Jenica Bergere

زنی پس از از دست دادن همسرش، تلاش می کند تا دوباره عشق را در کنار فرد جدیدی تجربه کند...

داستان از جایی شروع می‌شود که زنی جوان و تنها، اتاقی را به مردی ناشناس و مرموز اجاره می‌دهد. اما این اجاره ساده، به زودی به...

یک خانواده با چالش‌های متعددی روبرو است: برگزاری جشن تولد هشت سالگی، پیدا کردن پدربزرگ گمشده و مبارزه با سرطان...

زمانی که یک کارفرمای زن عاشق یک روزنامه نگار می شود، رابطه‌ی آنها عمومی شده و مورد آزار و اذیت اقشار مختلف جامعه قرار میگیرند...

داستان دختری 10 ساله که در تیم سافتبال بازی میکند و سعی دارد خانواده خود را راضی کند تا در مسابقات رقابتی شرکت کند و ...

یک زن باردار عصبی تلاش می‌کند تا قبل از زایمان خانواده‌اش را که از هم جدا شده‌اند، دوباره به هم برساند. آیا یک سفر جاده‌ای به سیمی ولی می‌تواند او را، مادری ناممکن با کم‌خردی، خواهر ستاره‌ی پورنو پیر و عمه‌ای شدید، دوباره به هم برساند؟...

کوری زندگی خوبی دارد تا زمانی که دوستش او را به خاطر یک زن رها می کند. او برای یافتن عشقی جدید راهی سفری وحشیانه برای کشف خود می شود و در این راه تصمیماتی می گیرد که زندگی را تغییر دهد...

داستان فیلم درباره ی یک فراری به نام گَرت هست ، که پس از اینکه یک خانواده ی آفریقایی را گروگان می گیرد ، اتفاقاتی رخ می دهد که…

این فیلم راجب زندگی دوتا برادره که هر کدوم دچار مشکلاتی می شن... یکی از اصلی ترین این مشکلات مرگِ فردیه که در یک تصادف...

مرگ غم انگیز یک دختر جوان باعث می شود کشمکشی بین یک شکارچی بنام «جان مون» و گروهی از تبهکاران بکواتر که به دنبال او هستند ایجاد شود…

وقتی جی موریتی جوان می فهمد که موج افسانه ای ماوریکس، یکی از بزرگترین موج های روی زمین، در چند مایلی خانه او در سانتا کروز وجود دارد، از یکی از موج سوار های افسانه ای محلی به نام فراستی هنسون تقاضا می کند تا او را برای موج سواری آموزش دهد…

کنت، مرد جوانی است که موفق شده ماشین زمان اختراع کند و امیدوار است به کمک آن بتواند به گذشته سفر کند. او برای سفر خود به همسفر نیاز دارد به همین جهت در روزنامه آگهی می دهد و پس از مدتی همسفرانش را پیدا می کند اما آیا کنت واقعا می تواند در سفر زمان کند؟

"جودی مودی" سال سومی تصمیم می گیرد چالش برانگیزترین تابستان عمر خود را سپری کند و...

بری ماندی، پس از اینکه به خانه اش دستبرد می زنند و جواهرات خانوادگی اش می دزدند، اما این تنها مشکلش نیست، بلکه او به یک دادگاه احضار شده است که یک زن ادعا می کند با او رابطه داشته است، اما بری چیزی یادش نمی آید...

داستان فیلم در جوانی به اسم پیتر پارکر است که از محبوبیت چندانی برخوردار نیست تا اینکه توسط سنجاقکی گزیده شده و تبدیل به ابر قهرمان میشود اما ساعت شنی ...

"فلورنس فارست" دختری در دهه 60 مالیبو است که تبدیل به اولین دختر موج سوار در ساحل مالیبو می شود.اما او از اختلال هویت رنج می برد و شخصیت دیگر او "آن بومن" دختری پرخاشگر است و...

گروهي به طور اتفاقي انتخاب مي شوند تا در يک مسابقه ي ديوانه وار که آن را صاحب کازينوي ثروتمند، «دانلد سينکلر» ترتيب داده، شرکت کنند: هر کس که زودتر از بقيه فاصله ي 563 مايلي لاس وگاس تا سيلور سيتي نيو مکزيکو را طي کند، برنده ي دو ميليون دلار جايزه خواهد شد.

وقتی یک کارآگاه خود را در میان غرغرهای تحقیقات امور داخلی می بیند، باید به تنها به فردی که می تواند به او اعتماد کند، مراجعه کند، دختر جوانی که تمام پاسخ های مورد نیازش را در اختیار دارد، تنها مشکل این است که او گم شده است و ...

یک زن در دهه پنجم زندگی اش به دنبال یافتن عشق و آزادی های بیشتر در لس آنجلس است و ...

شش سال پس از اتفاقات قسمت اول، حالا رالف و ونلوپه با یکدیگر دوست هستند. آنها پس از یافتن یک روتر وای فای، ماجراجویی جدیدی را آغاز می کنند اما...

داستان این سریال در مورد یک فرشته است که به یک پلیس شهر اوکلاهما شانس تحقیق در مورد زندگی خود را می دهد...

این سریال بیشتر بر مشکلات خانواده ها در عصر جدید می پردازد ، زندگی با نژادهای مختلف ، سن های مختلف، اعتقادات مختلف و جنس های مختلف. در خانواده مدرن تضاد ها بیشتر از هر روز نمایان می شود و فاصله بین نسل ها بیشتر و بیشتر. همین تضاد هاست که ما را به خنده وا می دارد. در خانواده مدرن هر کس سعی می کند تا خود را با شرایط خانواده تطبیق دهد ولی هر چه بیشتر تلاش می کند شرایط کمیک تری خلق می شود…

سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه ...

ماجرا در مورد خانواده ای است که در نیویورک رستورانی دارند و در آنجا مشغول به کارند ولی تفاوت آنها با دیگران این است که میتوانند کارهای جادویی عجیبی انجام دهند که خیلی در کارها به آنها کمک میکند ولی با این حال پدر خانواده که به آنها این فنون جادویی را آموزش می دهد از آنها میخواهد تا تمامی کارهای خود را با جادو انجام ندهند و کسی متوجه جادوگر بودن آنها نشود...