در جزیره ای متروک و بادگیر، استلا و اسکار، یک زوج جوان، به دیدار پدر استلا ، اتان می روند که زندگی انفرادی ساده ای دارد. با این حال، رابطه استلا و ناتان کاملاً عادی نیست...
بعد از یک شیطنت بیش از حد، سه حقه باز به یک کمپ تابستانی در یک جزیره (که توسط دشمن سرسخت آنها وال-انبرگ اداره می شود) فرستاده می شوند. دردسرساز سیکان به زودی نقشه‌ای را طراحی میکند تا به قایقی پر از شیرینی که به سمت آنها می‌رود، برود ...
وقتی کرستین نوربک توسط معشوقش مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و به شدت زخمی می شود، دادگاه او را مجبور می کند با نامی فرضی به استکهلم نقل مکان کند. او در آنجا با گروهی از زنان دوست می شود و سعی می کند زندگی خود را بازسازی کند....
این مستند سومین مستند از یک سه گانه در مورد گروهی از مخالفان سوئدی است. اولین مستند در سال 1967 فیلمبرداری شد و گروهی از جوانان سرکش را دنبال می کرد. این بچه ها فقط به کسانی که در جامعه اطرافشان جا می گرفتند، بی احترامی می کردند و با مواد مخدر آزمایش می کردند و مهمانی می گرفتند...
سه خواهر با هم در یک دهکده کوچک بزرگ شده اند اما خواهر کوچکتر در سنین پایین خانه را ترک کرد و به شهر بزرگ نقل مکان کرد. بعداً، او برای جشن تولد پدرشان برمی‌گردد و درگیری‌های قدیمی و فراموش‌شده دوباره آشکار می‌شوند...
ویولونیست مشهور "هولگر بردنت" پس از توری طولانی به خانه نزد خانواده اش بازمی گردد. او و همسرش سالهاست که با هم ازدواج کرده اند اما دیگر عشقی بینشان وجود ندارد. دخترشان معلم پیانوی جدیدی به نام "آنیتا هافمن" پیدا می کند. "هولگر" عاشق او می شود و...
ایمان و خانواده اش از ایران فرار می کنند و در یک مرکز پناهندگان در شمال سوئد اسکان می یابند. ایمان به عنوان پدر مسئولیت خانواده را بر عهده می گیرد، اما به قولی که به همسرش داده عمل نمی کند و به باشگاه کشتی محلی می پیوندد. شایعاتی در مورد او پخش می شود و ترس و ناامیدی او شروع به افزایش می کند...
«ماریانه» (اولمان) و «یوهان» (یوزفسون) که ده سال است ازدواج کرده اند، آرام آرام، دچار مشکلات بسیار می‌شوند؛ به خصوص که «یوهان» به یکی ز شاگردانش، «پائولا»، علاقه مند شده است...
سوئد شمالی در اواسط قرن نوزدهم. هفت کودک والدین خود را از دست می دهند و برای اجتناب از خانه فقیر ، آنها یک کوهپیمایی طولانی را در کوهستان آغاز می کنند تا زندگی بهتر پیدا کنند...
تولد آریلد است، اما پدرش فراموش کرده و طبق معمول سر کار می رود. مادر برای زایمان در بیمارستان است. بعد از ظهر پدر و پسر در بیمارستان به ملاقات مادر می روند...
داستان در اواخر قرن نوزدهم و در استکهلم رخ می‌دهد. جوانی به نام هنینگ و دوستانش، در تلاش برای زنده ماندن هستند و در همین حال، در خصوص آزادی و زندگی خوب رویا پردازی می‌کنند. لازم به ذکر است که این فیلم بر اساس اولین کتاب از مجموعه کتاب‌‌های Stockholm Series طراحی شده است و ...
