایر…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 20 جایزه دیگر.
یک باستان شناس آمریکایی بنام «ریچارد اوکانل» که در مصر، مستعمره ی فرانسه، مشغول حفاری در یک شهر باستانی بنام هاموناپترا است، بطور تصادفی یک مومیایی را بیدار می کند...
در آینده ای نه چندان دور که زندگی انسان ها متکی به ماشین ها شده است ، امکان ظورش کردن ربات ها در برابر انسان ها زیاد است. به همین منظور باید افرادی را که تولید این ربات های خطرناک را افزایش می دهند از میان برد و …
داستان فیلم در مورد حمله ی بیگانگان به زمین است ، ۷۰ سال پس از دومین جنگ میان انسان ها و بیگانگان ، اندرو که کودکی استثنایی است به مدرسه ای پیشرفته در فضا ارسال شده تا تعلیم ببیند که از زمین در مقابل حمله ی بیگانگان در آینده حفاظت کند …
سرگرد مایک رنسوم در حال انجام عملیات در پشت خطوط دشمن می باشد. او در همین حین متوجه می شود که نیرو های روس در شمال ویتنام حضور پیدا کرده اند و دستور می گیرد تا مدارکی جمع آوری کند که حضور نیرو های روس را به اثبات برساند. رنسوم به منطقه ی دشمن باز می گردد اما دستگیر شده و تحت شکنجه های گوناگونی قرار می گیرد...
دو مادر داغدار که فرزندانشان در حالی که در خودرو بودند توسط افرادی ناشناس به قتل میرسند. بعد از اینکه مراجع قانونی در پیشبرد پرونده و یافتن سرنخ ناموفق بودند تصمیم میگیرند که تیمی تشکیل داده و تحقیقات را شخصاً شروع کنند…...
کول فرد شروری است که قرار است در یک سفینه ی فضایی بسیار دور اعدام شود. او موفق می شود با استفاده از یک شاتل فضایی فرار کند و به جنگلی در آمریکا راه می یابد. فرمانده ی این سفینه ی فضایی تصمیم می گیرد الیناتور را به سراغش بفرستد و به هر قیمتی که شده است کول را نابود کند...