این فیلم نگاهی نگران کننده به برنامه های رئالیتی تلویزیون دارد. در یک رئالیتی شوی جذاب و هیجان انگیز، شرکت کننده ها برای لذت بردن مردم، جان خود را به خطر می اندازند و...
مادری از دخترخوانده اش به شدت مراقبت میکند چرا که بهترین دوست او به طرز مرموزی کشته شده است ، اما پس از مدتی حدث و گمان ها گواهی می دهند که امکان دارد دختر خوانده اش قاتل باشد!
هنگامی که "فرانکی" و "نیک" مدعی می شوند که مالک یک زمین کشاورزی هستند ، مجبور می شوند تا هر کدام نیمی از زمین را بین خود تقسیم کرده و شروع به کار کنند ...
وقتی پسری به نام بن یک کارت قدیمی بیسبال در خانه اش پیدا می کند، دوستش گریفین به او می گوید که آن را بفروشد. با این حال، وقتی او این کار را انجام می دهد، 1.2 میلیون دلار از او کلاهبرداری می شود و گریفین تصمیم می گیرد تیمی را جمع کند تا کارت را پس بگیرد...
تمام چیزی که کیت پارکر میخواهد انجام بدهد شرکت در آکادمی باله آمریکاست . ولی وقتی آن را بدست نمی آورد متوجه میشود که موفقیت در رقص به چیزی بیش از استعداد طبیعی نیاز دارد . در همین هنگام وی در باشگاه هیپ هاپ بازیکن سابق هاکی شروع به کار میکند که ممکن است رویاهای وی به حقیقت بپیوندد ...
این فیلم روایتگر داستان یک مرد جوان با مشکلات روانی است که دو نفر را به گروگان میگیرد و وقتی این موضوع به گوش پلیس میرسد ، مشخص میشود که او قصد دارد در یک نمایش آنلاین به کارهای اشتباه این دو فرد اشاره کند و تماشاگران تصمیم بگیرند که چه کسی از بین برود و چه کسی زنده بماند و…
یک جراح جوان که دارای اوتیسم و سندرم ساوانت است به بخش کودکان یک بیمارستان معتبر منتقل میشود. ،سوال اصلی اینجاست که آیا کسی که نمی تواند با مردم حرف بزند آیا میتواند جان آنها را نجات بدهد؟
“لکس” دختر یتیمی است که در خانهی نگهداری از فرزندان بیسرپرست زندگی میکند. او در سن شانزده سالگی تصمیم میگیرد که از زندگی در خانههای دیگران خلاص شود و با دوستانش زندگی کند؛ اما برای این کار احتیاج به اجازهی والدینش دارد. پس با زحمت زیاد پدر خود را که “بیز” نام دارد پیدا میکند. پدر او هم مانند تینایجرها با دوستان خود در محل کارش (بار) زندگی میکند. پدرش وقتی میفهمد که دختری دارد، متعجب میشود. اما چیز دیگری که عجیب است، این است که مادر دخترک کسی نیست جز “کیت کاسادی”؛ که ستارهی یک برنامهی رادیویی است و آن برنامه مورد علاقهی “لکس” است.
بعد از 7 سال و بزرگ شدن فرزند مایکل اسکافیلد ، داستان از آن جایی شروع می شود که “تی بَگ” با یک مدرک می خواهد به لینکولن ثابت کند که مایکل هنوز زنده است. بعد از تحقیقاتشان لینکولن رد پای برادر خود را در یک زندان دورافتاده پیدا می کند و برای نجات او به سفری خطرناک می رود...
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...