"جوئی" و "روزالین" در یک پیتزا فروشی کار می کنند.او فکر می کند "جوئی" همه وقت خود را برای راحتی آنها کار می کند اما وقتی متوجه می شود چندین سال است که به او خیانت می کند دنیایش به هم می ریزد.با توجه به کاتولیک بودنش طلاق ناممکن است به همین دلیل با همراهی مادر و بهترین دوستش تصمیم می گیرند او را به قتل برسانند...
فردریک یک مشاور مدیریت جوان، برای شرکت در یک رویداد خاص تیم سازی دعوت شده است. او و همکارانش در طول این فرایند کاملاً تحت نظر می باشند و اعمالشان ارزیابی می شود و...
این مستند در رابطه با یکی از ضعیف ترین فیلم های تاریخ سینما با نام Troll 2 می باشد ، این فیلم که در سال 1990 ساخته شده است یک فیلم با فضای ترسناک بوده است ، که پس از پخش با موج عظیمی از بی محلی از طرف بینندگان و منتقدین مواجه شد . در سال 2009 یک کارگردان جوان با نام مایکل استپنسون تصمیم می گیرد ، که یک فیلم مستند با حظور بازیگر کودک آن فیلم بسازد و دلایل و مشکلات آن فیلم در کنار تجربیاتی که بازیگران این فیلم در طول ساخت آن کسب کرده اند را مورد بحث و بررسی قرار دهد
"بولدوزر"، ستاره سابق فوتبال، اکنون به عنوان ماهیگیر مشغول بکار است. در حالیکه تیمی خیابانی خود را برای مسابقه با تیم فوتبال ارتتش آماده می کند، از او خواسته می شود تا مربیگری آنها را بر عهده بگیرد...
دکتر "هوگو هکنبوش" ،"تونی" و "استافی" تلاش می کنند با برنده شدن در یک مسابقه اسب سواری مزرعه "جودی" را نجات دهند.اما در این بین مشکلاتی وجود دارد که...
"انزو" ، بعد از افتادن در رودخانه "تیبر" قدرت ماورایی بدست می آورد و تصمیم میگیرد از این قدرت برای تعقیب کردن یک گانگستر دیوانه به نام "کولی" استفاده کند ..
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 15 جایزه و نامزد دریافت 6 جایزه دیگر.
کابیریا ( ماسینا ) ، زن خیابان گرد بسیار خوش قلب و ساده دلى است که در حومه ى رم زندگى میکند . او از آن نوع آدمهایى است که بدبختى را بخشى از زندگى میدانند ، اما هرگز ایمانشان را به ارزش خود زندگى از دست نمیدهند .
پس از جنگ جهانی "مایکل"، از زندان آزاد میشود و به سمت "میزوری" می رود جایی که همکارش "ویلیام" توسط راه زنان کشته شده است ، مایکل تصمیم میگیرد اموال به سرقت رفته خانواده ویلیام را پس گرفته و به دنبال راه زنان برود و ..
داستان از جایی آغاز میشود که یک خانواده ثروتمند آلمانی، آنا (سوزان لوتار) به همراه شوهرش گئورگ (اولریش موهه) و پسر کوچکشان گئورگی خیال دارند تعطیلات خود را در ویلای زیبای تابستانیشان که در کنار یک دریاچه قرار دارد بگذرانند. وقتی پدر و پسر به قایقسواری میروند، مرد جوان مودبی به نام پیتر دم در خانه ظاهر میشود و از آنا میخواهد چند تخممرغ به او قرض بدهد. دقایقی بعد دوباره برمیگردد و ادعا میکند در راه تخممرغها شکستهاند و چند تخممرغ دیگر میخواهد. آنا خیال دارد چند تخممرغ دیگر به او بدهد اما مسیر گفتگو به سرعت تغییر میکند. لحن دلپذیر پیتر کمکم خصمانه میشود. سر و کله دوست پیتر، پل پیدا میشود. وقتی گئورگ برمیگردد و از آنها می خواهد بروند، پل و پیتر ویلا را ترک نمیکنند. به زودی روند داستان تغییر میکند…
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
در کى لارگوى فلوریدا چند تبهکار به سرکردگى « جانى روکو » ( رابینسن ) ، صاحب یک هتل ( باریمور ) ، عروس بیوهى او ( باکال ) ، و یک افسر قدیمى ارتش ( بوگارت ) را به گروگان مىگیرند .