"اسپارک" یک میمون نوجوان است که بهمراه دوستانش "چانک" و "ویکس" عازم ماموریتی شده اند تا سیاره «بانا» را پس بگیرند. این سیاره به دست ارباب شروری به نام "ژونگ" تسخیر شده است...
پس از آنکه یک گروه احیاءشده محل سکونت مارتین را نابود میکنند، او مجبور میشود به تنهایی وارد سرزمینهای سنگلاخی شود، در حالی که تنها راهنمایش خاطرهای مبهم از استادش میستر، شکارچی مشهور خونآشام است...
منطقه بی قانونی ماری جوانا در دارک هاروست، شبکهای از پیچیدگیهای جنسی و خشونت را ایجاد میکند که در آن پلیس و پرورشدهنده مجبور میشوند تا اختلافات اخلاقی خود را کنار بگذارند تا یک روانی حیلهگر را متوقف کنند.
پسر خانواده ای, زمانی که از یک سفر زمستانی برمیگردد, رفتارهای عجیبی از خود نشان می دهد و پس از قطع درختی قدیمی, شیطان شب کریسمس را بیدار می کند, موجودی افسانه ای که به دنبال نابودی انسان ها است و ...
پس از بیست سال زندگی در زندان حال او یک مرد آزاد است ولی زندگی قبلی اش به کل نابود شده است او با یک زن به اسم جنس ملاقات می کند و سعی دارد با او زندگی جدید را شروع کند اما…
دخترک جوان با نام “بابی دال” (بچه عروسک) توسط ناپدری سنگ دل به یک آسایشگاه روانی فرستاده می شود و تا پنج روز آینده ناپدری اش می خواهد تا به شکلی او را در آسایشگاه از بین ببرد در عالم خیال و تخیل او و چهار نفر دیگر از کسانی که در آسایشگاه هستند، وارد دنیای دیگری می شوند و به نظر می رسد از راه دنیای جدید می توانند از آسایشگاه بگریزنددر دنیای جدید این پنج نفر باید با موجودات مختلف و دشمنان عجیب و بسیار زیادی مبارزه کنند و پیش از آنکه دیر شوند از مهلکه بگریزند
داستان این فیلم حول سه شخصیت می گردد: یک یک مرد ساده و معمولی که به این باور است که او یک ابرقهرمان می باشد، روانپزشک او، و دختر نوجوانی که با او دوست شده است...
یک تیرانداز ماهر برای مدتی است که در آرامش زندگی می کند، تا اینکه از یک توطئه برای ترور رئیس جمهور مطلع می شود. اکنون او که متهم اصلی این ترور شناخته شده است، تصمیم می گیرد رد قاتل اصلی را بگیرد و دست عاملان اصلی ترور را رو کند...
پس از اینکه یک نفر در یک اتاق گفتگوی آنلاین به دخترش نزدیک می شود، یک خانه دار (آنی پاتس) به عنوان یک نوجوان تنها ظاهر می شود تا به افشای شکارچیان جنسی کمک کند...
استالونه نقش یک پلیس را دارد که پس از دیدن صحنه های وحشیانه به کار خود بازگردانده میشود و برای درمان به یک کلینیک ناتوانی برده میشود و در آنجا متوجه میشود که …
«شاهزاده خانم پئي پئي» (ليو) از شهر ممنوع ربوده و به امريکا برده مي شود و «چون وانگ» (چان)، يکي از گاردهاي امپراتوري، براي پيدا کردن او وارد عمل مي شود. «وانگ» در ايالت نوادا با دزد خرده پايي به نام «روي اوبانن» (ويلسن) که جنون شهرت دارد، شروع به کار مي کند...
ویتوی لئونی، پدرخواندهای کهنهکار، به دلیل تغییرات دنیای اطراف و نگرانی از آیندهی خانوادهاش، تصمیم میگیرد تا از دنیای خلافکاری فاصله بگیرد. اما این تصمیم، خانوادهاش را نگران کرده و آنها برای حفظ موقعیت خود، دست به توطئهای میزنند.
یک سری جنایات زمانی اتفاق میافتد که نلسون کرو، افسر سیا، توسط گرایمز برای شرکتش «The Toolshed» استخدام میشود، که افراد با سابقه سرویسهای اطلاعاتی را برای فروش استعدادهایشان استخدام میکند...
در سال 1890 (ویلیام مرداک) از تکنیک های رادیکال پزشکی قانونی از جمله شواهد انگشت نگاری و ردیابی، برای حل برخی از وحشتناک ترین قتل های شهر استفاده میکرد...
پس از آزادی از زندان، کاپو مافیایی دوایت "ژنرال" مانفردی به تولسا، اوکلاهاما تبعید می شود، جایی که او یک امپراتوری جنایتکار جدید با گروهی از شخصیت های نامحتمل می سازد.
دومینیک بردسی، مردی میانسان، داستان رابطه اش با برادر دوقلویش توماس، که به اسکیزوفرنی مبتلاست، را روایت کرده و از تلاش هایش برای آزاد کردن او از تیمارستان می گوید.
"ماورای باور: واقعیت یا داستان" نام یک مجموعه تلوزیونی می باشد که در ایران با نام "داستان های باورنکردنی" پخش شد . در این برنامه در هر قسمت چند داستان به روایت تصویر پخش میشود و مجری برنامه در انتها از بینندگان سوال میکند که آیا این داستان واقعی بوده یا توهمات یک کارگردان ؟
دختر گمشده داستان دختری اغواگر و زیبا به نام «بو» است، که قدرتهای ماورالطبیعه دارد اما چون در بین انسانها زندگی کرده نمی داند چه قدرتهایی دارد. تا اینکه در اولین سـ…س با دوست پسرش خون او را تا آخرین قطرات می خورد و از اینکه قدرت خون آشامی دارد وحشت می کند. با تحقیقاتی که انجام میدهد متوجه میشود که از موجوداتی افسانه ای با نام فی ها است. فی ها موجوداتی خیالی هستن که به عنوان انسان در بین افراد بشر زندگی می کنند و زیبا هستن اما در پس پرده از انسان ها تغذیه می کنند…
داستان این سریال در دهه 60 قرن نوزدهم (سال های 1860) در محله ای به نام "پنج نقطه" در شهر نیویورک اتفاق می افتد یک جوان تنومند ایرلندی که مامور پلیس میباشد, وظیفه دارد تا پایداری صلح و آرامش محله اش را که محله ای کاملاً آشوب گر است و تمامی خلاف کاران و یاغیان در آن زندگی میکنند, هنگامی که در عین حال با مردم بالا شهر جزیره مان هاتان در حال تعامل میباشد, تامین کند...