نیروهای اهریمنی در خانه Amityville به یک چراغ باستانی هدایت می شوند، که راه خود را به یک عمارت دورافتاده در کالیفرنیا پیدا می کند، جایی که شیطان یک دختر کوچک را با نشان دادن خود به شکل پدر مرده او دستکاری می کند...
کلاس روانشناسی ترس با استادی جدید آغاز میشود که معتقد است ترس را باید با تجربه کردن درک کرد. او دانشجویان را به خانه خود دعوت میکند تا با داستانهای ترسناک، عمق وجود ترس را به آنها نشان دهد...
هنگامی که جسد یک تروریست، آلوده به مواد شیمیایی دزدیده شده، توسط ارتش ایالات متحده سوزانده می شود، یک ویروس ناخواسته در یک جزیره کوچک در جو منتشر می شود...
برنده 1 جایزه BAFTA Film Award همچنین دریافت 6 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
در سال 1963. مولی راث سیزده ساله، بزرگترین فرزند از سه فرزند گاس و دایانا راث، زندگی بی دغدغه ای را به عنوان بخشی از اقلیت سفیدپوست مرفه در آفریقای جنوبی می گذراند. نژاد برای او موضوعی غیرمعمول است، اگرچه، در دوران آپارتاید، راث ها عمدتاً در میان سفیدپوستان دیگری مانند آنها وجود دارند، اما او به همان اندازه در کنار سیاه پوستان زندگی خود احساس راحتی می کند...
یک جوان بی هدف ، جانی (گری اولدمن) ، به زندان فرستاده می شود. او سگ محبوب خود ، اوی را به مراقبت از معشوق سابق و بهترین دوست خود ، فرانک (سر آلن بیتس) می سپارد. وقتی از زندان خارج شد ، باید در خانه ....
یک پسر مهربان یک سگ فوقالعاده باهوش و فراری را به خانه میبرد. این سگ توسط یک موجود خطرناک از یک آزمایشگاه تحقیقات ژنتیکی تعقیب میشود. پسر باید سگ را از دست این موجود خطرناک نجات دهد...
فیلمی بدون دیالوگ گفتاری، بر خلاف موسیقی و اشعار «مرثیه جنگ» بنجامین بریتن است که شامل شعری از سرباز جنگ جهانی اول ویلفرد اوون است که وحشتهای جنگ را منعکس میکند. هیچ داستان خطی یا دیالوگ وجود ندارد. این تصاویر منعکس کننده داستان اوون، داستان سربازان دیگر و یک پرستار در طول جنگ جهانی اول است...
تیمی از بیگانگان در جستجوی موسیقی راک اند رول جهان را جست و جو می کنند. بعداً آنها در یک شهر کوچک فرود می آیند و تعامل آنها با دی دی، فرانکی و دوستانشان منجر به هرج و مرج می شود...
یک پرستار انتقام جو در بدو تولد یک دختر و یک پسر را عوض می کند. آنها در دو خانواده کاملاً متفاوت بزرگ می شوند. وقتی سالها بعد این جابجایی آشکار می شود ، نوجوانان و خانوادهها اکنون باید با محیطهای جدید خود کنار بیایند...
یک مدیر اجرایی طلاق گرفته به نام مارشال و پسر 11 ساله اش، چارلی، به طور اتفاقی یک جمجمه تبتی جادویی را لمس می کنند و قدرت مرموزی را آزاد می کنند که ذهن مارشال را به بدن چارلی منتقل می کند و بالعکس...
دو فرد که قدرت های ذهنی ماورا الطبیعی دارند برای پیدا کردن یک شهر گمشده ی اینکایی، واقع در کوه های اکوادور، استخدام شده اند. گفته می شود که این شهر گنج عظیمی را در خود مخفی کرده است...