در مرز جداکننده دو کره،دو سرباز کره شمالی به دست یک سرباز کره جنوبی کشته می شوند.اما یازده گلوله در جسدها پیدا می شود که به همراه 5 گلوله باقیمانده در اسلحه ضارب جمعا شانزده گلوله برای اسلحه ای که باید پانزده گلوله داشته باشد می شود...
" آجی" که پسری تنها است. عاشق دختری می شود که پدرش رئیس یک گروه جنایتکار است, او سعی می کند تاسرنوشت خود را تغییر دهد و دراین راه از عشق خود و هدف خود برای صلح استفاده میکند ...
گروهبان مایک هو در یک ماموریت شبانه اسلحه خود را از دست می دهد و بیم آن می رود که گروه های تبهکاری از روولور او استفاده کنند و کار به نام گروهبان و اعضای تیمش تمام شود. و از طرفی تیم گروهبان هو هیچ اطمینایی نسبت به دیگر افراد پلیس ندارد و آنها مجبورند خودشان اطلاعات و سوابق گروه های جنایتکار را بدست بیاورند.........
احلام (با بازی غزل صارمی)، دختری خوزستانی كه از كودكی زادگاهش را ترك كرده و به اهواز آمده، اكنون سال آخر پزشكی را در دانشگاه سپری می كند. او كه به حكم قوانین عشیره اش باید به همسری پسرعمویش فـَرحان (با بازی حمید فرخ نژاد) درآید، عاشق استادش دکتر پرویز (با بازی مهدی احمدی) است و استاد نیز دل در گرو عشق او دارد. احلام گرچه تفكر عشیره ای را مقدس و غیرقابل انكار می شمارد، نمی خواهد با پسرعموی ماهیگیر و بی سوادش كه به قاچاق كالا مشغول است ازدواج كند…
یک افسر پلیس پسر و تنها بازمانده خانواده ای را که در تعقیب تروریستی قتل عام کرده به سرپرستی خود در می آورد.پس از مدتی پسر متوجه می شود پدر خوانده اش چه کرده و…
سال 1999. «اندي آزنارد» (برازنان) مأمور متين سازمان هاي جاسوسي بريتانيا به خاطر شيطنت ها و بدهي هايش به پاناما تبعيد شده است. او براي اين که موقعيت دستش بيايد، نزد «هري پندل» (راش) مي رود، خياطي انگليسي که مشتري هايش آدم هاي معروف و ثروتمند هستند. «اندي»، «هري» را وسوسه مي کند تا براي او خبرچيني کند...
«گوردی بروئر» (شوارتسنگر)، آتش نشان لس آنجلسی، پس از کشته شدن همسر و پسرش در بمب گذاری مقابل دفتر نمایندگی کلمبیا، وارد عمل می شود تا به سبک خودش، انتقام بگیرد و …....
کمیسر «پی یر نیمانس» وارد منطقه کوهستانی گوئر نان می شود تا درباره قتل کارمندان دانشگاهی در آن حوالی تحقیق کند. جسد قربانیان در کوهستان پیدا شده در حالی که بعد از ساعت ها شکنجه شدید، با زخم های بی شمار روی بدنشان، و چشمان از حدقه در آمده جان داده اند...
«پیتر بومن» ( مورس )، مهندس امریکایی را چریک های کشور بی ثبات تکالا – در امریکای لاتین – می ربایند. «تری تورن» ( کرو ) متخصص امور آدم ربایی و گروگان گیری به خاطر علاقه ای که به «آلیس» ( رایان )، همسر «پیتر»، پیدا کرده، میانجی آزاد کردن «پیتر» می شود…
«نيک ولز» (دنيرو) سارقي است ميان سال که مي خواهد از زندگي تبهکارانه کناره بگيرد و کلوب موسيقي جازش را بگرداند. اما پيش از آن که «نيک» بتواند به رؤياهايش جامه ي عمل بپوشاند، «ماکس» (براندو)، مال خر و در واقع استاد و شريک تجاري اش او را تحت فشار قرار مي دهد تا يک سرقت نهايي را هم براي او به انجام برساند...
در طی یک عمل جراحی قلب باز ، داروی بیهوشی درست عمل نمی کند و مردی که زیر تیغ جراحان قرار دارد کاملا هوشیار ، اما فلج است و نمی تواند دکترها را در جریان بگذارد و…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 21 جایزه و نامزد دریافت 20 جایزه دیگر.
یک گنگستر خشن بنام «دان لوگان» از یک سارق بازنشسته که تخصصش در باز کردن گاوصندوق است، کمک می گیرد تا آخرین و بزرگترین سرقت عمرش را انجام دهد. اما این کار برای هردوی آن ها گران تمام می شود...
«تری» یک دلال ماشین است که زندگی آرامی دارد. او همیشه از گذشته اش در حال فرار بوده و از کلاهبرداری های عمده دوری می جوید. اما در ادامه یک مدل زیبا به اسم «مارتین» که در گذشته همسایه آنها بوده بسراغش می آید و به او پیشنهاد می دهد که رهبری عملیات سرقت از یک بانک در شهر لندن را به عهده بگیرد که در صورت موفق بودن، میلیون ها پوند پول نقد و جواهرات عاید آنها می شود...
یک استاد دانشگاه نیویورکی که نویسنده هم هست، «فرانی آوری» ( مگ رایان ) رابطه با یک کارآگاه پلیس ( مارک روفالو ) دارد ، پلیسی که در حال تحقیق روی یک مورد قتل در محل زندگی فرانی است و …
یک دانشجو که بتازگی ترک تحصیل کرده است شغلی بعنوان یک دلال بدست میاورد و این شغل خیلی سریع او را در مسیر موفقیت قرار می دهد، اما کار او به اندازه ای که بنظر می رسد قانونی نیست و …