یک زن و شوهر که از هم جدا شدهاند، برای استراحت و تجدید قوا به جنگل میروند. اما در آنجا با همسایگانی بدشگون، دوستانی بیخیال و نیروهای تاریکی و پنهانی روبرو میشوند که همه چیز را به سمت یک پایان شوکهکننده سوق میدهد.
پنج دوست (اکمل، عارف، آریانا، آزیتا و امیر) برای تعطیلات به ارتفاعات گنتینگ رفته بودند. آن ها دچار حادثهای شدند که منجر به مرگ امیر شد. از چهار نفر دیگر خواسته شد برای شناسایی جسد امیر در سردخانه حضور پیدا کنند.
در دهکدهای ساحلی و آرام، رئیس دهکده کودکی با تواناییهای خارقالعاده را مییابد. این کشف، آرامش روستا را برهم زده و مردم را به دو دسته تقسیم میکند. عدهای این کودک را ناجی آینده میدانند و عدهای دیگر خواهان نابودی او هستند.
آنجلیکا، یک جنگلبان، و ویکتور، همسر سابقش، ماموریت پیدا میکنند تا زنی گمشده را در منطقهای حفاظت شده در سوئد پیدا کنند. در حین جستجو، آنها به غارهای تسخیر شدهای میروند که با گذشته خود روبرو میشوند و رازهای هولناکی را در مورد این منطقه کشف میکنند. آنها در این مسیر با موجودی افسانهای نیز روبرو میشوند و باید برای زنده ماندن با آن مبارزه کنند.
این فیلم داستان گروهی از پستچیها را روایت میکند که مأموریت پیدا میکنند تا صاحبان نامههای مرده را بیابند. این نامهها حاوی پیامهای مهمی هستند که زندگی گیرندگان را تحتالشعاع قرار میدهد.
این فیلم روایتگر ماجرای دو کارآگاه کمتجربه است که در حین تحقیق برای حل یک پرونده قتل، به طور غیرمنتظرهای وارد دنیایی موازی میشوند که تجسمی از وحشتناکترین کابوسهای آنهاست.
داستان مردی 80 ساله با علاقه به بازیهای واقعی، روایتی از درستی و نادرستی است. این داستان به تصمیماتی که در طول زندگی میگیریم و بازتابها، شنیدنها و قضاوتهای هر یک از آنها میپردازد.
داستان در قرن بیست و سوم در مریخ رخ میدهد و به دنبالگیری یک پرونده قتل توسط زوجی متشکل از کارآگاه خصوصی آلین روبی و همراه رباتیک او، کارلوس ریورا میپردازد.
یک ستاره شبکههای اجتماعی در جنگلهای کارولینای شمالی ناپدید میشود و دوستانش به دنبال یافتن او هستند. نادیده گرفتن افسانه سرزمین نفرینشده فقط اولین اشتباه آنها بود.
داریا پس از اولین ملاقات با مارک ناپدید میشود و او در یک بیمارستان روانی پیدا میشود. مارک مظنون است که شرکتهای دارویی قدرتمندی در این ماجرا دخیل باشند، اما حقیقت میتواند بسیار هولناکتر از تصورات او باشد.
آلیسا جنسن، که به تازگی زندگی مشترک خود را آغاز کرده، هیاهوی منهتن را رها کرده و به آرامش حومه شهر کنتیکت پناه برده است. اما در این سکوت ناگهانی، صداهای عجیبی به گوشش میرسد و گویی سایهای همیشگی او را زیر نظر دارد.
لری ری با فریب و سوء استفاده، دوستان فرزندش در خوابگاه را تحت کنترل خود در میآورد و با وعدههای دروغین از طریق روشهای روانشناختی آزاردهنده، دانشآموزان آسیبپذیر را تحت سلطه خود در میآورد و بر آنها کنترل مییابد.
ساکتا در حال گذراندن سال دوم دبیرستان خود است و خواهرش مای در سال سوم تحصیل می کند. کاد، خواهر کوچکتر ساکتا، آرزوی بزرگی در سر دارد: او می خواهد به دبیرستان برادرش برود. ساکتا که از سختی های این مسیر آگاه است، مصمم است که از خواهرش در رسیدن به هدفش حمایت کند.
غیبت نامزد سالی در مراسم عروسی، دوست صمیمی او اورورا را به دنبال کمک آرتور میکشاند. کشف جسد مردی در نزدیکی محل برگزاری مراسم، نامزد سالی را به مظنون اصلی قتل تبدیل میکند.
این اثر داستانی از رویدادهای واقعی یک قاتل زنجیرهای الهام گرفته شده است که هویت او همچنان ناشناخته باقی مانده و ممکن است در حال حاضر نیز در جامعه حضور داشته باشد.
با مرگ ناگهانی و مشکوک یکی از ناظمان مدرسه Seva، پروندهای پیچیده به دست بازرس نگی میافتد. او که از اختلال استرس پس از سانحه رنج میبرد، مصمم است راز این جنایت را برملا کند. تحقیقات او به تدریج حقایقی هولناک را آشکار میکند.
در دوران اشغال اسپانیا، کشیشی به نام پدر سورن مالاری در قرن نوزدهم زندگی میکرد. داستان زندگی او حکایتی غمانگیز و هولناک از سقوط به جنون است. گفته میشود مالاری برای کمک به مادر بیمار خود، دست به قتل ۵۷ نفر زده است.